خلاصه کامل کتاب چگونه انگلیسی یاد بگیریم | الیاس خضری

خلاصه کتاب چگونه انگلیسی یاد بگیریم؟ ( نویسنده الیاس خضری )
کتاب «چگونه انگلیسی یاد بگیریم؟» اثر الیاس خضری، رویکردی متفاوت و گاه بحث برانگیز را برای یادگیری زبان انگلیسی مطرح می کند که بسیاری از باورهای سنتی را به چالش می کشد و راهی نوین برای دستیابی به تسلط را پیش روی زبان آموزان می گذارد. این کتاب تمرکز ویژه ای بر اهمیت ورودی صحیح و پرهیز از تقویت اشتباهات زودهنگام دارد.
بسیاری از افراد در مسیر یادگیری زبان انگلیسی، با چالش های مشترکی روبرو هستند؛ ناامیدی از روش های سنتی، ترس از اشتباه کردن در مکالمه، یا احساس عدم پیشرفت با وجود تلاش فراوان. کتاب چگونه انگلیسی یاد بگیریم؟ نوشته الیاس خضری، پاسخی تازه و الهام بخش به این مسائل ارائه می دهد. این اثر، نه یک کتاب آموزشی زبان به معنای مرسوم، بلکه راهنمایی برای چگونه آموختن است که فلسفه ای عمیق و متفاوت را در پسِ یادگیری زبان به تصویر می کشد. رویکرد آن چالش برانگیز است و برخی از روش های رایج تدریس و یادگیری را زیر سوال می برد و تأکید ویژه ای بر اهمیت ورودی صحیح (Comprehensible Input) در مقابل تولید زودهنگام خروجی (Early Output) دارد.
برای بسیاری از خوانندگان که به دنبال روش های مؤثرتر هستند یا پیش از خرید نسخه کامل کتاب، می خواهند با ایده های اصلی آن آشنا شوند، مطالعه یک خلاصه جامع و کاربردی از مهم ترین ایده ها، فلسفه و راهکارهای عملی این کتاب می تواند بسیار مفید باشد. در این بررسی، سعی می شود تا چکیده ای دقیق و تحلیلی از محتوای کتاب ارائه شود و دیدگاه های بنیادین نویسنده در مورد فرایند یادگیری زبان، به وضوح تشریح گردد. هدف این است که خواننده با مطالعه این مطلب، درک عمیقی از محتوای کتاب پیدا کند و بتواند مسیر یادگیری زبان خود را با رویکردی آگاهانه تر پیش ببرد.
آشنایی با الیاس خضری و ایده اصلی کتاب
الیاس خضری، نویسنده کتاب چگونه انگلیسی یاد بگیریم؟، با نگاهی متفاوت به دنیای آموزش زبان پا به میدان گذاشته است. او بیشتر از اینکه به عنوان یک معلم زبان سنتی شناخته شود، یک پژوهشگر و تحلیل گر در زمینه فرایند یادگیری زبان است که باورهای رایج را زیر سوال می برد. متاسفانه، اطلاعات زیادی درباره پیشینه دقیق و تحصیلات او در دسترس عموم نیست، اما آنچه از کتاب او برمی آید، تسلط وی بر تئوری های نوین یادگیری زبان، به ویژه نظریه اکتساب زبان دوم است. دیدگاه او، با بسیاری از آنچه در کلاس های سنتی زبان تدریس می شود، تفاوت چشمگیری دارد.
فلسفه مرکزی کتاب چگونه انگلیسی یاد بگیریم؟ بر یک ایده بحث برانگیز و محوری استوار است: صحبت کردن و نوشتن زیاد در مراحل اولیه یادگیری زبان، نه تنها مفید نیست، بلکه می تواند با تقویت اشتباهات، به فرایند یادگیری لطمه بزند. الیاس خضری معتقد است که زبان آموزان بسیاری هستند که با وجود سال ها مکالمه و تمرین نوشتاری، همچنان اشتباهات بنیادین را تکرار می کنند. از دیدگاه او، این اتفاق به دلیل شکل گیری عادات غلط است. زمانی که یک زبان آموز بدون داشتن ورودی کافی و صحیح، شروع به تولید خروجی (صحبت کردن یا نوشتن) می کند، به طور ناخودآگاه اشتباهات خود را تکرار کرده و این اشتباهات به تدریج در ذهن او نهادینه می شوند و اصلاح آن ها بسیار دشوار خواهد شد.
در مقابل این رویکرد، الیاس خضری بر اهمیت بی قید و شرط ورودی صحیح و قابل درک (Comprehensible Input) تأکید می کند. او این مفهوم را ستون فقرات یادگیری زبان می داند و معتقد است که مغز انسان برای یادگیری زبان، نیاز به حجم عظیمی از داده های صحیح و قابل فهم دارد، درست همانند کودکانی که زبان مادری خود را بدون کلاس گرامر و مکالمه فشرده، تنها از طریق گوش دادن و فهمیدن، فرا می گیرند. از دیدگاه او، تمرکز اولیه باید بر گوش دادن (Listening) و خواندن (Reading) باشد، به گونه ای که زبان آموز در اقیانوسی از محتوای صحیح و متناسب با سطح خود غرق شود. این غرق شدن در ورودی، به مغز فرصت می دهد تا الگوهای زبانی را به طور طبیعی و ناخودآگاه درونی کند، بدون اینکه درگیر تولید زودهنگام و پر از اشتباه شود.
جزئیات و نکات کلیدی کتاب: سفری عمیق به متد الیاس خضری
در این بخش، به بررسی عمیق تر ایده ها و راهکارهای عملی که الیاس خضری در کتابش ارائه می دهد، پرداخته می شود. هر زیرعنوان، یکی از جنبه های کلیدی روش او را تشریح می کند و دیدگاهش را در مورد آن موضوع بازگو می کند.
الزامات فراگیری صحیح زبان: فراتر از تمرین های معمول
الیاس خضری در کتابش تصریح می کند که یادگیری زبان، فراتر از تکرار و تمرین های ماشینی است. او این باور رایج را که هر چه بیشتر تمرین کنی، بهتر می شوی را به چالش می کشد. از دیدگاه او، تمرین زمانی مفید است که زبان آموز به حد کافی از ساختارهای صحیح زبان در ذهن خود ذخیره کرده باشد. او معتقد است که تمرین بدون داشتن درک عمیق از زبان، تنها منجر به تقویت الگوهای اشتباه می شود. به جای تمرکز صرف بر تکرار، زبان آموزان باید به دنبال درک عمیق تر و هدفمندتر از زبان باشند، که این درک از طریق ورودی صحیح و معنادار حاصل می شود. او اشاره می کند که افراد زیادی وجود دارند که سال ها در کلاس های زبان تمرین مکالمه داشته اند، اما همچنان در صحبت کردن دچار اشکال هستند. مشکل اینجاست که مغز آن ها فرصت کافی برای جذب و پردازش الگوهای صحیح را نداشته است.
انگیزه، نیروی پنهان در مسیر یادگیری: چگونه آن را شعله ور نگه داریم؟
نقش انگیزه در یادگیری هر مهارت جدیدی، به ویژه زبان، حیاتی است. الیاس خضری بر این نکته تأکید می کند که تفاوت اصلی میان زبان آموزان موفق و ناموفق، غالباً در سطح انگیزه آن ها ریشه دارد. او راهکارهایی عملی برای حفظ و تقویت انگیزه ارائه می دهد، از جمله تعیین اهداف واقع بینانه، جشن گرفتن پیشرفت های کوچک، و یافتن دلایل شخصی و قوی برای یادگیری زبان. برای بسیاری، یادگیری زبان نه تنها یک هدف تحصیلی، بلکه یک ابزار برای دستیابی به فرصت های شغلی بهتر، سفر، یا ارتباط با فرهنگ های دیگر است. نویسنده توصیه می کند که هر زبان آموز باید دلیل شخصی و قدرتمند خود را برای یادگیری زبان بیابد و آن را همیشه به یاد داشته باشد تا در مواقعی که دلسردی به سراغش می آید، دوباره شعله انگیزه در او فروزان شود. او همچنین پیشنهاد می کند که سرمایه گذاری مالی کوچک در منابع آموزشی، می تواند به افزایش انگیزه کمک کند، چرا که حس تعهد بیشتری را ایجاد می کند.
نقش دیکشنری خوب در مسیر یادگیری: راهنمای انتخاب و استفاده
انتخاب یک دیکشنری باکیفیت و نحوه صحیح استفاده از آن، از جمله نکات کلیدی است که الیاس خضری به آن می پردازد. او معتقد است که دیکشنری تنها برای یافتن معنی کلمات نیست، بلکه ابزاری قدرتمند برای درک عمیق تر از کاربرد کلمات در جملات، اصطلاحات، و حتی تفاوت های ظریف معنایی است. یک دیکشنری استاندارد باید ویژگی هایی مانند جامعیت (پوشش وسیع کلمات و عبارات)، ارائه مثال های واقعی و متعدد از کاربرد کلمه در جمله، اطلاعات تلفظی دقیق (IPA)، و توضیحات معنایی واضح را داشته باشد. نویسنده توصیه می کند که زبان آموزان نباید تنها به معنای فارسی یک کلمه بسنده کنند، بلکه باید مثال ها و کاربردهای مختلف آن را مطالعه کنند تا درک جامع تری از آن کلمه به دست آورند. استفاده مداوم و هوشمندانه از دیکشنری به عنوان یک منبع یادگیری فعال، می تواند دایره لغات و درک زبان آموز را به شدت افزایش دهد.
وقتی تمرین زودهنگام به ضرر زبان تمام می شود: پرهیز از تکرار اشتباهات
یکی از بحث برانگیزترین دیدگاه های الیاس خضری، مربوط به پرهیز از تمرین زودهنگام مکالمه و نوشتار است. او استدلال می کند که تمرین هایی که در آن زبان آموز به طور مکرر و بدون نظارت صحیح اشتباه می کند، می تواند منجر به تقویت عادت های غلط شود. هر بار که زبان آموزی جمله ای اشتباه را به زبان می آورد یا می نویسد، مغز او آن الگوی اشتباه را تکرار و تقویت می کند. این اتفاق به ویژه برای مبتدیان که هنوز ساختارهای صحیح زبان را به خوبی درونی نکرده اند، بسیار مضر است. الیاس خضری تأکید می کند که پیش از شروع به تولید خروجی، باید حجم عظیمی از ورودی صحیح و قابل درک به مغز برسد تا الگوهای درست زبانی در ذهن تثبیت شوند. او توصیه می کند که در مراحل اولیه، هدف اصلی باید کاهش اشتباهات باشد، نه افزایش حجم مکالمه، و این کاهش اشتباهات از طریق گوش دادن و خواندن فعال حاصل می شود.
چرا نباید خیلی زود شروع به صحبت کردن یا نوشتن کرد؟
این بخش از کتاب، بسط بیشتری بر ایده اهمیت فاز دریافت ورودی (Input) قبل از تولید خروجی (Output) در زبان است. الیاس خضری معتقد است که زبان آموزان اغلب عجله دارند تا هر چه زودتر شروع به صحبت کردن کنند، در حالی که مغز آن ها هنوز به اندازه کافی با الگوهای صحیح زبان آشنا نشده است. او یادگیری زبان را به فرایند یادگیری دوچرخه سواری تشبیه می کند؛ هیچ کس بدون دیدن و درک نحوه کار دوچرخه، بلافاصله شروع به رکاب زدن نمی کند. به همین ترتیب، مغز برای اینکه بتواند خروجی صحیح تولید کند، ابتدا به حجم زیادی از ورودی صحیح نیاز دارد. این ورودی، شامل شنیدن فایل های صوتی، تماشای فیلم ها و خواندن کتاب ها و مقالات به زبان انگلیسی است. او می گوید که اگر زبان آموزان به مغز خود فرصت کافی برای جذب ورودی دهند، زمانی که شروع به صحبت کردن می کنند، بسیاری از ساختارها و واژگان به صورت طبیعی و بدون نیاز به تفکر آگاهانه، بر زبانشان جاری خواهد شد.
الیاس خضری تأکید می کند که زبان آموزی که بدون دریافت کافی از ورودی صحیح، اصرار بر صحبت کردن و نوشتن دارد، مانند کسی است که می خواهد بدون پر کردن مخزن بنزین، ماشین را به حرکت درآورد؛ در نهایت چیزی جز سایش و فرسودگی نصیبش نخواهد شد.
نقدی بر رویکردهای سنتی: نگاهی به آنچه در کلاس های زبان می گذرد
در این بخش، الیاس خضری نگاهی انتقادی به متدولوژی های رایج در بسیاری از کلاس های زبان دارد که غالباً بر مکالمه زودهنگام و فعالیت های گروهی با تمرکز بر تولید خروجی، تکیه می کنند. او استدلال می کند که اگرچه این روش ها ممکن است برای ایجاد انگیزه اولیه و از بین بردن ترس از صحبت کردن مفید باشند، اما در بسیاری از موارد به دلیل عدم وجود ورودی کافی و صحیح، منجر به تثبیت اشتباهات می شوند. کلاس هایی که زبان آموزان را به صحبت کردن در سطحی فراتر از دانش واقعی شان وادار می کنند، در واقع به آن ها اجازه می دهند تا اشتباهات خود را بارها و بارها تکرار کنند. این در حالی است که در این متدولوژی ها، اغلب به نقش حیاتی گوش دادن و خواندن فعال به عنوان منابع اصلی ورودی، توجه کافی نمی شود. او معتقد است که مکالمه به تنهایی کافی نیست و بدون پایه ای محکم از درک و جذب، نمی تواند به تسلط منجر شود.
ورودی (Input) چیست و چگونه یادگیری زبان را متحول می کند؟
مفهوم ورودی قابل درک (Comprehensible Input) هسته اصلی فلسفه الیاس خضری در یادگیری زبان است. او توضیح می دهد که ورودی به هر محتوای زبانی گفته می شود که زبان آموز آن را می شنود یا می خواند و می تواند معنای آن را درک کند، حتی اگر تمام کلمات را نداند. این ورودی باید اندکی فراتر از سطح فعلی زبان آموز باشد (I+1)، تا او را به چالش بکشد و به سمت یادگیری کلمات و ساختارهای جدید سوق دهد، اما نه آنقدر دشوار که ناامیدکننده باشد. الیاس خضری معتقد است که غرق شدن در ورودی قابل درک، موتور محرک اصلی اکتساب زبان است. او به این نکته اشاره می کند که کودکان زبان مادری خود را بدون حفظ کردن قواعد گرامری یا شرکت در کلاس های مکالمه یاد می گیرند؛ آن ها تنها از طریق شنیدن و درک آنچه در اطرافشان می گذرد، زبان را می آموزند. به همین ترتیب، زبان آموزان بزرگسال نیز می توانند با گوش دادن مداوم به پادکست ها، موسیقی، فیلم ها و خواندن کتاب ها و مقالات متناسب با سطح خود، زبان انگلیسی را به صورت طبیعی و ناخودآگاه فرا بگیرند. این روش نه تنها مؤثرتر است، بلکه می تواند لذت بخش تر نیز باشد.
چرا یادگیری گرامر بر اساس قواعد دستوری توصیه نمی شود؟
یکی دیگر از نکات کلیدی و بحث برانگیز کتاب، استدلال نویسنده در مورد پرهیز از یادگیری گرامر از طریق حفظ قواعد خشک و دستوری است. الیاس خضری معتقد است که تمرکز بیش از حد بر قواعد گرامری و تلاش برای استفاده آگاهانه از آن ها در حین صحبت کردن، می تواند مانع روانی و سرعت مکالمه شود. او بیان می کند که زبان آموزان اغلب در حین صحبت کردن، مدام در حال فکر کردن به قواعد گرامری هستند که این موضوع باعث کند شدن و عدم روانی آن ها می شود. از دیدگاه او، گرامر باید به صورت طبیعی و ناخودآگاه، از طریق غرق شدن در ورودی قابل درک، آموخته شود. مغز با دریافت حجم عظیمی از ورودی صحیح، به تدریج الگوهای گرامری را شناسایی و درونی می کند، بدون اینکه نیاز به حفظ کردن صدها قانون باشد. این روش، مشابه فرایند یادگیری گرامر در زبان مادری است که هیچ کس با حفظ قواعد آن را یاد نمی گیرد، بلکه از طریق شنیدن و تقلید در محیط زبان، آن را می آموزد. او توصیه می کند که به جای حفظ قواعد، بر درک کلی پیام ها تمرکز شود.
اهمیت استمرار مطالعه و نگرش صحیح نسبت به زبان
پیوستگی در یادگیری، از جمله اصول اساسی است که الیاس خضری بر آن تأکید می کند. او معتقد است که یادگیری زبان یک فرایند تدریجی و مداوم است و نیاز به صبر و استمرار دارد. نتایج واقعی، اغلب پس از یک دوره طولانی و پیوسته از مواجهه با ورودی صحیح ظاهر می شوند. قطع و وصل کردن یادگیری، می تواند تمام تلاش های قبلی را بی اثر کند. علاوه بر استمرار، نگرش صحیح نسبت به زبان و فرایند یادگیری آن نیز بسیار مهم است. نویسنده توصیه می کند که زبان آموزان باید ذهنیتی مثبت و انعطاف پذیر داشته باشند و از اشتباهات خود به عنوان فرصتی برای یادگیری بهره ببرند. ترس از اشتباه، خود مانعی بزرگ در مسیر یادگیری است. او بیان می کند که پذیرش این واقعیت که یادگیری زبان یک سفر طولانی است و نه یک مقصد، به زبان آموز کمک می کند تا با چالش ها کنار بیاید و ناامید نشود.
توصیه هایی برای مبتدیان و منابع مکمل
الیاس خضری در کتاب خود، توصیه های خاصی برای زبان آموزان کاملاً مبتدی ارائه می دهد. او تأکید می کند که برای شروع، مهم ترین کار، پیدا کردن منابع ورودی بسیار ساده و قابل درک است. این منابع می توانند شامل داستان های کوتاه برای کودکان، پادکست های بسیار ساده، یا ویدئوهای آموزشی مخصوص مبتدیان باشند. هدف اصلی در این مرحله، ایجاد ارتباط با زبان و عادت کردن به شنیدن و خواندن است، بدون اینکه فشاری برای تولید خروجی وجود داشته باشد. نویسنده همچنین ممکن است به معرفی منابع یا کتاب های دیگری بپردازد که می توانند در کنار این روش مفید باشند، مانند دیکشنری های خاص، یا منابعی برای یافتن ورودی قابل درک متناسب با سطوح مختلف. این توصیه ها به مبتدیان کمک می کند تا بدون احساس سردرگمی، مسیر خود را آغاز کنند.
نقاط قوت و چالش های رویکرد الیاس خضری
هر روش یادگیری، با وجود مزایای خود، ممکن است با چالش هایی نیز همراه باشد. بررسی این نقاط قوت و ضعف، به خوانندگان کمک می کند تا با دیدی واقع بینانه تر به رویکرد الیاس خضری نگاه کنند و آن را با شرایط خودشان تطبیق دهند.
مزیت های برجسته
- رویکرد نوآورانه و چالش برانگیز: این کتاب با زیر سوال بردن روش های سنتی، دیدگاه جدیدی به یادگیری زبان ارائه می دهد که می تواند برای بسیاری از زبان آموزانی که از روش های قبلی نتیجه نگرفته اند، الهام بخش باشد.
- تمرکز بر جنبه های کمتر دیده شده یادگیری: تاکید بر اهمیت ورودی صحیح و پرهیز از تقویت اشتباهات، جنبه هایی از یادگیری زبان است که اغلب نادیده گرفته می شوند، در حالی که نقش حیاتی در تسلط دارند.
- ریشه یابی مشکلات رایج زبان آموزان: نویسنده به خوبی به مشکلات اساسی بسیاری از زبان آموزان مانند ترس از اشتباه، عدم روانی، و عدم پیشرفت می پردازد و ریشه آن ها را در رویکردهای نادرست جستجو می کند.
- طبیعی بودن فرایند: این روش به فرایند طبیعی اکتساب زبان مادری نزدیک تر است، که می تواند منجر به یادگیری عمیق تر و پایدارتر شود.
نکاتی برای تأمل و چالش ها
- نیاز به خودانگیختگی بالا: اجرای این روش نیازمند سطح بالایی از خودانگیختگی و انضباط فردی است، چرا که عمدتاً بر یادگیری خودمحور و غرق شدن در محتوا تکیه دارد و ممکن است برای همه زبان آموزان که به ساختار و برنامه ریزی بیرونی نیاز دارند، مناسب نباشد.
- صبر و دید بلندمدت: نتایج این روش معمولاً در کوتاه مدت محسوس نیستند و نیاز به صبر و استمرار طولانی مدت دارد. این می تواند برای افرادی که به دنبال نتایج سریع هستند، دلسردکننده باشد.
- تمرکز شدید بر Input و نادیده گرفتن نسبی Output در مراحل اولیه: در حالی که تأکید بر ورودی بسیار مهم است، برخی ممکن است این سوال را مطرح کنند که نادیده گرفتن کامل تولید خروجی در مراحل اولیه، چگونه بر توانایی های ارتباطی فوری زبان آموز تأثیر می گذارد.
- یافتن ورودی مناسب: پیدا کردن حجم کافی از ورودی قابل درک و متناسب با سطح فرد، به خصوص در سطوح پایین تر، ممکن است چالش برانگیز باشد و نیاز به جستجو و غربالگری زیادی دارد.
این کتاب برای چه کسانی می تواند راهگشا باشد؟
کتاب چگونه انگلیسی یاد بگیریم؟ اثر الیاس خضری، با رویکرد منحصر به فرد خود، می تواند برای گروه خاصی از زبان آموزان و علاقه مندان به یادگیری زبان، بسیار مفید و روشنگر باشد. این کتاب به ویژه برای افرادی که:
- از روش های سنتی ناامید شده اند: اگر سال هاست که به کلاس زبان می روید، تمرین مکالمه می کنید، و گرامر می خوانید اما احساس می کنید پیشرفت چندانی نداشته اید، دیدگاه متفاوت الیاس خضری می تواند دریچه ای تازه به روی شما بگشاید. این کتاب، دلیل ناامیدی شما را در رویکردتان جستجو می کند.
- به دنبال درک عمیق تر از فرایند یادگیری هستند: این کتاب تنها یک لیست از بایدها و نبایدها نیست، بلکه به فلسفه و چرایی پشت فرایند یادگیری زبان می پردازد و به خواننده کمک می کند تا سازوکار مغز در اکتساب زبان را بهتر درک کند.
- از اشتباه کردن می ترسند: برای بسیاری از زبان آموزان، ترس از اشتباه کردن در مکالمه مانعی بزرگ است. این کتاب با تأکید بر پرهیز از تولید زودهنگام خروجی و تقویت اشتباهات، راهی برای کاهش این ترس و ایجاد اعتماد به نفس از طریق ورودی صحیح پیشنهاد می دهد.
- به خودآموزی علاقه مندند و خودانگیختگی بالایی دارند: از آنجا که این روش بر غرق شدن در ورودی و یادگیری خودمحور تکیه دارد، برای افرادی که می توانند به صورت مستقل مطالعه کنند و انگیزه درونی قوی برای پیگیری مسیر خود دارند، بسیار مناسب است.
- حاضرند باورهای قبلی خود را به چالش بکشند: دیدگاه های الیاس خضری ممکن است در ابتدا کمی غیرمعمول به نظر برسند و با آنچه از کودکی در مورد یادگیری زبان شنیده ایم، متفاوت باشند. این کتاب برای کسانی است که ذهن بازی دارند و حاضرند روش های جدید را امتحان کنند.
به طور خلاصه، این کتاب برای هر کسی که می خواهد نگاهی عمیق تر به یادگیری زبان انگلیسی داشته باشد و از مسیرهای معمول خسته شده است، یک منبع ارزشمند و راهگشا خواهد بود.
فلسفه محوری الیاس خضری در کتابش این است که یادگیری زبان یک سفر اکتشافی است که در آن، مغز مانند یک اسفنج عمل می کند و باید در دریایی از ورودی صحیح و قابل درک غرق شود تا بتواند به طور طبیعی و بدون فشار، زبان را جذب کند.
مزیت | توضیح |
---|---|
دیدگاه نوین | به چالش کشیدن روش های سنتی و ارائه راهکارهای مبتنی بر اکتساب طبیعی زبان. |
کاهش ترس از اشتباه | تمرکز بر ورودی صحیح قبل از تولید خروجی، که به کاهش ترس از اشتباه کمک می کند. |
یادگیری پایدار | تلاش برای درونی سازی ناخودآگاه ساختارها، منجر به یادگیری عمیق تر و ماندگارتر می شود. |
نتیجه گیری و پیشنهاد نهایی
کتاب چگونه انگلیسی یاد بگیریم؟ اثر الیاس خضری، بیش از یک راهنمای ساده، یک بیانیه است؛ بیانیه ای که با جسارت، به جنگ باورهای رایج در آموزش زبان می رود و مسیری متفاوت را پیشنهاد می دهد. پیام اصلی کتاب روشن است: برای تسلط بر زبان انگلیسی، باید بر دریافت حجم عظیمی از ورودی صحیح و قابل درک تمرکز کرد و از عجله در تولید خروجی، که غالباً منجر به تقویت اشتباهات می شود، پرهیز نمود. این رویکرد، یادگیری زبان را به فرایندی طبیعی تر و شبیه تر به اکتساب زبان مادری نزدیک می کند.
فلسفه الیاس خضری به زبان آموزان کمک می کند تا نگرشی عمیق تر به فرایند یادگیری داشته باشند و از دام تمرین های بی ثمر رها شوند. او به ما یادآوری می کند که صبر، استمرار و غرق شدن در زبان، کلیدهای اصلی موفقیت هستند.
برای هر زبان آموزی که از روش های سنتی ناامید شده و به دنبال راهی مؤثرتر برای دستیابی به روانی در زبان انگلیسی است، مطالعه این کتاب، یا حداقل این خلاصه جامع، می تواند نقطه ی عطفی در مسیر یادگیری اش باشد. این کتاب شما را تشویق می کند تا رویکرد خود را نسبت به یادگیری زبان ارزیابی کنید و دیدگاه های مطرح شده در آن را در عمل بیازمایید. اگر این خلاصه توانسته است جرقه ای در ذهن شما روشن کند و حس کنجکاوی تان را برانگیزد، به شما توصیه می شود که برای درک کامل عمق و جزئیات روش، نسخه کامل کتاب چگونه انگلیسی یاد بگیریم؟ را تهیه کرده و مطالعه کنید. همچنین، برای دسترسی به آموزش ها و خلاصه های بیشتر از کتاب های مفید دیگر در زمینه آموزش و توسعه فردی، می توانید وب سایت ما را دنبال کنید.