“کودک همسری” را سیاسی نکنید
مدافع حقوق کودک با اشاره به اینکه ازدواج های کودکان اغلب ریشه های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی متعدد و پیچیده ای دارند ، درباره برخی ادعاها مبنی بر اینکه مبارزه با “ازدواج کودکان” منجر به کاهش ازدواج و جمعیت می شود ، اظهار داشت: به ازای هر فرزند همسر ، جوانان 20 و 30 ساله از ازدواج پشیمان هستند. اصطلاح ازدواج کودک باید به درستی توصیف شود و عواقب منفی ازدواج کودک برای خود و جامعه ، به دور از آرمان گرایی و یک جانبه ، به گروه های هدف آموزش داده شود.
تینا سادات گازی در مصاحبه با مجله زنده خبری ، وی گفت: یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در ازدواج وضعیت نظام حقوقی یک کشور است. بنابراین ، در نظر گرفتن حداقل سن برای ازدواج ضروری به نظر می رسد ، اما کافی نیست. عواقب آن به دنبال خواهد داشت. به عنوان مثال ، در برخی موارد ، ازدواج های زیر حداقل سن به طور رسمی ثبت نمی شوند و پس از رسیدن به سن قانونی ، رسماً ثبت می شوند. بنابراین نوعی دور زدن قانون شکل می گیرد.
این کارشناس حقوق کودکان ادامه داد: “کاهش سن بلوغ جنسی کودکان نیز باید در نظر گرفته شود.” اگر تعادلی بین حداقل سن ازدواج و بلوغ جنسی وجود نداشته باشد ، به نظر می رسد عواقب زیادی برای جوامع به دنبال خواهد داشت. از طرف دیگر ، با داشتن حداقل سن قانونی برای ازدواج ، احتمال سو استفاده برخی از افراد و خانواده های سودآور کاهش می یابد.
وی افزود: از آنجا که ازدواج جنبه های اجتماعی و حقوقی دارد و آثار مثبت و منفی آن در جامعه آشکار است ، قانونگذاری و حدود آن از جمله حداقل سن طرفین که یکی از جنبه های تأثیرگذار ازدواج بر فعالیت های اجتماعی افراد است ، مشخص است. همچنین ضروری به نظر می رسد اما اینکه چه سنی باید تعیین شود باید مربوط به شرایط عمومی فرهنگی ، اقتصادی و فرهنگی جوامع باشد.
از نظر قضات ، اصطلاح “ازدواج كودك” به ازدواج دختر یا پسر قبل از 18 سالگی گفته می شود و به هر دو ازدواج رسمی و غیر رسمی اطلاق می شود. این اصطلاح سالها مورد بحث بوده است ، اما از زمان تصویب و لازم الاجرا شدن کنوانسیون حقوق کودک در سال 1989 ، جامعه مدنی به شدت آن را دنبال کرده است.
وی گفت: “حداقل سن ازدواج در قوانین مدنی یا وضعیت شخصی اکثر کشورها مشخص شده است.” به عنوان مثال ، در کشورهایی مانند هلند و آلمان ، حداقل سن قانونی ازدواج 18 سال است. در استونی حداقل سن 15 سال است. در بیشتر ایالات ایالات متحده ، حداقل سن ازدواج 18 سال است. در برخی کشورها اما با رضایت والدین این سن به 16 سال کاهش یافته است. برای بعضی ها حداقل سن اصلا مشخص نشده است.
وی معتقد است که برخی از کشورها مانند فنلاند ، فرانسه ، یونان ، لوکزامبورگ یا ایرلند در قوانین خود حداقل سن قانونی ازدواج را مشخص نکرده اند. البته طبق اسناد بین المللی حقوق بشر و حقوق کودک ، حداقل سن ازدواج 18 سال است.
قضات با اشاره به ماده 1041 قانون مدنی و تعیین 13 سال آفتابی برای زنان برای دختران ، ادامه دادند: در جامعه امروز که مردم برای حل مشکلات روزمره نیاز به آموزش و مهارت های پیچیده دارند ، سن 13 سالگی معمولاً سن مناسبی نیست و در نتیجه یک نتیجه جسمی و روحی ضعف و جهل می تواند فرد را برای سالها آزار دهد. توجه به این نکته مهم است که قوانین با توجه به شرایط و وضعیت “اکثریت” جامعه وضع می شوند ، اما همه باید از آنها پیروی کنند.
وی افزود: “ما نمی توانیم در مورد استثناها حکم کنیم.” تفاوت آشکاری بین سن “بلوغ جنسی” و “بلوغ فکری” در جامعه امروز وجود دارد که باید در قانون مورد توجه قرار گیرد. گزارش های متعددی مبنی بر این که این کودکان ممکن است دارای مشکلات جسمی و روحی باشند وجود دارد. ترک تحصیل ، مرگ به دلیل زایمان و ضعف جسمی ، تجرد زودرس و … آیا عواقب ازدواج کودکان است.
وی گفت: از نظر فرهنگی و آموزشی علاوه بر سازمانهای بین المللی كه در كشورهای توسعه نیافته فعالیت می كنند ، سازمانهای غیردولتی برای حمایت از زنان ، كودكان ، مادران و غیره نیز فعالیت دارند. .. همچنین در آموزش و فرهنگ در برخی کشورها نقش دارد. نمی توان گفت که همه فعالیت های آنها مثبت یا م effectiveثر بوده است ، اما در ارتقا health سلامت جامعه و حساس سازی دیدگاه جوامع و دولت ها درباره فرزند شوهر و پیامدهای آن بی تأثیر نبوده است.
مدافع حقوق کودکان معتقد است که قانونگذار باید براساس شرایط اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی جامعه تصمیم گیری کند. این تصمیم نباید کاملاً منطقی باشد ، مبتنی بر ایده های محافظه کارترین طبقات باشد و همچنین نباید صرفاً مبتنی بر ایده های رادیکال باشد بلکه باید براساس روند توسعه در این ابعاد باشد. هرچه که باشد ، این قانون نباید به شکل “پرداخت” برای طبقات و گروههای خاص باشد.
وی افزود: مداخلات سیاسی و رسانه محور با هدف منافع احزاب نه تنها به اصلاحات و فرایندهای فرهنگی در این زمینه کمک نمی کند ، بلکه باعث تشدید تنش ها و حذفیات اجتماعی می شود.
قضات تأكید كردند كه ازدواج كودكان ریشه های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی متعدد و پیچیده ای دارد كه جز با تأثیر بر آنها كاهش نخواهد یافت. پرداختن به هر پدیده اجتماعی بدون در نظر گرفتن ریشه های آن منجر به برنامه ریزی م effectiveثر ، بلند مدت و درون زا در این زمینه نخواهد شد. بنابراین ، صرفاً تمرکز روی یک رویداد بدون در نظر گرفتن دلایل آن منطقی و مفید نیست. با آموزش و گفتگو با جوامع محلی و گروه های هدف ، شناخت ریشه ها و تأثیرگذاری بر آنها از یک سو و تلاش برای تدوین سیستماتیک چارچوب قانونی ، از طرف دیگر ، باید برای مدیریت فرزند همسر گام برداشت.
سرانجام وی افزود: از طرف دیگر ، وی به گروههایی کمک کرده است که به نوعی درگیر این پدیده هستند و با حکمرانی و تخلیه مناسب از عواقب آن رنج می برند. اگر نیت ما خوب است ، صبور باشیم و اجازه دهیم اصلاح و توسعه جامعه روند طبیعی و منطقی خود را طی کند.
انتهای پیام