روایت سریع‌القلم از تلاش اسراییل در جلوگیری از مذاکرات ایران و آمریکا / توسعه ایران بدون توافق با آمریکا ممکن نیست / کارت برنده ایران درمقابل آمریکا

روایت سریع‌القلم از تلاش اسراییل در جلوگیری از مذاکرات ایران و آمریکا / توسعه ایران بدون توافق با آمریکا ممکن نیست / کارت برنده ایران درمقابل آمریکا

گروه اندیشه: دکتر محمود سریع القلم در همایش چشم انداز اقتصاد ایران ۱۴۰۴ سخنرانی راهبردی، در ارتباط با جمعبندی اش از جهان پس از ظهور ترامپ، و شکل گیری توسعه آینده جهان، روندهای مسلط بر جهان امروز و آینده را مطرح و خطوط راهبردی آن را روشن کرد. او در سخنانی که فایل تصویری اش در یوتیوب منتشر شده ، با اشاره به ویژگی‌های شخصیتی ترامپ و تیم فکری او، به پنج اولویت اصلی دولت ترامپ شامل این موارد اشاره می کند: 1-اولویت با آمریکا: هر قرارداد و ارتباطی باید به نفع آمریکا باشد. 2-تولید ثروت: تمام اقدامات باید در راستای تولید ثروت برای آمریکا باشد.3-رهبری جهانی: آمریکا باید دستور کار جهانی را در حوزه‌های اقتصادی و ژئوپلیتیک تعیین کند. 4-نقش کلیدی سیلیکون ولی: شرکت‌های فناوری آمریکایی نقش مهمی در سیاست جهانی خواهند داشت. 5-اهمیت قدرت سخت: قدرت نظامی آمریکا ابزاری برای پیشبرد اهداف اقتصادی و سیاسی است. سریع القلم همچنین به پنج حوزه فکری در اطراف ترامپ اشاره می‌کند و پیش بینی می‌کند که در نهایت، دیدگاه “اول آمریکا” غلبه خواهد کرد. او به استراتژی “هجینگ” دولت ترامپ برای حفظ برتری آمریکا در قرن ۲۱ اشاره می‌کند و اولویت‌های این دولت را در حوزه‌های انرژی، اقتصاد، فناوری و امنیت ملی برمی‌شمرد. سخنران، به ویژه به موضوع هوش مصنوعی و تاثیر آن بر اقتصاد و سیاست جهانی می‌پردازد و تاکید می‌کند که کشورهایی که در این حوزه سرمایه‌گذاری کنند، قدرت بیشتری خواهند داشت. او به سرمایه‌گذاری‌های گسترده آمریکا در هوش مصنوعی و رباتیک اشاره می‌کند و پیش بینی می‌کند که این کشور در آینده‌ای نزدیک، به یکی از قدرتمندترین کشورها در این حوزه تبدیل خواهد شد.

در بخش پایانی سخنرانی،  سریع القلم به پیامدهای سیاست‌های ترامپ برای ایران اشاره می‌کند. او پیش بینی می‌کند که دولت ترامپ تلاش خواهد کرد تا با اعمال تحریم‌های بیشتر و حتی تهدید به حمله نظامی، ایران را تحت فشار قرار دهد. او پیشنهاد می‌کند که ایران برای مقابله با این تهدیدات، باید به دنبال مذاکره با آمریکا باشد و از کشورهای دیگری مانند هند برای میانجیگری استفاده کند. او همچنین تاکید می‌کند که ایران باید به دنبال جذب سرمایه‌گذاری خارجی، به ویژه در حوزه انرژی باشد، تا بتواند اقتصاد خود را تقویت کند. در نهایت، سخنران تاکید می‌کند که ایران برای پیشرفت و توسعه، باید با سه قدرت بزرگ جهان (آمریکا، روسیه و چین) روابط عادی داشته باشد و از پارادایم‌های قدیمی سیاست خارجی فاصله بگیرد. او تاکید می‌کند که جهان امروز، جهان شرکت‌ها است و ایران باید به دنبال همکاری با شرکت‌های بزرگ فناوری باشد. نکات اصلی بحث سریع القلم حول  به این شرح است: 1-ظهور دولت ترامپ و تاثیر آن برتوسعه، اقتصاد و سیاست جهانی 2-اولویت‌های دولت ترامپ: آمریکا اول، تولید ثروت، رهبری جهانی، نقش کلیدی سیلیکون ولی، اهمیت قدرت سخت 3-پنج حوزه فکری در اطراف ترامپ: تندروهای جهان محور، تندروهای آسیا محور، تندروهای آمریکا محور، ناسیونالیست‌های اقتصادی، اول آمریکا4-استراتژی  دولت ترامپ برای حفظ برتری آمریکا 5-هوش مصنوعی و تاثیر آن بر اقتصاد و سیاست جهانی 6-پیامدهای سیاست‌های ترامپ برای ایران: تحریم‌های بیشتر، تهدید به حمله نظامی، لزوم مذاکره و جذب سرمایه‌گذاری خارجی 7-لزوم تغییر پارادایم‌های سیاست خارجی ایران و برقراری روابط عادی با قدرت‌های بزرگ جهان

متن این سخنرانی در زیر از نظرتان می گذرد: 

****

ظهور دولت ترامپ و پیامدهای آن

محمود سریع القلم: بحثی که بنده امروز خدمت شما ارائه می‌دهم در ارتباط با روندهای جدید بین المللی اقتصاد سیاسی خواهد بود. مهمترین اتفاقی که امروز در دنیا رخ داده، ظهور دولت ترامپ و پیامدهای آن است. مهمترین ویژگی شخص آقای ترامپ این است که ایشا ن خیلی کتاب و مقاله نمی خواند. بیشتر یک شخص شفاهی است. یکی از مقامات منطقه عربی خلیج فارس به من می گفت که ما از طریق افراد سعی می کنیم دیدگاه های خودمان را به گوش آقای ترامپ برسانیم. مسئله بعدی  می‌گوید من اگر کاری برای شما انجام می‌دهم انتظار دارم شما هم  کار من را جبران بکنید و کاری انجام بدهید. و مسئله آخر اینکه آقای ترامپ به شدت در دسترس است .و سیاستمداران هم داخل آمریکا ، شرکت‌های بزرگ  در دنیا مطرح می‌کنند  که او همیشه قابل دسترسی است و مسائل را با او می‌توان پیش برد. 

اتاق فکر دولت ترامپ

در دوره بایدن موسسه کارنگی و بروکینگز اتاق فکر و سیاستگذاری دولت بایدن را شکل می دادند. در حال حاضر دولت ترامپ باسه مجموعه فکری کار می کند: 

۱- Project ۲۰۲۵ 
۲-Vanden Hoek Perkolation 
۳-موسسه ای برای احیاء امریکا 

من معتقدم که موسسه دوم از همه کلیدی‌تر است. البته یک موسسه‌ دیگری در کنار این‌ها بیشتر کار نیروی انسانی را برای دولت ترامپ انجام می‌دهد؛ Heritage Foundation هریتیج فاندیشن در دانشگاه استنفورد آمریکا است که در طول ۴ سال گذشته ۵۴ هزار نفر در آمریکا را کاندید کرده برای آنکه سمت‌های مهم دولتی را در فدرال آمریکا بتوانند به عهده بگیرند. 

۵ اولویت دولت ترامپ

 دولت ترامپ ۵ اولویت را مشخص کرده است: 

اول همه چیز باید برای آمریکا باشد اگر قرارداد و ارتباطی برای آمریکا فایده نداشته باشد آمریکا باید ازآن خارج بشود. یکی از نکات مهم این دولت آن است که دنبال کارهای چند جانبه نیست مثل بایدن و دولت اوباما. دولت ترامپ دنبال روابط دوجانبه با کشورها است؛ آمریکا و کانادا؛ آمریکا و مکزیک؛ آمریکا و ژاپن؛ آمریکا و چین؛ آمریکاو روسیه. چند جانبه فکر نمی کند. زیرا می گوید مذاکرات دوجانبه به نفع منافع ملی و ثروت آمریکا خواهد بود. 

 دوم، هر کاری که آمریکا انجام می‌دهد، باید برای تولید ثروت باشد
 سوم، آمریکا به واسطه توانمندی هایش، باید دستور کار جهان را در حوزه‌های اقتصادی و ژئوپلتیک تنظیم کند. 

چهارم،سلیکون ولی و های تک آمریکا در ۴ سال آینده، نه تنها در حوزه فناوری بلکه در حوزه سیاست جهانی نقش بسیار کلیدی خواهند داشت. 
و پنجم اهمیت قدرت سخت آمریکا برای تعیین دستور کار و برای پیشبرد اهداف تولید ثروت در این کشور است. 

۵ حوزه فکری در اطراف ترامپ

در اطراف آقای ترامپ پنج حوزه فکری، تئوریک و پارادایمیک وجود دارد. 

۱- تندروهای جهان محور
۲- تندروهای آسیا محور 
۳- تندروهای آمریکا محور

۴- ناسیونالیست های اقتصادی
۵-و آن هایی که می گویند اول آمریکا. 

چالش های اصلی در میان نمایندگان هر یک از این جناح‌های فکری در طول یک سال آینده خواهد بود اما در نهایت آن‌هایی که حرف اول را  خواهند زد به نظر می‌رسد  «اول آمریکا» خواهد بود. 

اول شدن و اول ماندن آمریکا؛ اولویت ها

 دولت ترامپ به دنبال هجینگ  Hedging است. و می‌گوید نه تنها آمریکا باید حرف اول را بزند بلکه برای قرن ۲۱ ، آمریکا اول هم باید بماند؛ هم اول شدن و هم اول ماندن، برایش بسیار مهم است؛ برای این اهداف دنبال محافظت ازثروت  و از قدرت آمریکا در سطح جهان است. 

کاهش 2 میلیون کارمند

اولویت‌های دولت ترامپ ابتدا اقدام در حوزه انرژی است. حتی ترامپ به پوتین گفته حاضر است مسئله اوکراین را سریع‌ حل کرده و بعد وارد سرمایه گذاری در معدن و انرژی روسیه شود؛ این تنشی بین اروپا و آمریکا ایجاد کرده است. افزایش تصاعدی  اف تی آی در یک ماه گذشته، سطح ورود سرمایه به آمریکا را افزایش داده است. علاوه بر این کاهش بدهی صورت گرفته است. ترامپ به ۲ میلیون نفر کارمند دولت فدرال آمریکا گفته حقوق ۲۰۲۵ خود را به شرط بازخرید دریافت کنند. ۷۵ هزار نفر تاکنون ثبت نام کرده اند. بدهی دولت، خانوار و بخش خصوصی در آمریکا ۲۵۵ درصد جی دی پی آمریکاست یعنی چیزی حدود ۶۵ تریلیون دلار است. از منظر علمی کارشان درست است زیرا در عصر هوش مصنوعی نیازی به ۲ میلیون نفر کارمند در دولت نیست و در یک پروسه ۴ ساله باید حداقل ۲۵ درصد کارمندان باید کاهش یابند.  

حفظ قدرت دلار و حفظ محوریت در های تک

مسئله بعدی؛ عملکرد ۶۰ درصد ذخایر بانک‌های مرکزی دنیا به دلار است، ترامپ می‌خواهد این میزان را افزایش بدهد. ۹۰ درصد تراکنش های جهانی به دلار  انجام می‌شود. آمریکا می خواهد خود را به عنوان محوریت «های تک» حفظ بکند. شرکت های «های تک» آمریکا ۵۰ درصد سود دنیا را دارند. این مقدار برای چینی ها ۶ درصد است. کاهش کسری تجاری آمریکا با ژاپن ۶۰ میلیارد دلار است. ترامپ اعلام کرده که ژاپن  از طریق خرید نفت آمریکا، به جای نفت خاورمیانه این مسئله را حل کند.

در حال حاضر تقاضا برای دلار در دنیا افزایش  یافته است. در دوره بایدن آمریکا توانست سهم چین را در بازار آمریکا از ۲۱ درصد به ۱۵ درصد کاهش بدهد. ریسک پذیری ضعیف اروپایی‌ها یکی از مزیت‌هایی است که ترامپ می گوید آمریکا می تواند نهایت بهره برداری از آن را به عمل بیاورد. ۵۰ درصد ونچرکپیتال Venture Capital سرمایه‌ گذاری با ریسک بالا در دنیا در آمریکا است. این ها معتقدند که می‌توانند این را افزایش بدهند . یک سوم کل قطعات پروسه تولید در آمریکا از مکزیک می‌آید به همین دلیل آمریکایی‌ها معتقدند باید بیشتر روی مکزیک فشار وارد کنند تا مزیت های آمریکایی ها نسبت به مکزیک افزایش پیدا بکند. 

حل و فصل مسئله اوکراین و نحوه مقابله با چین

مسئله بعدی حل و فصل سریع جنگ اوکراین است . هدف کلیدی ترامپ در روندهای ۴ سال آینده ، کاهش نرخ رشد اقتصادی چین است. طرح های دولت بایدن، نزدیک به ۱۴ هزار میلیونر را در عرض سه سال گذشته، از چین کوچ داد. و بسیاری از شرکت‌های آمریکایی به اندونزی، مالزی، فیلیپین و ویتنام رفتند، این روند تشدید خواهد شد. استراتژی آمریکا این است که بتواند نرخ رشد اقتصادی چین را  به زیر ۴ درصد در طی ۴ سال آینده برساند.

 در رابطه با جنگ اوکراین آمریکا پیشنهاد کرده در ازای دادن امنیت ملی به اوکراین، آمریکا بتواند سرمایه گذاری در اوروانیوم، تیتانیوم، لیتیوم و گرافیت اوکراین انجام بدهد. در ۵ الی ۶ کشور دنیا شامل استرالیا،  چین، روسیه، قزاقستان، چاد،  اوکراین و خود آمریکا اورانیوم وجود دارد. به همین دلیل صنعت هسته ای کوچک آمریکا، برای ارائه Data Center هایی که می خواهد تاسیس بشود، افزایش می یابد. بهره‌برداری از صنعت انرژی و منابع طبیعی روسیه، افزایش هزینه‌های نظامی اعضای اتحادیه اروپا، در حال حاضر ۸۶ درصد هزینه‌های ناتو را آمریکا و انگلستان و کانادا می‌پردازند. از ۲۷ کشور اتحادیه اروپا فقط ۷ کشور هزینه های ناتو  را می‌پردازند، بقیه  به ناتو بدهکار هستند. یکی از چالش‌های جدی آمریکا با اروپا ، ارتباط با هزینه‌های ناتو و به تاخیر انداختن عضویت اوکراین در ناتو و اتحادیه اروپا خواهد بود. 

دنیای دیجیتال و هوش مصنوعی

دنیایی که ما داریم وارد آن می شویم، دنیای دیجیتال است. دنیای دیجیتال، به معنای کشورهای دارای توانمندی  سرمایه گذاری در هوش مصنوعی و کشورهای مصرف کننده هوش مصنوعی است. اگر زمانی در دنیا ، کشوری که سرزمین بیشتری در اختیار داشت، قدرت بیشتری داشت، اما در حال حاضر جهانی که داریم وارد آن می شویم، انحصارا در اختیار هوش مصنوعی قرار دارد؛ یعنی آن کشورهایی که می توانند در هوش مصنوعی سرمایه گذاری کرده، ساختار عمرانی هوش مصنوعی بسازند، و یا برای ساخت نرم افزارها و مدل سازی هوش مصنوعی نیرو تربیت بکنند. 

شرکت های بزرگ هوش مصنوعی؛ میزان صرفه جویی در وقت با به کار گیری هوش مصنوعی

چگونه کشورها در دنیای جدید می توانند قدرتشان را افزایش بدهند؟ ۱۰ شرکت بزرگ «های تک» دنیا آمریکایی هستند،  شرکت یازدهم نیز اسرائیلی است. نگاهی به درآمد شرکت‌های مهم دنیا در فورچن فایو هاندرد Fortune Five Hundred، نشان می دهد که اکثر شرکت ها، «های تک» است. مبلغ در گردش هوش مصنوعی در آن ها حدود ۴۶۴ میلیارد دلار است. تولید مدل های هوش مصنوعی بسیار گران است، کشورهای زیادی نمی توانند وارد آن بشوند. تا آخر سال ۲۰۲۶، پیش بینی می شود همه دیتای کتب و مقالات در دنیا در دیتابیس هایی که از طریق مدل های هوش مصنوعی طراحی خواهد شد، ظهور خواهد کرد. این است که جانشین مهارت های فکری، انتقادی، و خلاقیتی نخواهد شد. مطالعات نشان می دهد هوش مصنوعی حدود ۳۷ درصد از وقت را در پروسه کارها صرفه جویی می کند. 

مهمترین ورودی های هوش مصنوعی در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی خواهد بود. از میان ۱۰۱۶ شغل که قابل تصور هستند، فقط ۳۶ شغل است که با هوش مصنوعی سروکار ندارد. اگر ما روندهای ۲۰ سال گذشته را نگاه بکنیم، اکثر کسانی که در هوش مصنوعی پی اچ دی (دکترا) گرفته اند در نهایت وارد صنعت شده اند. به صورتی که در دانشگاه های آمریکا اکثر فکالتی Faculty،یا چینی، یا هندی در حد ۵۰ درصد، شاید در حد ۱۰ تا ۱۵ درصد هم ایرانی ها هستند. ۴۵ درصد تمام شرکت هایی که در فورچن فایو هاندرد Fortune Five Hundred هستند، و در حوزه هوش مصنوعی فعالیت کرده اند، بنیانگذاران شان، غیرآمریکایی و مهاجرینی هستند که وارد آمریکا شده اند. ۴۰ درصد آمریکایی هایی که از سال ۲۰۰۰ جایزه نوبل گرفته اند، شامل مهاجران به آمریکا هستند.یک شرکتی که سرقت علمی را ردیابی می کند، اخیرا اعلام کرد که دیگر به ۳۰۰ مهندسی که برایش کار می کنند، نیازی ندارد. فقط ۲۰ فارغ التحصیل دبیرستان را، آن هم به دلیل نرم افزارهای هوش مصنوعی برای ردیابی سرقت علمی، استخدام کرده است. 

اگر به آمازون دقت بکنیم می بینیم هر یک دقیقه هزار پکیج را پراسس می کند. و همه این ها تابع نرم افزارهای جدید هوش مصنوعی است. شاید از آن جالبتر FedEx شرکت پستی است که در عرض ۲۴ ساعت پکیج ها را تحویل می دهد؛ این شرکت ۶۹۸ هواپیما دارد و از دو فرودگاه آمریکا، به همه دنیا پکیج ها را ظرف 24 ساعت تحویل می دهند؛ ۶۵۰ فرودگاه نیز در دنیا برای این شرکت کار می کنند.

هوش مصنوعی و صرفه جویی در آب و هزینه های تسلیحاتی

در این جا آن چه که می خواهم منعکس بکنم این است که به واسطه هوش مصنوعی در ارتباط با چالش های اقلیمی کارهای بزرگی در ۴ سال آینده انجام خواهد شد. به طوری که در بسیاری از کشورهای غربی و آسیای شرقی تا ۴۰ درصد آب مصرفی صرفه جویی خواهد شد. مساله بعدی مقدار آلودگی گلخانه ای است که در آمریکا و قسمت های مختلف اقتصاد آن تولید می شود. دولت ترامپ دنبال آن است از طریق انرژی های پاک و همین طور تولید نفت و گاز بتوانند سطح انرژی های فسیلی را در مصرف کل کشور پایین بیاورند و تولید و مصرف انرژی پاک افزایش پیدا بکند. از این منظر در حوزه هوش مصنوعی سرمایه گذاری های گسترده ای هم در حوزه آب، در حوزه دیتا سنتر، در اتومبیل های برقی، صورت خواهد گرفت. 

هوش مصنوعی در حوزه تسلیحات گسترش یافته است، اگر یک موشک معمولی آمریکا بین یک تا سه میلیون دلارقبلا به صورت سنتی هزینه بر می داشت، الآن با هوش مصنوعی حدود ۱۵۰ هزار دلار تمام می شود. اخیرا فرمانده نیروی هوایی آمریکا در یک جنگنده اف ۱۶ آمریکا بدون خلبان با هوش مصنوعی و برای اولین بار آن را تست کردند. این است که در حوزه تسلیحات سرمایه گذاری های گسترده ای صورت خواهد گرفت.اگر ما به هزینه ای که ایران برای حمله دو بار به اسراییل انجام داد مرور کنیم، ایران حدود ۸۰ میلیون دلار هزینه کرد، ولی اسراییل و آمریکا حدود یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار برای مقابله با حمله ایران هزینه کردند. 

سرمایه گذاری های دیگر آمریکا در حوزه رباط ها و  اتومبیل

 دولت ترامپ می خواهد آمریکا را از رتبه دهم، به رتبه اول یا دوم در حوزه ساخت رباط ها منتقل کند. مهمترین و بالاترین سرمایه گذاری در دنیای امروز در حوزه رباط ها در کره جنوبی و در سنگاپور دارد انجام می شود. در ارتباط با صنعت خود رو ، یکی از اهداف دولت ترامپ افزایش رتبه آمریکا است. چین و آلمان تقریبا یک چهارم صادرات خودرو در دنیا را به خود اختصاص داده اند.آمریکا در رده پنجم قرار دارد. در رابطه با امنیت سایبری، هزینه ها به شدت در حال افزایش است. بسیاری از نرم افزارها در آسیای شرقی تولید می شود.  آمریکا سرمایه گذاری وسیعی با ۱۵۴ میلیارد دلار برای سال ۲۰۲۷ در حال طراحی است.

ماهواره ها و cloud computing (انواع سرویس‌های محاسبات ابری)

آمریکایی ها ۶۹۷۵ ماهواره در فضا دارند، که فقط ۴۱۸ مورد از آن ها نظامی است، عمده این ماهواره ها برای مدیریت ساختار عمرانی، و امنیت ساختار سرمایه گذاری شده است. در حالی چینی ها ۸۴۸ ماهواره دارند، و حدود یک چهارم از این ها ماهواره های نظامی هستند. عمده شرکت هایی که برای اروپایی ها کلود کامپیوتینگ ارائه می دهند، شرکت های آمریکایی هستند. اروپایی ها در «های تک» بسیار عقب مانده اند، و اگر شما گزارش ماریو دراگی را بخوانید که حدود سه ماه پیش ارائه شده است، اروپایی ها باید ۷۷۱ میلیارد یورو سرمایه گذاری کنند تا بتوانند در سال ۲۰۳۰ به چین و آمریکا برسند. که این امکان پذیر نیست؛ معنای آن این است که اروپا به عنوان یک مجموعه با یک شیب کم، در حال افول است. در حالی آمریکا در ۴ سال آینده تمام شاخص ها نشان می دهد که قدرتمندتر، ثروتمندتر، موثرتر، و مرتبط تر، در نظام بین الملل خواهد بود. اگر فورچن فایوهاندرد Fortune Five Hundred اروپایی ها را نگاه بکنیم عمدتا در خودرو و انرژی و شرکت های نفت هستند. در حالی که در آمریکا عمده شرکت های مهم در «های تک» هستند. 

پیرشدن جهان و افول دموکراسی

یکی از تحولات مهم جهان پیرشدن جمعیت در جهان است. فقط در دو بخش دنیا جمعیت بازتولید شده و نرخ پیری بسیار کم است. این موضوع یکی در کشور آمریکا، و دیگری در قاره آفریقا است. در حال حاضر در آفریقا یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت وجود دارد. پیش بینی می شود که تا ۳۰ سال آینده این میزان به ۲ میلیارد نفر برسد. دموکراسی ها نیز در دنیا رو به افول است. در ۲۰ سال گذشته، کشورهای دموکراتیک کمتر شده اند، فقط حدود ۸ درصد کشورها در دنیا دموکراتیک هستند، عمده دولت ها و عمده مردم در جهان به دنبال کیفیت شاخص های اقتصادی هستند. این نشان می دهد که در سال ۲۰۵۰ جی دی پی کدام کشورها از ارزش بالاتری برخوردار خواهد بود. چین، هندوستان، آمریکا، اندونزی، برزیل و روسیه. و این نشان می دهد که اروپا در حال افول است. اندونزی و هند در حال ظهور هستند. و چین همچنان بالاترین چی دی پی دنیا را خواهد داشت.

 خاورمیانه، اسرائیل و ترامپ

در حوزه خاورمیانه ، ترامپ به شدت تحت تاثیر ارتدوکس اسراییل است. همه دستور کاری که تاکنون اعلام کرده ، همان هایی بوده که ارتدوکس اسراییل بیشتر آن ها را در اختیار ترامپ گذاشته است.سرمایه های حوزه خلیج فارس تا حد یک تریلیون دلار در ۴ سال آینده به آمریکا منتقل خواهد شد. یک پروژه بسیار مهمی را که کشوهار عربی و عراق دارند انجام می دهند، کابل زیر آب هست که بتوانند سرعت اینترنت و ارتباطات را و Telecommunicationرا که در این منطقه وجود دارد، حتی تا ۷۲۰ ترابایت هر ثانیه افزایش بدهند. این پروژه ای است که در چهار سال آینده، با شرکت های فرانسوی و آمریکایی جلو خواهد رفت.

لبنان: آمریکا لبنان را تشویق می کند که هرچه زودتر باید به قرارداد آبراهام بپیوندد. آمریکا به لبنان گفته که ما امکانات نظامی و اقتصادی در اختیار شما می گذاریم، اما شرط اش این است که شما مسایل تان را باید با اسراییل حل بکنید و حتی در فلات قاره، و در مدیترانه، به شما کمک خواهیم کرد. 

عربستان:آمریکا دنبال این است هرچه زودتر سنای آمریکا را قانع بکند، تا قرارداد امنیتی با عربستان را نهایی کرده و عربستان به قرار داد آبراهام بپیوندد. پیش بینی می شود در چهار سال آینده، حوزه عربی خلیج فارس، روابطی بسیار گسترده با آمریکا برقرار خواهد کرد.عربستان با یک مدیریت انگلیسی به دنبال استخراج معادن است که تا سال ۲۰۴۰ دو نیم برابر شود. عربستان از این طریق دارد Diversification تنوع بخشی اقتصاد خودش را افزایش می دهد. نفت و گاز دارد نقش کمتری را پیدا می کند. عربستان در سال ۲۰۳۵، کل برق اش از انرژی خورشیدی خواهد بود آن هم با سرمایه گذاری ای که زیمنس در عربستان به عمل آورده است. 

عراق:آمریکا بسیاری از مسایل نظامی خودش را در عراق به انگلستان برون سپاری کرده است. عراق به صورت آرام، تدریجی و بی سروصدا در حال گسترش ارتباطات خود با کشورهای عربی، اروپایی و آمریکایی است.

امارات متحده عربی: اماراتی ها اخیرا ۸۰ جنگنده از فرانسه دریافت کرده اند. امارات پیشنهاد کرده که در ۴ سال آینده ۲۱ میلیارد دلار برای ساختن دیتا سنتر در آمریکا سرمایه گذاری بکند. یک پروژه مشترکی نیز بین امارات و مایکروسافت هست برای دیجیتالی کردن کل جزیره العرب. 

ترکیه، عراق و کشورهای حوزه خلیج فارس در دوره ترامپ موثرتر، ثروتمندتر، و با اهمیت تر به لحاظ سیاسی خواهند شد. مدیریت از راه دور سوریه و لبنان از طریق امارات، و قطر و عربستان و ترکیه، به اجرا درخواهد آمد. 

ایران: آمریکا با فشار به برنامه هسته ای ایران تلاش می کند بگوید که یک آپشن بسیار مهم حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران هست که در صحرای نوادای آمریکا، با یک و نیم روز عملیات نظامی و هسته ای شبیه سازی شده است. و این گروه های فشار و موسسات تحقیقاتی به دولت ترامپ فشار وارد می کنند که اهمیت و جدیت حمله نظامی به ایران را دولت ترامپ بیشتر مطرح بکند. 

 ترکیه: ترکیه، قرارداد گسترده ای را با چینی ها هم برای تولید برق، و هم از طریق نیروگاه هسته ای دارد. همین طور ریل آهن ترکیه با ۶۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری چین در ۴ سال آینده احیاء خواهد شد. یک خط قطار سریع السیر میان آنکارا و استانبول ذیل این برنامه است. دو کشور به احتمال قوی در یک دهه آینده، قدرت هسته ای تسلیحاتی خواهند شد. یکی ترکیه، و دیگر کره جنوبی است. این موضوع از اتفاقات مهم امنیت جهانی در یک دهه آینده است. که هر دو با حمایت آمریکا دارد انجام می شود. ترکیه یکی از کارهای مهمی که در یک ماه اخیر انجام داده، جنگنده ای را به صورت Joint Project پروژه مشترک به نام کان تولید کرده و قراردادهایی هم در ارتباط با استخراج و خرید اورانیوم با کشور چاد در یک ماه گذشته انجام داده است. این نشان می دهد که ذخایر مالی منطقه خاورمیانه حدود چهار تریلیون دلار است که من با توجه به کنفرانس هایی که شرکت کردم، و هم دیتاهایی که از افراد گرفتم که دخیل هستند، بخش مهمی از این ۴ تریلیون دلار، سر از آمریکا درخواهد آورد. این است که آمریکا به دنبال جذب این سرمایه و شریک کردن کشورهای عربی خلیج فارس در توسعه سطح قدرت و ثروت آمریکا است. 

اما پیامدها قدرت گیری ترامپ برای ایران

اگر ترامپ یک شعار کلی داد make america great again ، وزیر خزانه داری آمریکا اخیرا اعلام کرده که ما شعارمان در وزارت خزانه داری، این است: make iran broke again کاری بکنیم که ایران مجددا ورشکسته بشود. صفر کردن درآمد نفتی ایران، محروم کردن ایران از منابع انرژی و سرمایه گذاری خارجی و جدی کردن حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران، که در نوادای آمریکا شبیه سازی شده، و اسنپ بکی که اکتبر ۲۰۲۵، اما به خاطر مسایل اداری حدودا از جون و یا جولای سال جاری میلادی یعنی حدود خرداد و تیرماه کارهایش شروع می شود،  البته اگر قرار باشد اروپا و آمریکا بخواهند به سمت اسنپ بک حرکت بکنند تا تمام تحریم ها به سرجای خود برمی گردد. 

نرخ تورم در ایران در مقایسه با کشورهای منطقه عربی شاخص مهمی است. هدف اسراییل این است که یا جلوی مذاکرات ایران و آمریکا را بگیرد، یا اگر مذاکرات شروع شد، آن را تخریب بکند. از این رو من معتقدم ایران به جای کشورهای عربی، باید از هند برای انجام مذاکرات استفاده بکند. هندی ها هم به ایران به عنوان یک تمدن علاقمند هستند، هم منافع مالی و اقتصادی با ایران دارند. هم این که هندی ها اگر برای ایران در دنیا لابی بکنند فقط پیغام رسان نخواهند بود، بلکه از طرف ایران می توانند منافعی را که ایران به لحاظ اقتصادی و ژئوپولیتیک دارد، آن ها را مطرح بکنند. 

اگر ایران بتواند، مذاکرات هسته ای را  به سرمایه گذاری انرژی آمریکا در ایران، قفل بکند، این موضوع به نظر من کارت برنده ایران است. ایران می تواند برای ۳۰ سال آینده مذاکرات سیاسی با آمریکا بکند. ولی مذاکره سیاسی به جایی نمی رسد. جهان امروز، قفل کردن اقتصادها به یکدیگر است. قفل کردن مذاکرات هسته ای به این معنا که آمریکا در صنعت انرژی ایران، به صورت یک کنسرسیوم سرمایه گذاری بکند، تا آن جایی که من اطلاع دارم، خیلی با این شکل اش در کشور مخالفتی نیست. فقط پروسه اقناع سازی در داخل کشور مهم است.  

اگر ایران هدف خود را تولید 2 میلیون بشکه نفت در روز بگذارد، این فقط در حد بقا است. این که مذاکرات با آمریکا را شروع کنیم، مسایل غنی سازی هسته ای را به برجام یعنی ۳.۶ برگردانیم، دیجیتالی شدن نظارت اوضاع هسته ای ایران را بپذیریم، آمدن آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) و آمدن اینسپکتورها  Inspectors را به ایران بپذیریم، به ازای تولید ۲ میلیون بشکه نفت در روز؟ این به معنای بقای ایران است در محیطی که همه دارند ثروتمند می شوند. اما با توجه به این که واقعیت کشور صادرات نفت و گاز و پتروشیمی است، افق پیشرفت ایران، با ۴ الی ۵ میلیون بشکه، قابل تحقق است. و این نشان می دهد که ما مذاکرات به مراتب جدی تر با افق های بالاتر و تارگت های بیشتر باید با غرب و به خصوص آمریکا انجام بدهیم.

نکته بعدی این است که به عنوان یک اصل، به عنوان science به عنوان علم و به عنوان آن چیزی که بشریت آن را تجربه کرده، نه به عنوان یک بحث سیاسی، پیشرفت ، رشد و توسعه هیچ کشوری (هیچ را من به عنوان یک دانشگاهی به ندرت استفاده می کنم) امکان پذیر نیست، مگر این که با سه کشور در دنیا رابطه نرمال داشته دیپلماتیک داشته باشد: ۱-آمریکا ۲- روسیه ۳- و چین. بدون این بنیان و بیس در روابط خارجی ایران، بقیه بحث ها در رابطه با توسعه اقتصادی ایران، موضوعی فرعی است.

این است که همه این ها برمی گردد به این که ما چه مقدار برای ۵ الی ۱۰ سال آینده جدی هستیم تا ساختار عمرانی ، درمان، حمل و نقل، آموزش، چهره جهانی ایران، نیروی انسانی و حتی هویت ایرانی بخواهد حفظ بشود. اگر درآمد نباشد هیچیک از این اصول قابل تحقق نخواهد بود. اگر در یک دهه آینده ایران نتواند به درآمدهای جدی بالای ۵ میلیون بشکه صادرات نفت برسد، به نظر می رسد که ما به یک پاکستانی که یک مقدار وضع اش بهتر است تبدیل خواهیم شد. اما با کشورهای بسیار ثروتمند و دیجیتال شده، و مرتبط با جهان در جنوب ایران، و حتی عراق و ترکیه پیشرفته متفاوت خواهیم بود.

دو اصل ما داریم : یکی وابستگی متقابل اقتصادی و پارادایم شیفت در سیاست خارجی. اگر به این بنیان های نظری اعتقاد نداشته باشیم، بقا، فقط استراتژی ملی ما خواهد بود. بنابراین دو کار مهم به نظر می رسد که با این تحولات جدی جهانی که در دوره ترامپ افزایش پیدا خواهند کرد، باید انجام بدهیم:

۱-تغییر در ماهیت تصمیم سازی و تصمیم گیری. یعنی چه اینپوت هایی in put ها در تصمیم گیری داریم، آیا صرفا اینپوت های داخلی هستند یا در یک ظرف جهانی ما به عنوان یک مظروف می خواهیم عمل کنیم؟ یعنی ارتباطاتی که با دنیا داشته باشیم، هیچ پروژه ای در های تک و غیر های تک بدون آن که جنبه Joint Project داشته باشیم، امکان پذیر نیست. پیشرفت کشور تابع ارتباطات بین المللی است.

2- از این رو باید از پارادایم دهه ۶۰ میلادی بیرون بیاییم که جهان، جهان حکومت ها است. الآن جهان، جهان شرکت ها است. آمریکا یعنی سلیکون ولی و نه ترامپ. ژاپن یعنی شرکت های ژاپنی، چین یعنی شرکت های چینی، و این که ما جهان را به صورت سیاسی ببینیم، و نه های تک، و نه اقتصادی، و نه جوینت پراجکت، ما شکست خواهیم خورد. تمرکز بر فناوری ها به صورت همکاری های گسترده با شرکت های غربی و آسیای شرقی ضروری است.

در نهایت نکته آخر من این است که اگر حرف هایی که ترامپ می زند، و ادعاهایی که می کند، و پروژه هایی که در دست دارد، تنها ۲۰ درصد تحقق یابد، در ۴ سال آینده ما با آمریکایی به مراتب قدرتمندتر ، ثروتمندتر ، موثرتر و همین طور جهانی که بیشتر با دستور کار آمریکا پیش خواهد رفت، روبه رو خواهیم شد.

بیشتر بخوانید:

216216

دکمه بازگشت به بالا