«کریدور زنگزور» نقطه اتصال شرق به غرب آسیاست/ تبعات مثبت و منفی یک تغییر ژئوپلتیک
به گزارش گروه بین الملل آژانس آنا ، محمد یوسفی ؛ بیش از 45 روز پس از آغاز درگیری ها در منطقه قفقاز ، ارمنستان و جمهوری آذربایجان توافق نامه آتش بس را بین نخست وزیر ارمنستان و نیکول پاشینیان و الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان از طریق ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه امضا کردند.
بلافاصله پس از اعلام توافق آتش بس ، روسیه به اصطلاح نیروهای حافظ صلح را به قره باغ و شهر استپاناکرت ، پایتخت جمهوری خودخوانده قره باغ کوهستانی اعزام کرد. استقرار همزمان نیروهای روسی در منطقه قره باغ ، اندکی پس از اعلام آتش بس بین باکو و ایروان ، نشان از آمادگی و برنامه ریزی قبلی مسکو برای این پروژه داشت.
این توافق قبل از اعلامیه منعقد شد ، به دلیل رایزنی های مداوم مقامات مسکو و آنکارا در جنگ بین دولت های روسیه و ترکیه ، بنابراین بلافاصله پس از توافق شاهد حضور نیروهای روسی در منطقه بودیم.
توافق نامه قره باغ قبل از تأمین منافع آذربایجان و ارمنستان ، منافع روسیه و ترکیه را تأمین می کند.
گفته می شود ترکیه به دنبال دسترسی زمینی به آذربایجان و دریای خزر است ، جایی که ظرفیت همکاری بیشتر بین ترکیه و کشورهای ترک زبان را در آن سوی دریای خزر ایجاد می کند و نفوذ ترکیه را به آسیای میانه و دروازه های شرقی گسترش می دهد. این امکان برای نیروهای روسیه فراهم شده است که کنترل مناطقی از قره باغ و قفقاز را بدون هیچ گونه هزینه ای انجام دهند.
بیشتر بخوانید:
بیانیه سه جانبه درباره قره باغ کوهستانی به چندین دهه درگیری پایان داد
پس از سقوط شهر استراتژیک شوشی ، در حالی که ائتلاف آذربایجان در دروازه های استپاناکرت و سقوط قره باغ و آزادسازی کامل منطقه از ارتش آذربایجان بود ، الهام علی اف پذیرفت که توافق نامه صلح با پاشینیان را بپذیرد! به نظر می رسد که علیاف توافق نامه را امضا نکرد ، اگرچه فرم وی هنگام امضا در رسانه ها بود.
طبق بند نهم ، آتش بس در قره باغ کوهستانی نخجوان را از آذربایجان با ارمنستان از طریق راهرو زنگزور متصل می کند که در آن نه آذربایجان بلکه ترکیه از بند استفاده خواهد کرد.
پس از جنگ قره باغ و توافق حاصل شده بین باکو و ایروان ، به نظر نمی رسد که آذربایجان و مردم آن حتی بتوانند رویای آزادسازی کامل قره باغ و فتح منطقه را در سر داشته باشند ، زیرا حضور نیروهای روسی در منطقه مانند استپاناکرت به نظر می رسد. همانند اوستیای جنوبی و آبخازیا است.همانطور که نیروهای روسی به بهانه حفظ امنیت و جلوگیری از تجاوزات گرجیان به این مناطق سالها در اوستیای جنوبی و آبخازیا مستقر شده اند ، نیروهای روسی احتمالاً همان پروژه را در قره باغ قره باغ انجام می دهند.
با این تفاسیر ، پذیرش آتش بس در آستانه آزادی کامل قره باغ و پذیرش حضور نظامی روسیه چیزی نبود که آذربایجانی ها انتظار داشتند ، اما ترکیه نیز در این جنگ و بحران تاج و اوضاع نابسامان اقتصادی اسلحه های خود را به علی اف فروخت. ناشی از این بحران. جهان و ترکیه ، این کشور موفق شد درآمد خوبی از فروش سلاح های خود به آذربایجان بدست آورد و همچنین موفق شد بخشی از رویای خود را بدون اتصال به آسیای میانه وصل کند.
طرف دیگر این معادله ایران بود. جمهوری اسلامی سالها پس از جنگ اول قره باغ راهرویی است که نخجوان را با آذربایجان متصل می کند و به دلیل اختلافات بین دولتهای باکو و ایروان و جلوگیری از استفاده از خاک ارمنستان برای برقراری ارتباط با نخجوان ، ایران به عنوان پلی برای اتصال آسیای میانه عمل کرده است. آسیا با آذربایجان. ترکیه و آذربایجان-ترکیه شمارش شدند.
برای سالهای طولانی ، جمهوری اسلامی پل ارتباطی شرق و غرب در امتداد جاده ابریشم بود که درآمد خوبی برای کشور ما به همراه داشت ، اما پس از ایجاد کریدور زنگزور ، جمهوری اسلامی اهمیت خود را به عنوان پلی شرق و غرب از دست خواهد داد. این امر چه از نظر اهمیت ژئوپلیتیکی ایران و چه از نظر اقتصادی پیامدهای منفی برای کشور ما به همراه خواهد داشت.
این کریدور را هر چه می خوانیم و حتی به گفته برخی کارشناسان و مقامات سیاست خارجی ، نباید کریدور زنگزور را عاملی برای تغییر ژئوپلیتیک در منطقه بدانیم ، نتیجه چیزی جز از دست دادن موقعیت ژئوپلیتیک ایران و درآمدهای ترانزیت نخواهد بود. دستگاه دیپلماسی کشور ما ضعیف است.
با داشتن 800 کیلومتر مرز مشترک با منطقه قفقاز و داشتن فرهنگ و تاریخ مشترک با ارامنه و آذربایجانی ها ، ما فقط نقش ناظر را در توافق نامه آتش بس قره باغ داشتیم و در نهایت نتیجه مطلوبی نگرفتیم.
انتهای پیام / 4033 /