خلاصه کتاب عشق ورزیدن به چیزهای نه چندان کامل | هیمن سونیم

خلاصه کتاب عشق ورزیدن به چیزهای نه چندان کامل ( نویسنده هیمن سونیم )

در جهانی که دائماً انسان را به سوی کمال و بی عیب و نقص بودن سوق می دهد، یافتن آرامش درونی و پذیرش خود با تمام کاستی ها، از بزرگترین چالش ها به شمار می رود. کتاب عشق ورزیدن به چیزهای نه چندان کامل نوشته هیمن سونیم، راهکاری عمیق و کاربردی برای رسیدن به این خودپذیری ارائه می دهد و نشان می دهد چگونه می توان نقص ها را در آغوش کشید و به آرامش پایدار دست یافت.

این اثر، فراتر از یک کتاب خودیاری ساده است؛ دریچه ای به سوی فلسفه ای باز می کند که ریشه های عمیقی در آموزه های کهن بودایی دارد، اما با زبانی ساده و ملموس، برای انسان امروز قابل درک است. هیمن سونیم، راهب ذن کره ای، از طریق این کتاب، خواننده را به سفری درونی دعوت می کند تا ریشه های رنج ناشی از کمال گرایی را شناسایی کرده و با شفقت و مهربانی با خود، مسیر آرامش را هموار سازد. خواننده با مطالعه آموزه های این کتاب، می تواند نگاهی تازه به ناکاملی ها و چالش های زندگی خود پیدا کند و بیاموزد که چگونه در میان هرج و مرج زندگی مدرن، لحظات آرامش و رضایت را در آغوش گیرد.

هیمن سونیم کیست؟ آشنایی با راهب توییتری

هیمن سونیم، راهب ذن کره ای و نویسنده پرفروش، شخصیتی است که توانسته آموزه های عمیق معنوی بودیسم را با چالش های زندگی مدرن در هم آمیزد و آن ها را به زبانی ساده و کاربردی برای مخاطبان سراسر جهان ارائه دهد. او که در سال 1973 در کره جنوبی متولد شد، مسیر تحصیلی متفاوتی را در پیش گرفت؛ او برای تحصیل در رشته فیلم و سینما به ایالات متحده سفر کرد، اما در آنجا جذب مسائل معنوی و فلسفی شد و این علاقه، او را به سمت آموزه های بودایی سوق داد.

تحصیلات آکادمیک هیمن سونیم در دانشگاه های معتبری همچون برکلی، هاروارد و پرینستون نشان از عمق دانش و رویکرد تحلیلی او دارد. او پس از گذراندن تعالیم رسمی رهبانی در کشور مادری خود، به عنوان استاد آیین بودایی در کالج همپشر در ایالت ماساچوست مشغول به تدریس شد. این تجربه تدریس به او کمک کرد تا بتواند مفاهیم پیچیده را به گونه ای ساده و قابل فهم برای دانشجویان و مخاطبان عمومی ارائه دهد.

شهرت اصلی هیمن سونیم در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، به ویژه توییتر و فیس بوک، شکل گرفت. او با انتشار جملات کوتاه و الهام بخش در این پلتفرم ها، که اغلب حاوی چکیده ای از آموزه های ذن و بینش های روان شناختی بودند، به سرعت میلیون ها دنبال کننده جذب کرد. این سبک ارتباطی او باعث شد که به او لقب راهب توییتری داده شود؛ لقبی که به خوبی نشان می دهد چگونه او توانسته پل ارتباطی بین سنت های کهن معنوی و دنیای پرشتاب و تکنولوژی محور امروز ایجاد کند. او با استفاده از این بسترها، نه تنها به افراد کمک می کند تا با آموزه های ذن آشنا شوند، بلکه فضایی برای تأمل و آرامش ذهنی در میان هیاهوی روزمره فراهم می آورد. آثار او، از جمله «عشق ورزیدن به چیزهای نه چندان کامل»، تجلی همین توانایی در تلفیق آموزه های بودیسم با نیازهای روحی و روانی انسان مدرن است، که در نهایت به خواننده کمک می کند تا راهی برای مواجهه با اضطراب ها و پذیرش خود بیابد.

ستون های اصلی فلسفه عشق ورزیدن به چیزهای نه چندان کامل

کتاب عشق ورزیدن به چیزهای نه چندان کامل بر پایه هایی محکم از آموزه های بودایی و روانشناسی مثبت گرا بنا شده است. این ستون ها، راهنمایی برای خواننده هستند تا مسیر خودپذیری و آرامش درونی را گام به گام طی کند.

پذیرش نقص ها و ناتمامی ها

یکی از اصلی ترین مفاهیم این کتاب، دعوت به پذیرش نقص ها و ناتمامی هاست. در دنیایی که مدام از ما انتظار کمال دارد، رنج و اضطراب ناشی از تلاش بی وقفه برای بی عیب و نقص بودن، بخش جدایی ناپذیری از زندگی بسیاری از افراد شده است. هیمن سونیم با ظرافت خاصی توضیح می دهد که چگونه این تلاش خستگی ناپذیر برای رسیدن به کمال، نه تنها ما را به آرامش نمی رساند، بلکه منبعی برای رنج و نارضایتی دائمی می شود. خواننده با این مفهوم مواجه می شود که آزادی حقیقی، نه در رسیدن به کمال، بلکه در رهایی از دغدغه ی کمال و پذیرش خود با تمام نقاط ضعف و کاستی ها نهفته است. او به ما می آموزد که به جای پنهان کردن یا سرزنش خود به خاطر نقص هایمان، آن ها را ببینیم، در آغوش بگیریم و بفهمیم که این ناتمامی ها بخشی طبیعی و حتی زیبا از وجود انسان هستند. پذیرش این حقیقت، اولین گام برای حرکت به سمت آرامش درونی است.

شفقت به خود، سنگ بنای آرامش

شفقت به خود، مفهومی بنیادین در فلسفه هیمن سونیم است که آن را سنگ بنای آرامش می داند. در اغلب موارد، افراد نسبت به دیگران مهربان تر و همدل تر هستند تا نسبت به خودشان. این کتاب اهمیت مراقبت و مهربانی با خود را، حتی پیش از مراقبت از دیگران، برجسته می کند. خواننده با این ایده آشنا می شود که چگونه در لحظات ضعف، اشتباه، یا حتی شکست، به جای سرزنش و خودقضاوت گری، با خود مهربانانه و دلسوزانه رفتار کند.

آرامش دست یافتنی است، اما نه با تغییر شرایط زندگی؛ بلکه با شناخت عمیق ذات خودت.

تفاوت شفقت با ترحم یا خودخواهی نیز به وضوح بیان می شود؛ شفقت به خود به معنای چشم پوشی از اشتباهات نیست، بلکه به معنای پذیرش انسانیت و ناکاملی های ذاتی خود با عشق و درک است. با پرورش این حس، فرد قادر خواهد بود با آسیب پذیری های خود مواجه شود و از آن ها به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری استفاده کند.

هنر زندگی در لحظه حال (Mindfulness)

تمرکز بر لحظه حال، یا همان ذهن آگاهی، از دیگر ستون های قدرتمند آموزه های هیمن سونیم است. او نشان می دهد که چگونه ذهن انسان دائماً در حال سرگردانی بین گذشته (پشیمانی ها و حسرت ها) و آینده (اضطراب ها و نگرانی ها) است و همین سرگردانی، منبع اصلی اضطراب و ناراحتی می شود. این کتاب، کلید رهایی از این اضطراب را در توجه کامل و بی قید و شرط به لحظه اکنون می داند.

خواننده با تمرین های ساده و قابل اجرا برای حضور در لحظه آشنا می شود؛ تمرین هایی که نیازی به محیط خاص یا ابزار پیچیده ای ندارند و می توانند در دل فعالیت های روزمره به کار گرفته شوند. این تمرین ها به فرد کمک می کنند تا حواس خود را به آنچه در حال وقوع است، متمرکز کند – خواه صدای پرندگان باشد، یا حس نفس کشیدن، یا حتی طعم غذا. با تمرین مستمر، ذهن قادر خواهد بود از دام نشخوارهای فکری گذشته و خیال پردازی های آینده رها شود و آرامشی واقعی را در لحظه حال تجربه کند.

روابط معنادار: همدلی و درک متقابل

این کتاب تأکید ویژه ای بر اهمیت روابط انسانی معنادار دارد و نشان می دهد که چگونه شفقت و پذیرش، می تواند کیفیت این روابط را دگرگون کند. هیمن سونیم بر این باور است که همدلی، یعنی توانایی درک و سهیم شدن در احساسات دیگران، پایه و اساس هر رابطه سالمی است. او توضیح می دهد که گوش دادن فعال و واقعی به دیگران، نه فقط شنیدن کلماتشان، بلکه درک احساسات و نیازهای پشت آن کلمات، تجلی حقیقی عشق و احترام است.

خواننده می آموزد که چگونه با نگاهی همراه با شفقت به خود و دیگران، نارضایتی ها و تعارضات در روابط را مدیریت کند. این فصل، به خواننده کمک می کند تا به جای واکنش های عجولانه یا قضاوت گرانه، با صبر و درک متقابل به مسائل نگاه کند و با پذیرش نقص های دیگران، فضایی برای رشد و بهبود در روابط ایجاد کند. این رویکرد، نه تنها روابط فردی را تقویت می کند، بلکه به ایجاد یک جامعه همدل تر و مهربان تر نیز کمک می کند.

شجاعت و درس های شکست

فصل شجاعت، نگاهی نو به مفهوم شکست و ترس ارائه می دهد. در اغلب فرهنگ ها، شکست امری منفی تلقی می شود و افراد از آن فرار می کنند. اما هیمن سونیم، شکست را نه یک پایان، بلکه فرصتی بی نظیر برای یادگیری و رشد معرفی می کند. خواننده با این دیدگاه مواجه می شود که ترس از شکست، خود مانعی بزرگتر از خود شکست است. او تشویق می شود که ترس های خود را در آغوش بگیرد و از آن ها به عنوان راهنماهایی برای عبور از موانع استفاده کند.

داستان های کوتاه و الهام بخش در این بخش، خواننده را به تأمل درباره تجربیات شخصی خود دعوت می کنند؛ لحظاتی که ممکن است شکست خورده یا با چالش بزرگی روبرو شده اند. این روایت ها، این پیام را منتقل می کنند که هر تجربه دشواری، درسی ارزشمند در خود نهفته دارد که می تواند ما را قوی تر و خردمندتر سازد. شجاعت واقعی، نه در نترسیدن، بلکه در مواجهه با ترس و ادامه دادن مسیر، حتی با وجود ناکاملی ها و اشتباهات، نهفته است.

مروری بر فصل به فصل کتاب: سفر به درون

کتاب عشق ورزیدن به چیزهای نه چندان کامل در هشت فصل تنظیم شده است که هر یک به جنبه ای از خودپذیری و آرامش درونی می پردازد. این سفر، قدم به قدم خواننده را به درک عمیق تری از خویشتن و جهان پیرامونش رهنمون می سازد.

فصل اول: خود مراقبتی

این فصل به مفهوم بنیادین خیلی هم خوب نباشید می پردازد. هیمن سونیم تاکید می کند که بسیاری از افراد به دلیل تلاش برای جلب رضایت دیگران و همیشه خوب بودن، از نیازهای خود غافل می شوند و به خودشان آسیب می رسانند. پیام اصلی این بخش این است که پیش تر از هرچیزی وجود تو کافی است و باید اولویت را به سلامت روان و جسم خود داد. او خواننده را تشویق می کند که با خودش مهربان باشد و بداند که برای باارزش بودن نیازی به تأیید دیگران یا رسیدن به کمال ندارد. پذیرش خود، همان طور که هستید، اولین گام برای مراقبت حقیقی از خویشتن است.

فصل دوم: خانواده

در این فصل، نویسنده به تأثیر روابط خانوادگی بر شکل گیری شخصیت و چالش های ناشی از آن می پردازد. موضوعاتی مانند مراقب مامان باش و درک کردن پدرانمان مطرح می شوند که به مسئولیت پذیری در قبال والدین و همچنین درک عمیق تر آن ها، فارغ از قضاوت ها و انتظارات، اشاره دارد. این فصل به خواننده می آموزد که چگونه گذشته خانوادگی را بپذیرد، با زخم های احتمالی مواجه شود و روابط خود را با مهربانی و بخشش ترمیم کند، چرا که رهایی از گذشته خانوادگی، کلیدی برای آرامش درونی است.

فصل سوم: همدلی

این بخش به قدرت در آغوش کشیدن و گوش دادن، حقیقت عشق است می پردازد. هیمن سونیم بر اهمیت همدلی عمیق با دیگران و توانایی درک درد و رنج آن ها تأکید دارد. او نشان می دهد که چگونه گوش دادن فعال و از سر شفقت، می تواند عمیق ترین ارتباطات را ایجاد کند و راه را برای التیام دردهای مشترک هموار سازد. در این فصل، خواننده می آموزد که چگونه با حضور کامل و توجه بی قید و شرط، نه تنها به دیگران کمک کند، بلکه خود نیز از این همدلی آرامش یابد.

فصل چهارم: روابط

این فصل به ماهیت پیچیده روابط می پردازد و مفهوم در افتادن با نارضایتی ها را بررسی می کند. نویسنده توضیح می دهد که هیچ رابطه ای بی نقص نیست و نارضایتی ها و تعارضات بخشی طبیعی از ارتباطات انسانی هستند. او خواننده را دعوت می کند که به جای فرار از مشکلات یا نادیده گرفتن آن ها، با شجاعت و صبر، با نارضایتی ها مواجه شود و به دنبال راه های مسالمت آمیز برای حل و فصل آن ها باشد. پذیرش ناکاملی ها در روابط، به جای آرزوی کمال بی نقص، به استحکام و پایداری آن ها کمک می کند.

فصل پنجم: شجاعت

در این بخش، هیمن سونیم به مفهوم شجاعت از دیدگاهی متفاوت می نگرد. برای دوستان جوان دلبندم و نخستین شکست عناوین مهمی هستند که به ترس از شکست و اهمیت درس گرفتن از آن می پردازند. او می آموزد که شکست ها پایان راه نیستند، بلکه فرصت هایی ارزشمند برای یادگیری و رشد هستند. شجاعت واقعی در این است که فرد، علی رغم ترس ها و شکست ها، به مسیر خود ادامه دهد و از تجربیات تلخ به عنوان پله ای برای رسیدن به موفقیت های آینده استفاده کند.

فصل ششم: شفاگری

موضوع شفاگری در این فصل، بر روی وقتی گذشت سخت است و هیمین، من کمی افسرده ام متمرکز است. این بخش به چگونگی مواجهه با رنج های درونی، غم و حتی افسردگی می پردازد. نویسنده با همدلی و دلسوزی، راهکارهایی برای پذیرش این احساسات دشوار و یافتن مسیر شفا ارائه می دهد. او تاکید می کند که بخشش خود و دیگران، و همچنین یافتن راهی برای زندگی با درد و رنج، به جای انکار آن ها، به فرایند التیام کمک می کند و راه را برای آرامش روحی باز می کند.

فصل هفتم: روشنگری

فصل روشنگری با عناوین خاستگاه واقعی ذهن و سفر روحانی من، خواننده را به درکی عمیق تر از ماهیت ذهن و هوشیاری دعوت می کند. این بخش بیشتر به جنبه های معنوی و فلسفی می پردازد و به خواننده کمک می کند تا فراتر از افکار و احساسات سطحی، به ذات واقعی خود و حقیقت هستی پی ببرد. این سفر روحانی، به فرد امکان می دهد تا با آرامش بیشتری با تغییرات زندگی مواجه شود و به روشنایی درونی دست یابد.

فصل هشتم: پذیرش

فصل پایانی، اوج پیام های کتاب را در بر می گیرد و به هنر رها کردن و درس هایی از لحظه های بد زندگی می پردازد. هیمن سونیم تاکید می کند که پذیرش نهایی، در توانایی رها کردن کنترل، انتظارات، و حتی دلبستگی های خود نهفته است. او نشان می دهد که چگونه حتی از بدترین لحظات زندگی نیز می توان درس هایی آموخت که به رشد و بلوغ فرد کمک می کنند. این فصل به خواننده می آموزد که چگونه با آرامش، آنچه را که نمی توان تغییر داد، بپذیرد و بر روی آنچه می توان بر آن تأثیر گذاشت، تمرکز کند.

جملات برگزیده و تاثیرگذار از عشق ورزیدن به چیزهای نه چندان کامل

کتاب هیمن سونیم سرشار از جملات کوتاه اما عمیق و پرمعنا است که خواننده را به تأمل وامی دارد. این جملات مانند دانه های خردی هستند که در ذهن کاشته می شوند و جوانه می زنند، و هر بار با خواندن آن ها، درک تازه ای از زندگی و خود حاصل می شود. در اینجا به برخی از برجسته ترین و الهام بخش ترین آن ها اشاره می شود:

  • رنج دری است که دنیای جدیدی را می گشاید. این جمله به خواننده یادآوری می کند که دشواری ها و دردهایی که در زندگی تجربه می شوند، همیشه به معنای بن بست نیستند. گاهی اوقات، همین رنج ها می توانند ما را وادار به نگاهی عمیق تر به خود و جهان اطراف کنند، و دریچه ای به سوی فرصت ها و بینش های جدید بگشایند که پیش از آن قابل تصور نبودند.

  • آرامش دست یافتنی است، اما نه با تغییر شرایط زندگی؛ بلکه با شناخت عمیق ذات خودت. این نقل قول، جوهره اصلی فلسفه کتاب را نشان می دهد. اغلب افراد به دنبال تغییر شرایط بیرونی برای یافتن آرامش هستند. اما هیمن سونیم می گوید که آرامش حقیقی از درون نشأت می گیرد، از پذیرش خود، از شناخت طبیعت واقعی ذهن و از دست کشیدن از تلاش برای کنترل آنچه خارج از توان ماست. این جمله خواننده را به سفری درونی دعوت می کند.

  • سکوت ژرف است، مثل بی نهایت. گفتار سطحی است، مثل زمان. این جمله اهمیت سکوت و تأمل را برجسته می کند. در دنیای پر سر و صدای امروز که همه به دنبال بیان خود و شنیده شدن هستند، قدرت سکوت اغلب فراموش می شود. سکوت فضایی را برای تأمل عمیق، درک درونی و شنیدن صدای حقیقت فراهم می کند، چیزی که در میان هیاهوی کلمات سطحی گم می شود.

  • آزادی حقیقی در حقیقت آزادی از تشویش در برابر کاستی هاست. این جمله به طور مستقیم با تم اصلی کتاب یعنی عشق ورزیدن به چیزهای نه چندان کامل مرتبط است. بسیاری از افراد تحت فشار دائمی برای بی عیب و نقص بودن هستند و همین فشار، آزادی و آرامش آن ها را سلب می کند. این نقل قول، خواننده را به سمت رهایی از این تشویش هدایت می کند؛ آزادی واقعی در پذیرش ناتمامی ها و یافتن آرامش در میان آن هاست.

  • بزرگ ترین فرصت یادگیری زمانی است که تو برای کاری که انجام نداده ای، سرزنش می شوی. این جمله نشان دهنده یک نگاه عمیق به مفهوم بی عدالتی و رنج است. زمانی که فردی بی دلیل مورد سرزنش قرار می گیرد، این موقعیت می تواند به جای تخریب، به فرصتی برای رشد درونی تبدیل شود. این لحظات، قدرت تحمل، انعطاف پذیری و شناخت عمیق تری از خود و دیگران را به ارمغان می آورند و فرد را به تأمل درباره حقیقت و قضاوت سوق می دهند.

این جملات، نمونه ای از خرد و آرامشی هستند که هیمن سونیم در کتاب خود ارائه می دهد و به خواننده کمک می کنند تا با نگاهی تازه به چالش های زندگی بنگرد و مسیری برای آرامش پایدار پیدا کند.

چرا باید این کتاب را بخوانید؟ (فراتر از یک خلاصه)

مطالعه خلاصه کتاب عشق ورزیدن به چیزهای نه چندان کامل، می تواند دریچه ای به سوی مفاهیم اصلی آن باشد، اما برای تجربه کامل و عمیق آموزه های هیمن سونیم، خواندن کتاب اصلی امری حیاتی است. این کتاب، فراتر از مجموعه ای از نکات خودیاری، یک سفر روحانی و فلسفی است که لایه های عمیق تری از ذهن و وجود انسان را کاوش می کند.

یکی از دلایل اصلی برای مطالعه کامل این اثر، عمق تأثیرگذاری آن است. جملات کوتاه و پرمعنای هیمن سونیم، به گونه ای طراحی شده اند که نیازمند تأمل و مکث هستند. در یک خلاصه، شاید بتوانید پیام اصلی هر جمله را درک کنید، اما غرق شدن در آن، ارتباط دادن آن به تجربیات شخصی و اجازه دادن به آن که در ذهن و قلب شما ریشه بدواند، تنها از طریق خواندن کامل کتاب و گذراندن زمان لازم برای هر بخش ممکن می شود. خواننده با هر بار بازخوانی، لایه های جدیدی از معنا را کشف می کند که پیش از آن به چشمش نیامده بود.

این کتاب تأثیر شگرفی بر ذهنیت و رویکرد خواننده به زندگی دارد. هیمن سونیم با لحنی دلسوزانه و صمیمی، که در یک خلاصه نمی توان آن را به طور کامل بازتولید کرد، خواننده را به پذیرش نقاط ضعف و ناکاملی های خود و دیگران دعوت می کند. این رویکرد متفاوت، به فرد کمک می کند تا از قید و بندهای کمال گرایی رها شود و با آرامش بیشتری در دنیای پر از نارسایی ها زندگی کند. خواندن داستان ها و مثال های کاربردی ارائه شده در کتاب، به خواننده امکان می دهد تا مفاهیم انتزاعی را به صورت ملموس تری درک کرده و آن ها را در زندگی روزمره خود به کار گیرد.

جایگاه این کتاب در میان آثار خودسازی نیز بسیار ویژه است. در حالی که بسیاری از کتاب های خودیاری بر روی رسیدن به اهداف، موفقیت بیرونی و تغییر رفتار تمرکز دارند، عشق ورزیدن به چیزهای نه چندان کامل بر روی پذیرش درونی، شفقت به خود و یافتن آرامش در لحظه حال تمرکز دارد. این رویکرد، به جای تلاش برای تبدیل شدن به فردی متفاوت، به خواننده کمک می کند تا خود واقعی اش را، با تمام نواقص و زیبایی ها، در آغوش بگیرد. این تفاوت، باعث می شود که کتاب هیمن سونیم نه تنها یک راهنما، بلکه یک پناهگاه فکری برای کسانی باشد که از فشار دائمی برای بهترین بودن خسته شده اند و به دنبال راهی برای یافتن صلح درونی هستند. مطالعه کامل این کتاب، تجربه ای عمیق و متحول کننده است که هرگز نباید تنها به یک خلاصه اکتفا کرد.

نتیجه گیری: کشف آرامش در جهانی ناکامل

کتاب عشق ورزیدن به چیزهای نه چندان کامل اثر هیمن سونیم، نه تنها یک راهنما برای خودسازی است، بلکه دعوتی عمیق به سوی زندگی با آرامش و پذیرش درونی در دنیایی است که اغلب به ما می آموزد برای کامل بودن، باید همیشه در تلاش و کشمکش باشیم. پیام نهایی این کتاب و آنچه در طول فصول آن به وضوح تجربه می شود، این است که پذیرش، کلید آرامش پایدار است. پذیرش نه به معنای تسلیم، بلکه به معنای در آغوش کشیدن تمام جنبه های وجودی خود، چه نقاط قوت و چه نقاط ضعف، و همچنین درک ناکاملی های جهان و روابط انسانی.

خواننده پس از مطالعه این اثر، به بینشی دست می یابد که به او کمک می کند از فشار کمال گرایی رها شود و به جای تعقیب بی پایان یک ایده آل دست نیافتنی، آرامش را در لحظه حال و در وجود خود بیابد. آموزه های شفقت به خود، زندگی در لحظه، همدلی با دیگران و درس گرفتن از شکست ها، همگی به او این توانایی را می دهند که با چشمانی مهربان تر به زندگی بنگرد.

این کتاب خواننده را تشویق می کند که آموخته هایش را تنها در صفحات کتاب جا نگذارد، بلکه آن ها را در تار و پود زندگی روزمره اش ببافد. با هر نفس عمیق، هر لحظه حضور در اکنون، هر بار که با مهربانی با خود رفتار می کند و هر بار که نقصی را در آغوش می گیرد، گامی به سوی آرامش پایدار و رضایت درونی برمی دارد. در نهایت، عشق ورزیدن به چیزهای نه چندان کامل به فرد یادآوری می کند که کمال واقعی در بی عیب و نقص بودن نیست، بلکه در توانایی عشق ورزیدن به خود و جهان، با وجود تمام ناتمامی ها و زیبایی هایشان، نهفته است. این کتاب راهی را نشان می دهد که فرد می تواند در قلب یک جهان ناکامل، صلح و آرامش خود را پیدا کند و زندگی را با تمام فراز و نشیب هایش، عاشقانه در آغوش بگیرد.

دکمه بازگشت به بالا