سهم زن از اموال شوهر بعد از طلاق؛ از نفقه تا مهریه

سهم زن از اموال شوهر بعد از طلاق

پس از طلاق، زن از حقوق مالی مختلفی از جمله مهریه، اجرت المثل، نحله و در صورت وجود شرط تنصیف اموال، تا نصف دارایی های به دست آمده در طول زندگی مشترک، سهم می برد. در ادامه به بررسی جامع این موارد می پردازیم.

در زندگی، گاه مسیرهایی ناگزیر به جدایی ختم می شوند. این مرحله، با پیچیدگی ها و دغدغه های فراوانی همراه است که یکی از مهم ترین آن ها، سرنوشت مالی زن پس از طلاق است. در جامعه ای که مسائل مالی همواره از اهمیت بالایی برخوردارند، آگاهی از حقوق قانونی می تواند به زنان کمک کند تا با اطمینان خاطر بیشتری گام بردارند و از حقوق خود دفاع کنند. تصمیم گیری های مالی در این دوران حساس، می تواند آینده فرد را تحت تأثیر قرار دهد. از این رو، درک کامل از مفاهیم حقوقی مربوط به سهم زن از اموال همسر بعد از طلاق، نه تنها یک نیاز حقوقی، بلکه یک ضرورت برای حفظ آرامش و ثبات است.

استقلال مالی زن و دارایی های شخصی او: پایه های حقوقی پیش از طلاق

زمانی که زندگی مشترک به پایان می رسد، یکی از اولین مسائلی که مطرح می شود، موضوع دارایی ها و اموال است. در حقوق ایران، زن از استقلال مالی کاملی برخوردار است و می تواند پیش از ازدواج، در طول آن و پس از طلاق، هرگونه تصرفی در اموال شخصی خود داشته باشد. این حق در ماده ۱۱۱۸ قانون مدنی به صراحت بیان شده است: زن مستقلاً می تواند در دارایی خود هر تصرفی را که می خواهد بکند. این ماده نشان دهنده یک اصل اساسی در نظام حقوقی ایران است که به زن اجازه می دهد بدون نیاز به اجازه همسر، در اموال و دارایی های خود مختارانه عمل کند.

اموال شخصی زن شامل مواردی مانند مهریه، ارثی که به او رسیده است، هدایایی که در طول زندگی مشترک یا پیش از آن دریافت کرده، و همچنین درآمدهای مستقل او از طریق کار و فعالیت اقتصادی می شود. این اموال کاملاً متعلق به زن بوده و مرد هیچ حقی نسبت به آن ها ندارد. این اصل، پایه ای برای حفظ امنیت مالی زن است و به او امکان می دهد که حتی پس از طلاق، پشتوانه ای برای ادامه زندگی خود داشته باشد. تفاوت اساسی میان اموال شخصی زن و اموالی که ممکن است تحت شمول تقسیم قرار گیرند، در همین استقلال و مالکیت تام زن بر آن هاست. اموال شخصی، حتی اگر در طول زندگی مشترک به دست آمده باشند، مشمول بحث تنصیف اموال نیستند مگر اینکه زن خودش تمایل به مشارکت آن ها داشته باشد.

جهیزیه: بازپس گیری حق شخصی زن

یکی از مواردی که اغلب در زمان طلاق مورد بحث قرار می گیرد، موضوع جهیزیه است. جهیزیه، مطابق عرف و قانون، اموالی است که زن در ابتدای زندگی مشترک به منزل شوهر می آورد. این اموال، فارغ از ارزش و کمیتشان، دارایی شخصی زن محسوب می شوند و مرد هیچگونه مالکیتی بر آن ها پیدا نمی کند. حتی اگر مرد در تهیه بخشی از جهیزیه کمک کرده باشد، اصل بر مالکیت زن است مگر اینکه خلاف آن با سند رسمی اثبات شود.

در زمان جدایی، زن حق دارد تمامی اقلام جهیزیه خود را بازپس گیرد. برای این منظور، معمولاً لیستی از اقلام جهیزیه در سند ازدواج یا به صورت جداگانه (سیاهه جهیزیه) تهیه می شود که به امضای زوج و شاهدان رسیده است. این سیاهه، بهترین مدرک برای اثبات مالکیت زن بر جهیزیه است. در صورتی که سیاهه موجود نباشد، زن می تواند با شهادت شهود یا سایر دلایل، مالکیت خود را بر جهیزیه اثبات کند. فرآیند بازپس گیری جهیزیه معمولاً از طریق دادگاه خانواده و با ارائه دادخواست استرداد جهیزیه صورت می گیرد. گاهی اوقات، برای جلوگیری از آسیب یا از بین رفتن جهیزیه، زن می تواند پیش از طلاق و با دستور قاضی، اقدام به تأمین دلیل و توقیف جهیزیه خود کند.

مهم ترین حقوق مالی زن در فرآیند طلاق: ابعاد قانونی و اجرایی

در فرآیند طلاق، زن از حقوق مالی متعددی برخوردار است که هر یک دارای شرایط و ضوابط خاص خود هستند. آشنایی با این حقوق می تواند به زن کمک کند تا با آگاهی کامل، مطالبات خود را پیگیری کرده و از تضییع حقوقش جلوگیری نماید. این حقوق شامل مهریه، اجرت المثل، نحله و شرط تنصیف اموال می شوند که هر یک به تفصیل بررسی می شوند.

مهریه: تضمین مالی ازدواج

مهریه یکی از مهم ترین و اصلی ترین حقوق مالی زن در عقد نکاح است که به محض جاری شدن صیغه عقد، به مالکیت زن در می آید و می تواند هر زمان که بخواهد آن را مطالبه کند. مهریه می تواند به دو صورت «عندالمطالبه» یا «عندالاستطاعه» تعیین شود. در مهریه عندالمطالبه، زن هر زمان که اراده کند، می تواند مهریه خود را مطالبه کند و مرد مکلف به پرداخت آن است. در مقابل، مهریه عندالاستطاعه مشروط به توانایی مالی مرد است و زن تنها زمانی می تواند آن را مطالبه کند که ثابت شود مرد از تمکن مالی برای پرداخت آن برخوردار است.

میزان و نحوه تعیین مهریه کاملاً توافقی است و می تواند شامل مال معین، وجه نقد، منفعت یا حتی آموزش باشد. در گذشته، محدودیتی برای تعیین مهریه وجود نداشت، اما با تصویب قانون حمایت خانواده، سقفی برای مهریه تعیین شده است. بر اساس این قانون، مهریه تا ۱۱۰ سکه بهار آزادی (یا معادل آن) مشمول ضمانت اجرای حبس و توقیف اموال می شود و مازاد بر آن، تنها در صورت اثبات تمکن مالی مرد قابل وصول است.

«مهریه از جمله مهم ترین حقوق مالی زن است که با جاری شدن عقد به مالکیت او درمی آید و زن می تواند در هر زمانی آن را مطالبه کند، مگر اینکه بر اساس توافقی مشخص آن را به همسرش ببخشد.»

زن برای مطالبه مهریه خود می تواند از طریق اداره ثبت اسناد و املاک (اجرای ثبت) اقدام کند که معمولاً سریع تر و کم هزینه تر است، یا مستقیماً از طریق دادگاه خانواده دادخواست مطالبه مهریه دهد. مهریه از سایر حقوق مالی زن جدا بوده و مطالبه آن هیچ ارتباطی به درخواست طلاق یا سایر مطالبات ندارد. حتی اگر زن درخواست طلاق دهد، باز هم مستحق دریافت مهریه خود است، مگر اینکه در طلاق خلع یا مبارات، بخشی از مهریه یا تمام آن را در ازای طلاق به مرد ببخشد.

اجرت المثل ایام زوجیت: جبران خدمات زن در زندگی مشترک

اجرت المثل ایام زوجیت، به معنای دستمزد یا پاداشی است که دادگاه برای کارهایی که زن در طول زندگی مشترک و در خانه شوهر انجام داده است و شرعاً بر عهده او نبوده، تعیین می کند. فلسفه اجرت المثل این است که زن در طول زندگی زناشویی، بسیاری از کارهای منزل (مانند خانه داری، آشپزی، تربیت فرزندان و…) را به نیت تبرع (مجانی) انجام نمی دهد و اگر قصد او تبرع نباشد، مستحق دریافت اجرت در مقابل این خدمات است.

شرایط تعلق اجرت المثل عبارتند از: اولاً، درخواست طلاق باید از سوی مرد باشد. ثانیاً، زن مرتکب سوء رفتار یا عدم تمکین نشده باشد. ثالثاً، زن مستحق دریافت اجرت المثل نباشد، به این معنی که کارهایی که انجام داده به دستور مرد بوده و قصد تبرع نداشته است. در عمل، اثبات قصد تبرع نداشتن برای زن دشوار است و به همین دلیل، اغلب دادگاه ها اجرت المثل را با شرایط ذکر شده تعیین می کنند.

نحوه محاسبه اجرت المثل بر اساس سه عامل اصلی صورت می گیرد: مدت زمان زندگی مشترک، نوع و میزان کارهایی که زن در منزل انجام داده است و وضعیت مالی مرد. کارشناسان رسمی دادگستری با بررسی این عوامل، مبلغی را به عنوان اجرت المثل تعیین و به دادگاه اعلام می کنند. اجرت المثل با نفقه تفاوت دارد؛ نفقه مربوط به تأمین نیازهای جاری زندگی زن است، در حالی که اجرت المثل پاداش کارهایی است که زن در طول زندگی مشترک انجام داده است.

نحله: بخشش دادگاه برای جبران آسیب های روحی

نحله، در لغت به معنای بخشش یا هدیه است و در اصطلاح حقوقی، مبلغی است که دادگاه در شرایط خاص و به عنوان جبران خسارات معنوی و روحی زن، دستور به پرداخت آن توسط مرد می دهد. نحله بیشتر جنبه حمایتی دارد و در مواردی که امکان تعیین اجرت المثل وجود نداشته باشد، به زن تعلق می گیرد. مستند قانونی نحله در قانون حمایت خانواده جدید (مصوب ۱۳۹۱) آمده است.

شرایط تعلق نحله شباهت هایی با اجرت المثل دارد اما تفاوت هایی نیز هست: اولاً، درخواست طلاق باید از سوی مرد باشد. ثانیاً، دادگاه نتواند اجرت المثل را تعیین کند (یعنی زن نتواند ثابت کند کارهایش به قصد تبرع نبوده یا به دستور مرد انجام شده). ثالثاً، زن مرتکب سوء رفتار یا عدم تمکین نشده باشد. هدف از نحله، جبران زحمات و آسیب های وارده به زن در زندگی مشترک است که به دلیل درخواست مرد برای طلاق بدون دلیل موجه، به او تحمیل شده است.

مبلغ نحله توسط دادگاه و با در نظر گرفتن عواملی همچون سنوات زندگی مشترک، نوع کارهایی که زن در خانه انجام داده و وضعیت مالی و توانایی پرداخت مرد، تعیین می شود. این مبلغ با اجرت المثل قابل جمع نیست؛ یعنی اگر اجرت المثل تعیین شود، نحله تعلق نمی گیرد و بالعکس. نحله جنبه حمایتی دارد و معمولاً در مواردی که زن نتواند اجرت المثل خود را اثبات کند، برای جلوگیری از تضییع حقوق وی، به او پرداخت می شود.

تنصیف اموال (شرط نصف دارایی): تقسیم دستاوردهای زندگی مشترک

تنصیف اموال یا شرط نصف دارایی، یکی از شروط ضمن عقد نکاح است که می تواند در سند ازدواج درج شود. این شرط به این معناست که در صورت طلاق، تا نیمی از اموالی که مرد در طول زندگی مشترک و پس از عقد به دست آورده است، به زن تعلق می گیرد. این شرط حمایتی، راهکاری برای جبران تلاش های زن در ساختن زندگی مشترک است، حتی اگر فعالیت اقتصادی مستقیم نداشته باشد.

اهمیت درج شرط تنصیف در سند ازدواج بسیار زیاد است، چرا که بدون وجود این شرط، زن به طور پیش فرض سهمی از اموال مرد (به جز مهریه) نخواهد داشت. شرایط اصلی تحقق شرط تنصیف به شرح زیر است:

  1. طلاق از سوی زوج باشد: یعنی مرد خواهان طلاق باشد و دادخواست آن را ارائه داده باشد.
  2. طلاق ناشی از سوء رفتار یا عدم تمکین زن نباشد: اگر زن مرتکب سوء رفتار یا عدم تمکین ثابت شده باشد، این شرط اجرا نمی شود.
  3. اموال باید در طول زندگی مشترک و پس از عقد حاصل شده باشند: اموالی که مرد پیش از ازدواج داشته یا از طریق ارث به دست آورده، مشمول این شرط نیست.

نحوه مطالبه این حق با ارائه دادخواست در دادگاه خانواده صورت می گیرد. زن باید توانایی اثبات اموالی که مرد پس از ازدواج به دست آورده است را داشته باشد. این اثبات می تواند از طریق اسناد رسمی، مدارک بانکی، شهادت شهود و سایر قرائن صورت گیرد. مهم است بدانیم که عبارت «تا نصف» به این معنی نیست که حتماً نصف اموال تقسیم شود، بلکه قاضی با توجه به شرایط، می تواند مقداری کمتر از نصف را نیز تعیین کند، اما حداکثر آن نصف است.

«شرط تنصیف اموال، اهرمی قدرتمند برای حمایت از زن در فرآیند طلاق است، اما فعال شدن آن نیازمند تحقق شرایط خاص و اثبات دقیق دارایی های کسب شده در دوران زناشویی است.»

دیگر مطالبات مالی زن پس از جدایی

علاوه بر مهریه، اجرت المثل، نحله و تنصیف اموال، زن ممکن است پس از طلاق، حقوق مالی دیگری نیز داشته باشد که در ادامه به آن ها اشاره می شود:

  • نفقه ایام عده: پس از طلاق رجعی، زن باید مدتی را در عده نگه دارد. در این مدت، اگر زن باردار نباشد و طلاق به دلیل عدم تمکین او نبوده باشد، مرد موظف به پرداخت نفقه است. شرایط و نحوه مطالبه نفقه ایام عده مشابه نفقه جاری است و می تواند از طریق دادگاه پیگیری شود.
  • نفقه فرزندان: حضانت و نفقه فرزندان در طلاق، موضوعی جداگانه اما بسیار حیاتی است. حتی اگر حضانت فرزندان به مادر واگذار شود، نفقه آن ها بر عهده پدر است و مادر می تواند برای مطالبه آن اقدام کند. میزان نفقه فرزندان بر اساس نیازهای آن ها و توانایی مالی پدر تعیین می شود.
  • هزینه حضانت: در صورتی که حضانت فرزندان به مادر واگذار شود و او به دلیل نگهداری و پرورش فرزندان متحمل هزینه هایی شود که مازاد بر نفقه تعیین شده باشد (مثلاً هزینه مهدکودک، پرستار و…)، می تواند این هزینه ها را مطالبه کند.
  • هزینه اجرت المثل شیردهی: اگر زن در دوران زندگی مشترک و پس از طلاق، وظیفه شیردهی به فرزندان را بر عهده داشته باشد، می تواند اجرت المثل شیردهی را مطالبه کند. این حق نیز باید در دادگاه اثبات شود و مبلغ آن بر اساس عرف و نظر کارشناس تعیین می گردد.

گام های مطالبه حقوق و فرآیند حقوقی سهم زن از اموال شوهر

مطالبه حقوق مالی در فرآیند طلاق، مسیری قانونی و نسبتاً پیچیده است که نیازمند آگاهی و اقدام صحیح است. در این بخش، به مراحل کلی و نکات مهم در این مسیر پرداخته می شود تا خواننده با دیدی شفاف تر، آماده رویارویی با این فرآیند باشد.

شروع فرآیند: از مشاوره تا دادخواست

نخستین و شاید مهم ترین گام، مشاوره با یک وکیل متخصص خانواده است. یک وکیل مجرب می تواند با بررسی دقیق شرایط فردی، بهترین راهکارها را ارائه دهد و از تضییع حقوق زن جلوگیری کند. انتخاب وکیل، به خصوص در پرونده های پیچیده مالی، می تواند تفاوت چشمگیری در نتیجه نهایی ایجاد کند.

پس از مشاوره، جمع آوری مدارک لازم اهمیت زیادی دارد. این مدارک شامل موارد زیر می شود:

  • سند ازدواج و شناسنامه: مدارک هویتی و قانونی ازدواج.
  • مدارک مالکیت اموال: هرگونه سند مربوط به اموال و دارایی های مشترک یا شخصی مرد که در دوران زندگی مشترک به دست آمده است (مانند سند خانه، خودرو، سهام، حساب های بانکی و…).
  • لیست دارایی ها (اظهارنامه مالی): تهیه ی یک لیست کامل و دقیق از تمامی اموال، دارایی ها و حتی بدهی های مرد، یکی از حساس ترین مراحل است. زن باید با دقت هرچه تمام تر، تمامی دارایی های قابل شناسایی مرد را لیست کند. این لیست باید شامل نوع اموال، ارزش تقریبی آن ها و در صورت امکان، مدارک مثبته مربوط به هر یک باشد.

دادخواست طلاق و مطالبات مالی می توانند به صورت همزمان یا جداگانه طرح شوند. در برخی موارد، برای سرعت بخشیدن به فرآیند، مطالبات مالی همزمان با دادخواست طلاق ارائه می شوند، اما در مواردی دیگر، به دلیل پیچیدگی موضوعات مالی، پس از قطعی شدن طلاق، دادخواست های جداگانه ای برای هر یک از مطالبات مالی ارائه می گردد.

اثبات دارایی ها و نقش وکیل

یکی از بزرگترین چالش ها در مطالبه سهم زن از اموال شوهر بعد از طلاق، شناسایی و اثبات دارایی های مرد است. بسیاری از مردان برای فرار از تعهدات مالی، اقدام به پنهان کردن یا انتقال صوری اموال خود می کنند. در اینجاست که اهمیت لیست برداری دقیق اموال و نقش وکیل پررنگ می شود. وکیل می تواند با استفاده از ابزارهای قانونی مانند استعلام از ادارات ثبت اسناد و املاک، بانک ها، سازمان بورس و سایر نهادها، به شناسایی دارایی های پنهان شده مرد کمک کند.

نقش وکیل در تمامی مراحل دادرسی، از تهیه و تنظیم دادخواست های حقوقی گرفته تا حضور در جلسات دادگاه، ارائه مدارک، استدلال های حقوقی و پاسخ به سؤالات قاضی، حیاتی است. یک وکیل کارآزموده می تواند با اشراف بر قوانین و رویه های قضایی، بهترین دفاع را از حقوق زن انجام داده و شانس موفقیت در پرونده را به طور چشمگیری افزایش دهد. مراحل دادرسی شامل ثبت دادخواست، تعیین وقت رسیدگی، جلسات دادگاه، ارائه لوایح، شهادت شهود و در نهایت، صدور رأی و اجرای حکم می شود که هر یک پیچیدگی های خاص خود را دارند و نیازمند پیگیری دقیق هستند.

چالش ها و نکات حیاتی در مسیر مطالبه حقوق مالی زن

مسیر مطالبه سهم زن از اموال شوهر پس از طلاق، همواره هموار نیست و با چالش ها و موانعی روبروست. آشنایی با این چالش ها و راه های مقابله با آن ها، می تواند به زن کمک کند تا با آمادگی بیشتری در این مسیر قدم بگذارد.

مواجهه با فرار از دین و معاملات صوری

یکی از شایع ترین چالش ها، اقدام مرد به «فرار از دین» یا «انتقال صوری اموال» است. برخی مردان، برای اینکه مجبور به پرداخت حقوق مالی زن (مانند مهریه یا شرط تنصیف) نشوند، اموال خود را به نام دیگران (اعضای خانواده، دوستان و…) منتقل می کنند یا به صورت صوری می فروشند. شناسایی و ابطال این معاملات صوری، نیازمند هوشیاری و مهارت حقوقی است. زن و وکیلش باید با جمع آوری مدارک و شواهد (مانند تاریخ انتقال اموال، نسبت خریدار با مرد، عدم دریافت وجه واقعی معامله و…) ثابت کنند که هدف از این نقل و انتقالات، صرفاً فرار از پرداخت دین بوده است. در صورت اثبات، این معاملات توسط دادگاه باطل و اموال به مالکیت مرد بازگردانده می شوند تا حقوق زن از آن ها پرداخت گردد.

تأثیر نوع طلاق بر حقوق مالی

نوع طلاق، تأثیر مستقیمی بر حقوق مالی زن دارد:

  • طلاق توافقی: در این نوع طلاق، زن و مرد با توافق یکدیگر، تمامی مسائل از جمله مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله و تقسیم اموال را مشخص می کنند. این بهترین و سریع ترین راه برای پایان دادن به اختلافات مالی است، مشروط بر اینکه هر دو طرف با آگاهی کامل و بدون فشار، به توافق برسند. توافقات باید به صورت کتبی و دقیق تنظیم شوند.
  • طلاق از طرف زن: اگر زن خواهان طلاق باشد (طلاق از سوی زوجه)، معمولاً این امر مستلزم بخشش بخشی از حقوق مالی (مانند مهریه یا برخی دیگر از حقوق) است. این موضوع به دلیل نبود حق طلاق برای زن در قانون، به عنوان اهرمی برای متقاعد کردن مرد به طلاق مطرح می شود. در این موارد، زن برای مطالبه کامل حقوق مالی خود با چالش های بیشتری روبرو خواهد بود، مگر اینکه دلیل موجه و محکمه پسندی برای طلاق داشته باشد.
  • طلاق از طرف مرد: این حالت، بهترین وضعیت برای مطالبه کامل حقوق مالی زن است. در صورتی که مرد بدون دلیل موجه و صرفاً به اراده خود خواهان طلاق باشد، زن می تواند تمامی حقوق قانونی خود از جمله مهریه، اجرت المثل، نحله و در صورت وجود شرط تنصیف، سهم خود از اموال را مطالبه کند.

سایر پیچیدگی ها: بدهی های مشترک و اموال خارج از کشور

در کنار موارد فوق، چالش های دیگری نیز ممکن است بروز کند:

  • بدهی های مشترک: اگر زن و مرد در طول زندگی مشترک بدهی هایی داشته باشند، نحوه تقسیم و مسئولیت پرداخت آن ها نیز باید مشخص شود. این امر می تواند با توافق طرفین یا با حکم دادگاه صورت گیرد.
  • اموال خارج از کشور: شناسایی و مطالبه حقوق از اموالی که مرد در خارج از کشور دارد، بسیار پیچیده تر است و نیازمند پیگیری های حقوقی بین المللی است. در این موارد، همکاری وکیل متخصص در قوانین بین المللی خانواده ضروری خواهد بود.
  • مدت زمان فرآیند: فرآیند دادرسی و مطالبه حقوق مالی، به خصوص در صورت وجود اختلافات شدید یا پنهان کاری اموال، ممکن است زمان بر باشد. تخمین دقیق زمان دشوار است و به عوامل متعددی بستگی دارد.

برای عبور از این چالش ها و اطمینان از دستیابی به تمامی حقوق قانونی، مشاوره و همراهی یک وکیل متخصص و مجرب در تمامی مراحل فرآیند طلاق و تقسیم اموال، ضروری است. وکیل می تواند با دانش و تجربه اش، زن را در این مسیر دشوار یاری کند و از تضییع حقوق او جلوگیری نماید.

نتیجه گیری و توصیه پایانی

در مواجهه با جدایی، شناخت سهم زن از اموال شوهر بعد از طلاق، نه تنها یک ضرورت حقوقی، بلکه سنگ بنای حفظ کرامت و استقلال مالی زن در دوران پس از ازدواج است. قوانین ایران، با وجود پیچیدگی های خاص خود، سازوکارهایی برای حمایت از حقوق مالی زن پیش بینی کرده اند که از مهریه به عنوان یک حق مسلم گرفته تا اجرت المثل، نحله و شرط تنصیف اموال، هر یک به نوعی تلاش در جهت جبران زحمات و تضمین آینده زن دارند.

درک این حقوق، نه تنها به زن قدرت مطالبه می دهد، بلکه به او امکان می دهد تا با دیدی روشن و آگاهانه، برای زندگی جدید خود برنامه ریزی کند. پیچیدگی های حقوقی، از شناسایی اموال پنهان شده گرفته تا مقابله با معاملات صوری و تعیین میزان دقیق هر یک از مطالبات، نشان می دهد که این مسیر نیازمند دانش و تجربه بالایی است. از این رو، اکیداً توصیه می شود که در تمامی مراحل فرآیند طلاق و مطالبه حقوق مالی، از همان ابتدا با یک وکیل متخصص و مجرب در امور خانواده مشورت شود. یک وکیل کارآزموده می تواند با اشراف به قوانین و رویه های قضایی، بهترین راهنمایی ها را ارائه داده و با پیگیری های دقیق، از تضییع حقوق زن جلوگیری نماید.

دکمه بازگشت به بالا