برندهای بزرگی که حذف شدند
نوکیا، یاهو، کداک و… از معروفترین برندهایی هستند که روزگاری در حوزه خودشان سرآمد بودند؛ اما با نادیده گرفتن خلاقیت، رصد رقبا و نیاز بازار از گردونه رقابت حذف شدند.
به گزارش مجله زنده خبری، خراسان نوشت: روزگاری بیشترین سهم از گوشی همراه بازار ایران در اختیار نوکیا بود؛ برند مشهوری که با گوشیهای کلاسیکش در کشورمان مثل بیشتر نقاط دنیا بیرقیب بهنظر میرسید و کمتر کسی تصور میکرد کمتر از دو دهه بعد هیچ سهمی در بازار نداشته باشد؛ همین اتفاق برای یاهو موتور جستوجوی معروفی که خدماتش شامل اکانت ایمیل و شبکهاجتماعی محبوب یاهو ۳۶۰ هم میشد افتاد. با بررسی تمام این برندها و داستان حذفشان به الگوهای مشترکی میرسیم که پررنگترین جنبه آن نادیده گرفتن تغییرات جامعه و نیازهای بازار با خوشبینی محض نسبت به جایگاه خودشان است. طوریکه تصور میکردند بهخاطر بهترین بودن نیاز به بهترین ماندن و تغییر ندارند؛ برای همین در مدت کوتاهی یا بهطور کامل حذف شدند یا بسیار تضعیف شدند. در این مطلب سراغ این برندهای معروف میرویم.
نوکیا، آینه عبرت دنیای فناوری
نوکیا قابل اعتمادترین برند دنیای تلفن همراه در کشور ما و یکی از بازیگران اصلی این مارکت در تمام دنیا بود. گوشیهای کلاسیک نوکیا به ندرت خراب میشدند؛ طراحی زیبایی نداشتند اما امکاناتشان کاربردی بود و در عین حال خوشدست بودند. این برند جزو اولین تولیدهکنندههایی بود که آنتن را از گوشیهایش حذف کرد که در زمان خودش اتفاق مهمی محسوب میشد. اما چند خلاقیت مثل اضافه کردن چراغقوه و… نمیتوانست در دنیایی که بهسرعت تغییر میکرد باعث ماندگاری نوکیا شود. با ورود سیستمهایی مثل سیمبین، نوکیا با سرعت کمتری رشد میکرد اما در عینحال سهم بالایی از بازار داشت تا اینکه با ورود گوشیهای هوشمند و خدماتی که اپل و سامسونگ ارائه کردند؛ عملاً نیاز بازار تغییر کرد اما استراتژی نوکیا تغییر چندانی نکرد. نوکیا نهتنها رصد درستی از بازار و نیازهای جدیدش نداشت؛ بلکه حتی وقتی بهطور کامل از گردونه رقابت خارج شد هم تلاش نکرد با رقم زدن اتفاقی تازه به گردونه برگردد؛ طی همین یکی دو دهه برندهای زیادی بودند که بدون برخورداری از اعتبار و جایگاه نوکیا، از صفر شروع کردند و به برندهای موثری تبدیل شدند؛ اما نوکیا این روزها جایگاه بسیار پایینی دارد تا تبدیل به درس عبرت شود.
یاهو، قصه نادیده گرفتن رقبا
یاهو در مقطعی بهعنوان برندی که پرمخاطبترین جستوجوگر، یکی از جذابترین شبکههای اجتماعی و البته ایمیلی پرکاربر را داشت با ظهور گوگل مواجه شد؛ اما در گام اول گوگل را جدی نگرفت؛ کار بهجایی رسید که گوگل مدام رشد میکرد و یاهو نه تنها در همان حال و هوا باقی ماندهبود بلکه مدام سرویسهایش را کم میکرد که مهمترینش حذف یاهو ۳۶۰ بود. اما شاید بزرگترین لطمه را وقتی خورد که پیشنهاد خریداری توسط گوگل را رد کرد. در این فضا بود که هیچ شانسی برایش باقی نمانده بود تا به رقابت در عرصهای برگردد که عادتهای زیادی در مخاطب با سرویسهای تازه گوگل در آن شکل گرفته بود و حالا دیگر عجیب نیست که یاهو را در این حال میبینیم.
کداک، بیتوجهی به نیاز بازار
برندی که برای قدیمیترها نیاز به معرفی ندارد؛ تولیدکننده دوربینهای عکاسی، از همان دوربینهای خاطرهانگیزی که در آنها حلقه فیلم ۲۴ یا ۳۶ تایی میانداختیم تا عکس بگیریم. کلاً عکاسی در آن روزگار حال و هوای دیگری داشت. چون ساده و در دسترس نبود برای همین قبل از هر عکس وسواس زیادی روی میزانسن، ظاهر خودمان و ثبت یک لحظه خاص داشتیم. فقط در مناسبتهای خیلی ویژه عکس میگرفتیم و واقعاً از این کار لذت میبردیم. در شکلگیری این دنیای خاطرهانگیز بدون شک کداک نقش محوری داشت، اما هرچند دنیا پیش رفت، این برند مقاومت نشان داد و در مقطعی که مردم به دوربینهای دیجیتال روی آورده بودند کمابیش به همان الگوهای قدیمی در تولید وفادار ماند تا دیگر جایگاه سابق را نداشته باشد. حالا هم که امکانات گوشیهای موبایل در حد دوربینهای نیمه حرفهای دیجیتال است و نیاز مردم به دوربین به آن شکل قدیم خیلی کمتر شده؛ مگر عکاسهای حرفهای که دوربینهای خاصی را تهیه میکنند.
بلک بری و اچ تیسی، فاصله کوتاه ظهور و زوال
دو برند مختلف از دو گوشه مختلف دنیا که در موج اول و دوم گوشیهای هوشمند نقش محوری داشتند. بلکبری در نوع خودش پیشتاز بود و میتوانست در دنیای گوشیهای هوشمند نقش محوری داشته باشد. اما برخلاف نرمافزار، چنان در طراحی و توجه به برندینگ ضعیف بود که نتوانست خودش را بهشکلی مستمر به بازار تحمیل کند و خیلی زود از چرخه حذف شد. اچتیسی اما در طراحی هم امکان رقابت داشت. گوشیهایش در بازه زمانی کوتاهی محبوب شد. در شروع کارش، اپلیکیشنهای شبکههای اجتماعی هم تازه رونق گرفته بودند و کاربری گوشیها بهشدت در حال تغییر بود. اچتیسی هم همان مسیر بلکبری را رفت اما از ناحیه دیگری ضربه خورد. بازاریابی این محصول ضعیف بود و برندینگش نتوانست بار ویژگیهای مثبت محصول را بهدوش بکشد. سرنوشت اچتیسی نشان داد دیده شدن به اندازه کیفیت خود محصول مهم است. همانکاری که اپل با ارائه آیفون در آن استاد است؛ چرا که فقط یک گوشی را به مشتری نمیدهد بلکه نوعی هویت و سبکزندگی را به همراه ارائه میکند. یعنی مشتری فقط بهخاطر خدمات و ویژگیها نیست که سمت اپل میرود؛ بلکه مهم است خودش را با در دست داشتن یک گوشی اپل واجد شرایط اقتصادی یا اجتماعی خاصی نشان دهد که حتی شاید موفق هم نشود؛ اما لااقل برای اپل درآمدزاست.
سونی اریکسون، واقعاً یادت بهخیر
دو شرکت آسیایی و اروپایی در تلفیقی با هم برندی پرنفوذ و موفق در حوزه گوشیهای همراه شکل دادند که میتوانست برابر نوکیا شانسی برای رقابت داشته باشد و البته از دیگر رقبا مثل سامسونگ، الجی و نوکیا هم وضع بهتری داشت. گوشیهای این برند در زمان خودش دوربینهای خوبی داشتند و امکان پخش موسیقی و حتی اجرای بازیهایی را که از سطح بقیه گوشیها بالاتر بود، فراهم میکردند. برندی که همانطور که در روزهای اوج در رقابت با نوکیا بود؛ در سقوط هم با نوکیا به رقابت پرداخت تا در نهایت سرنوشت یکسانی را تجربه کنند.
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در مجله زنده خبری به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام