هویت، شخصیت و معمای انتخابات آمریکا
نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی به پیشنهادهای بایدن که خود از صهیونیستترین رؤسایجمهور آمریکا است، برای کاهش تنش و کشتار فلسطینیان پاسخ منفی میدهد و پنجمین سفر بلینکن وزیر خارجه بایدن به منطقه ناموفق توصیف میشود. علاوه بر دلایل داخلی، رژیم صهیونیستی بیتردید نتانیاهو، بایدن را نادیده گرفته و با آشنایی که با سیاست داخلی آمریکا دارد، به نفع جمهوریخواهان وارد صحنه شده است. اما نتانیاهو دوست و متحد آمریکا و رفیق قدیمی بایدن است، پوتین بهعنوان دشمن آمریکا، با انجام مصاحبه با تاکر کارلسون، خبرنگار ارشد سابق فاکسنیوز و دوست ترامپ، علائمی برای سازش با آمریکا در قضیه اوکراین را در ۱۷بهمنماه۱۴۰۲ به صراحت بیان میکند که با روح و مشی ترامپ در معاملهگری با روسیه هماهنگی دارد. در عرصه داخلی هم کنشگران گوناگون از نهادها و سیاستمداران گرفته تا رسانهها وارد کارزار مستقیم و غیرمستقیم انتخاباتی شدهاند. هیچگاه در تاریخ معاصر آمریکا نهادهای قضایی این کشور، درگیر پروندههایی نبودهاند که برونداد انتخاباتی جدی مانند پروندههای جاری داشته باشد. با این وضعیت چگونه میتوان از انتخابات آمریکا، عکسبرداری تحلیلی کرد و صحنه را درک کرد؟ در پاسخ باید سه پدیده را در کنار هم مورد مداقه قرار داد: هویت و دگرگونیهای هویتی، محوریت شخصیتها و البته پویاییهای محیطی. رفت و آمد و کشمکش بین این موضوع روشن میکند که ابهامها بیشتر از روشنی است.
بیتردید، هویت در ریزترین لایه مناقشات اجتماعی در ایالات متحده فعلی قرار دارد. کشمکش اصلی، کشمکش هویتی است؛ به این معنی که آمریکایی کیست؟ ارزشهای آمریکایی کدامند؟ و چگونه میتوان این هویت را در عرصه عمومی تحقق بخشید. دو قطبی سنگین، سیاست هویتمحور آمریکا را شکل میدهد. یکسو، هویت مشمولگرا و سوی دیگر، هویت بسته و انحصاری است. یکی بر روانشناسی ترس از دیگران استوار است و طرف مقابل از پذیرش دیگران در منظومه رفتاری ایالات متحده با روانشناسی امید مینگرد. در این اردوگاه هویتی، البته طیفهای رنگارنگی وجود دارند. طیفهای رادیکال این دو نگرش هویتی، تا مرزهای حذف خونین طرف مقابل پیش میروند. بیدلیل نیست که برخی نگران خشونت سیاسی در این سال انتخاباتی هستند. فراتر از این، مدتهاست که آمریکا با پدیده تروریسم داخلی روبهرو است؛ بهگونهایکه در آخرین سند امنیت ملی، تهدید جدی برای این کشور قلمداد شد.
پدیده هویتی به ظهور و رشد تودهگرایی یا پوپولیسم نیز شکل داده و جالب آنکه ترامپ با داشتن ۹۱اتهام و چندین پروژه دادگاهی، پیشتاز حزب جمهوریخواه و نامزد قطعی آن حزب در شرایط کنونی است. اتهامها و محکومیتهای وی در چند مورد به کاهش اعتبار او نزد هواداران خود منجر نشده، بلکه باعث کسب پول بیشتر برای مبارزات انتخاباتی شده است؛ چرا؟ چون طرفداران او احساس میکنند هویت آنها مطرح است. برای حفظ هویت خود هر مرزشکنی و هنجارشکنی را نیز جایز میدانند و این خود پدیدهای در خور تعمق است.
هویت را باید با موضوع دیگر یعنی شخصیت پیوند زد. این انتخابات دو شخصیتی است ترامپ و بایدن، دو شخصیت کاملا متفاوت و متضادی که هرکدام میتوانند با بخشی از جامعه ایجاد ارتباط کنند و البته هر دو در موقعیتهای کاملا متفاوتی قرار دارند. بایدن رئیسجمهور حاکم است. او و تیم همراه او توانستهاند اقتصاد آمریکا را سامان دهند و شاخصههای اقتصادی که معمولا تعیینکنندگی زیادی در انتخابات دارند، نسبتا خوب به نظر میرسد؛ اما بایدن با کسریهای متعدد روبهرو است. سن او که هشتاد و یک سال است، مهمترین کسری او به نظر میرسد و در بالا بودن سن، اشتباهات بعضا بسیار فاحش در ذکر افراد و شخصیتهای بینالمللی، برجستهترین کسری اوست. ترامپ هم سه چهار سال از او کوچکتر است؛ ولی در هنرهای نمایشی و مهارتهای پردازشی از خود بسیار ماهرتر است. البته ترامپ کسریهای بسیار عمیق اخلاقی و نگرشی و رفتاری دارد. بیدلیل نیست که برخی از رایدهندگان آمریکایی میگویند، با بدترین انتخابها روبهرو هستند، پروندههای حقوقی ترامپ به گرفتاریهای شخصیتی او خواهد افزود و ابهامها را افزایش میدهد.
اما پویاییهای مربوطه به متن سیاسی داخلی و خارجی اثرات عمیقی بر انتخابات تا این لحظه داشته و خواهد داشت. بایدن بیتردید بزرگترین بازنده بحران غزه است؛ او که با تمام قوا از رژیم صهیونیستی حمایت کرد و در هفتههای اول بحران، شخصا به تلآویو رفت و چک سفید امضا در سرکوب فلسطینیان به آن رژیم داد و در شورای امنیت سازمان ملل نگذاشت واژه آتشبس در قطعنامهها بیاید، با این حمایت همهجانبه، نه فقط در سطح بینالمللی و منطقهای، با مشکل و چالش عمیق روبهرو شد، بلکه در حزب خود یعنی حزب دموکرات با یکی از بزرگترین چالشهای درون حزبی مواجه شد. نسل جوان دموکراتها بهطور خاص و نسل جدید آمریکا، نه فقط خریدار روایتهای صهیونیستی از منازعه خاورمیانه نیست، بلکه بعضا صراحتا جانبدار فلسطین و فلسطینی است. اما چالش غزه، دامنهدار بوده و ممکن است سیاهچالههای دیگری برای بایدن بیافریند.
فقط غزه نیست که از نظر بینالمللی، تنش پرپیچ و خمی را فراروی بایدن قرار داده است؛ فراتر از غزه، بحران اوکراین و تنشهای شرق آسیا نیز ظرفیت بحرانآفرینی برای بایدن را دارند. برخی از کارشناسان بینالمللی، بر این باورند که چینیها هم دل خوشی از بایدن ندارند. تنش داخل آمریکا، مخصوصا کشمکش دو حزب در کنگره و گروگانگیری تصویب لوایح کمک به رژیم صهیونیستی و اوکراین با موضوع مهاجرت و مرزهای جنوبی آمریکا پرچالش است.
هرچه هست انتخابات آمریکا هویتمحور، شخصیتمحور و تنشمحور است. هرچند که هویتها و شخصیتها روشن هستند، اما ابهام در تنشهای داخلی و بینالمللی فراوان است. احساسات در حال شکلگیری تنشساز و سرنوشتساز هستند.
*منبع: دنیای اقتصاد
311311