عمومی

سیدمحمود دعایی؛ الگوی اعتبار یافتن نزد مردم

سعی می کنم چند نکته را از دیدگاه خودم در مورد شخصیت مرحوم دوایی بیان کنم. بارها در مراسم های مختلف فرهنگی، اجتماعی، هنری یا سیاسی شرکت کرده ام و در مهمانان معروف از طیف های مختلف حضور داشته ام.
نکته اول چیزی که در ذهنم مرور می کنم حاج حاج آقای دعایی علاوه بر تشریفات معمولی افراد سرشناس وقتی وارد سالن شدند روی اولین صندلی که امکان نشستن در کنار برگزارکننده وجود داشت نشستند. یا تشریفات بر آنها اصرار داشت.تا ردیف اول صندلی ها.

اولین باری که ایشان را دیدم گفتم ممکن است تصادفی باشد و فضای مراسم اقتضا می کند، اما وقتی دوباره تکرار شد، متوجه شدم که تواضع درونی بیش از پیش در وجود آقای دعایی عزیز نهادینه شده و اعتبار ایشان بیشتر می شود. در میان مردم، سیاستمداران و فرهنگ. این تواضع زیاد شد و من در ذهن خود تعبیر کردم که انسان های با فضیلت لزوماً سواد و تحصیلات با فضیلت ندارند، بلکه وقتی در ذات خود متبلور و نهادینه می شوند و صیقل می یابند، برخی فضایل اخلاقی دارند. .
در آن زمان انسان را فارغ از سطح سواد و آگاهی او، فاضل و فاضل می دانست. بگوییم که حاج آقای دعایی در سطح شعور و معرفت دارای مراتب و فضایل بودند و این فضل و کرامت انسانی در وجودشان بسیار نهادینه شده بود.

من یک فکر دیگر برای حج دارم آقای دویی. او در این مدت برنامه ای به نام «دید در شب» تولید کرد که با حضور بسیاری از فرهیختگان از جمله دکتر ظریف و … همراه بود. چندین بار برای حضور در برنامه دید در شب با حاج حاج آقای دویی تماس گرفتم تا درباره رویدادهای مختلف سیاسی کشور صحبت کنم و از نحوه پاسخگویی ایشان به این درخواست بسیار خرسند شدم.
برای من واضح بود که آقای دعایی نمی‌خواهد جلوی دوربین باشد و شاید هم نمی‌خواهد با مسائل چالش برانگیز و دشواری که می‌تواند باعث ناراحتی عده‌ای شود یا موضع قاطعی داشته باشد، مواجه شود. می‌دانستم نمی‌خواهند جلوی دوربین بیایند، اما این اکراه را با چنان ادبیات خوب، مثال‌های جذاب و کلمات شیرین بیان کردند که در سی و دو سالگی هم احترام خودم را احساس کردم و هم احترام رسانه‌ها را. کلمه، رد درخواست

برای من درس بزرگی بود که حتی اگر بخواهیم به مردم جواب منفی بدهیم، می توانیم آنقدر محترمانه با آنها صحبت کنیم و دلایل زیبا و قانع کننده ای بیاوریم که طرف مقابل با وجود احساس بی احترامی و بی احترامی، به حرف های طرف مقابل احترام بگذارد. مهمانی و عاشق شدن. و از ظاهر جلسه لذت ببرید. این دومین دیدار من با حاج آقای دویی بود که خداوند روحشان را رحمت کند.

سومین مطلبی که در مورد حج می توانم بگویم آقای دعایی این است که در روزنامه اطلاعات از کسانی که در مجموعه زیر نظر ایشان کار می کردند نقل کنم. به واسطه کارم سال ها در عرصه چاپ بودم و مدتی هم سردبیر روزنامه فرهنگ بودم. در آن زمان با جامعه روزنامه نگاری ارتباط نزدیک داشتم. وقتی می خواستیم نیرو رد و بدل کنیم یا دسته جمعی بنشینیم و درباره اخبار صحبت کنیم، بچه ها در روزنامه اطلاعات معمولاً به دلیل شیفتگی به اخلاق و منش آقای دوی صحبت می کردند.
جدا از علاقه ما به روزنامه نگاری که شغل بسیار محترمی است، یکی از دلایل کار ما علاقه ما به فضایل اخلاقی آقای دعایی است و به یک معنا وسعت من تایید شده است. آن‌ها آنقدر لایق تعامل با اطرافیان بودند و الگویی برای گروهی بودند که رهبری می‌کردند و مردم بدون توجه به عشقی که به کار داشتند، مجذوب وقار و حیثیت اخلاقی‌شان بودند.

خلاصه جناب دعایی عزیز کم کم این توشه ی بزرگ دنیوی را جمع کرده اند که حیات اخروی را نگه می دارد و درس بزرگی است برای کسانی که دوست دارند یک شبه در سیاست و فرهنگ و هنر بدرخشند و یک شب قابل اعتماد شوند و مورد استقبال مردم خود قرار گیرد.
آقای دعایی و سفر چند دهه اخیر ایشان نشان داده است که جلب اعتماد مردم و گروه های مختلف فرهنگی، سیاسی، هنری و اجتماعی راه درازی در پیش دارد و این راه تنها از فضایل و فضایل انسانی می گذرد. ما با خرج کردن و تیم سازی و تصاحب رسانه ها و هیاهو و پیشوند و پسوند در مورد خودمان آدم قابل اعتمادی نمی شویم، بلکه کم کم در فضیلت و کرامتی که آدمی مثل حاج آقا را می سازد. . Doae درست کنم.

بهشت آرامش قطعا روز اوست و راه و روش او در کشور ما ماندگار است. انشالا

یادبود گروه نخبگان مجله زنده خبری برای سید محمود دعایی

سیدمحمد دعایی;  اتوبوس مسافربری به جای خودروی زرهی

دکمه بازگشت به بالا