بازی های خیالی برای کودکان از چه سنی شروع می شود؟
🚩بازی خیالی یا وانمود سازی در کودکان
🔸سنین بین ۲ تا ۶ سالگی به عنوان سالهای بازی خیالی یا وانمود سازی شناخته می شود. کودکان با استفاده از نمادهایی که اجازه می دهند یک چیز نقش چیز دیگری را ایفا کند واقعیت را برای خود بازنمایی می کنند. برای مثال؛ کودک ممکن است تصور کند که یک بشقاب خالی پر از غذاست، مداد یا قاشق او یک اسلحه است.
🔸بازی نمادین(خیالی) اولین بار در سال دوم زندگی کودک پدیدار می شود و پیدایش آن نسبتا ناگهانی است.
🔸بهترین راه برای بررسی رشد بازی نمادین توجه به رشد سه عنصر زیربنایی آن است؛
جهت خرید لباس بسیج برای کودکان و لباس ارتشی و ست تفنگ اسباب بازی به سایت آسنا شاپ مراجعه نمایید.
۱⃣ _ میان واگرایی؛ عبور از توجه و تمرکز کودکان در بازی خیالی بر خود و توجه به محیط پیرامونی
🔸نکته قابل توجه این است که کودکان در ابتدا میان گرا ( توجه به خود) و به تدریج میان واگرا ( توجه به محیط و دیگران) می شوند، به عبارتی پیشرفت طبیعی رشد از تمرکز بر خود به سمت تمرکز بر دیگران است.
🔸در حدود ۱۲ ماهگی اولین بازی خیالی بروز می کند که شامل کنش های وانمود سازی معطوف به خود کودک است. کودک معمولا زمانی که تنها است به انجام رویدادهای آشنا از تجربه های زندگی می پردازد مثلا وانمود می کند در حال خوردن است در حالیکه واقعا گرسنه نیست و چیزی هم نمی خورد، یا طوری روی زمین دراز می کشد که انگار خواب است با اینکه در ان لحظه خسته و خواب آلود نیست. در واقع کودک هم آغازگر بازی وانمودی و هم موضوع آن است.
🔸در حدود ۱۸ ماهگی کودک با وارد کردن اشیای بی جان به بازی های خیالی خود کنش های وانمود سازی را شروع می کند کودک آغازگر بازی ولی این بار اشیا موضوع بازی هستند. برای مثال؛ کودک این بار به عروسک خود غذا می دهد.
🔸در ۲۴ ماهگی اشیای بی جان شروع کننده بازی و نیز دریافت کننده (موضوع) بازی خیالی هستند. برای مثال؛ کودک عروسکهایش را کنار هم می چیند و وسایل پذیرایی را جلوی آنها قرار می دهد و به آنها اجازه می دهد تا از خودشان پذیرایی کنند.
۲⃣ _ نا موقعیت گرایی؛ استفاده از یک شی بعنوان جانشینی برای شی دیگر.
🔸در حدود ۱۲ ماهگی کودک از اشیای جانشین واقعی به شیوه واقع بینانه و مناسب استفاده می کند. برای مثال؛ از یک تکه پارچه بعنوان ملافه خود هنگام خواب استفاده می کند. با بزرگتر شدن کودک جانشین های مورد استفاده بیشتر از واقعیت دور می شوند. ممکن است شی جانشین هیچ شباهتی به شی واقعی نداشته باشد و روش بازی خیالی ممکن است با کاربرد مناسب آن شی بسیار متفاوت باشد. برای مثال؛ کودک ۳ ساله می تواند خیال کند بالش او یک سفینه فضایی است، در حالیکه برای کودک دو ساله بالش، بالش است و برای خوابیدن از آن استفاده می کند.
۳⃣ _ یکپارچگی؛ سازمان دهی بازی به شکل الگوهای خاص.
🔸 در اواخر سال دوم شواهدی حاکی از ارتباط بین کنش های پی در پی به چشم می خورد. ابتدا شاهد جفت شدن ساده فعالیت های مرتبط هستیم. برای مثال؛ خرس عروسکی از برج ساخته شده با قطعات خانه سازی بالا می رود و به طرف دیگر می پرد، سپس بقیه عروسکها نیز همین کار را تکرار می کنند.
🔸در پایان دو سالگی تعداد و تنوع فعالیت ها افزایش می یابد. برای مثال؛ عروسکها باید ابتدا از برج بپرند و سپس سوار ماشین شوند و حرکت کنند.
🔸کودکان ۳ ساله معمولا از تخیل بسیار قوی برخوردار هستند. خیال پردازی های آنها بسیار گسترش می یابد که این امر آنها را برای بازی تخیلی آماده می سازد و از جنبه منفی، می تواند نشانگر پدیدار شدن ترس های کودک باشد مانند؛ ترس از تاریکی، ترس از صداهای بلند و هیولا. بازی وانمود سازی در میان کودکان تمام سنین دیده می شود. با وجود این، از سن ۵ سالگی میزان این نوع بازی تا حد زیادی کاهش می یابد. زمانی که کودکان بزرگتر می شوند بیشتر تلاش می کنند تا خود را با واقعیت وفق دهند و برای برآورده شدن نیازهایشان احتیاجی به وانمود سازی ندارند.
🔸مشاهده بازی کودکان می تواند در ارزیابی رشد شناختی، حرکتی، کلامی و اجتماعی کودکان ابزار مناسبی باشد. لازم است در هنگام ارزیابی کودک به سن کودک، تاریخچه رشدی، بافت فرهنگی- اجتماعی خانواده و غنی بودن محیط آموزشی وی توجه شود. احساسات خود را بشناسند و پردازش کنند. فرزندتان از حدودا ۲ سالگی سفری را به تخیلات شروع می کند که اثری بسیار مهم در رشد و نمو او دارد.
بازیهای تخیلی کودکان موجب پرورش تفکر خلاقانه، حل مسئله، و همدلی در کودکان می شود و به فرزندتان کمک می کند بر ترسش پیروز شود. او می تواند در محیطی امن و کنترل شده به نام تخیل از هرگونه غلیان احساسات بگذرد. او می تواند با هیولاهای ترسناک روبرو شود و تشخیص دهد که آنها چندان و حشتناک نیستند. کودک می تواند با بازیهای تخیلی، بی عدالتی را پشت سر بگذارد و از آسیب آن بهبود یابد. کودک می تواند با بازیهای تخیلی، وانمود کند قدرت کنترل احساس ضعف یک کودک در دنیای بزرگسالان را دارد.
برای توضیح میزان اهمیت بازیهای تخیلی کودکان به این مثال توجه کنید:
بازیهای تخیلی کودکان همیشه اینقدر از نظر روان شناسی افشاگرانه نیست. بیشتر وقت ها فقط برای تفریح است؛ تبدیل صندلی ها به قطار یا کاناپه به قایق. بالش هایی که بر کف اتاق قرار دارند می توانند مثل جزایر امنی برای عبور فرزندتان از بین گدازه های داغ آتشفشانی باشند. و جعبه بزرگ یخچال تازه می تواند یک خانه درختی، مغازه بستنی فروشی، یا یک غار باشد.
دوست نامرئی در بازیهای تخیلی کودکان
برخی از کودکان با نوعی از بازیهای تخیلی سرگرم می شوند که در آن یک دوست نامرئی وجود دارد. بیشتر کودکان، اگر نگوییم همه، در چند سال اول زندگی شان یک یا چند دوست نامرئی دارند. داشتن دوست نامرئی روشن خوبی برای آزمایش نقش های جدید در روابط متقابل است. فرزندتان که در مقابل دوستانش در مهد کودک حالت پیرو دارد، در برابر دوست نامرئی اش می تواند رهبر باشد. هم چنین دوست نامرئی می تواند یک پناه برای کودکتان باشد. وقتی از او پرسیده می شود که چرا می خواهد تا دیر وقت بیدار بماند ممکن است کودکتان بگوید «مامان آنا، وقتی که من تو خونه شون می خوابم اجازه میده تا دیر وقت بیدار بمونم!» ممکن است بعضی از دوستان نامرئی حتی با خانواده تان به تعطیلات بیایند.
برای افزایش بازیهای تخیلی کودکان، بگذارید فرزندتان بیکار باشد
فرزندتان درست مثل خودتان به زمان استراحت نیاز دارد که با خودش باشد و غرق در خیالاتش و بازیهای تخیلی خود شود. کودکی که به طور دائم سرگرم می شود. با یک برنامه فشرده فعالیتی، با تلویزیون، بازی های کامپیوتری، اسباب بازی های پر سرو صدای چراغ دار، یا پدر و مادر یا پرستاری که بیش از حد سرگرم کردن بچه را جدی می گیرد تبدیل به کودکی می شود که همیشه برای سرگرم شدن به یک عامل خارجی نیاز دارد. او در بزرگسالی همیشه به یک تحریک دائمی و سرگرمی از یک فرد یا جسم نیاز دارد. «بیکار بودن» به معنی زمان هایی که هیچ کاری برای انجام دادن وجود ندارد، ارزش زیادی برای خیال پردازی، رویابینی، و آفرینش ارد.
چطور می توانید با کودکان بازیهای تخیلی بهتری انجام دهید؟
تلویزیون و رایانه را خاموش کنید و اسباب بازی های باتری دار را کنار بگذارید. با چند پتو در اتاق پذیرایی یک قلعه بسازید. با مکعب ها خانه بسازید. به جای کتاب های نقاشی بر روی کاغذ سفید نقاشی کنید. به بیرون از خانه بروید و جستجو کنید. وانمود کنید یک حیوان هستید. احمقانه رفتار کنید. بگذارید فرزندتان شما را به دنیای خیالی اش ببرد.
مهم تر از همه، خاطرجمع شوید که فرزندتان زمان بی برنامه زیادی برای بازی، بودن و آفریدن در اختیار دارد. هر روز، اگر می توانید. لازم نیست فرزندتان در تمام ساعات روز سرگرم شود. لازم نیست او به طور مداوم کاری برای انجام دادن داشته باشد.
چیزی که او واقعا نیاز دارد زمانی است که فقط یک بچه باشد و خودش را به صورت جسم یا فردی غیر از آنچه هست تصور کند. به او آزادی و فضا برای جستجو در اندیشه ها و توانایی هایش، روبرو شدن و پیروزی بر دیوهایش، احساس قدرت، فراهم کردن خوراک برای ذهن خلاقش، و برای رشد بدهید.
پسر ۴ ساله شما در حالی که دهانش آغشته به شکلات است وارد اتاق نشیمن میشود. اما شما به او هشدار داده بودید که به جای شکلات، غذای مناسبی بخورد. وقتی با او روبهرو میشوید، اصرار دارد که از گفتن حقیقت امتناع بورزد. او شروع به سرهم کردن یک داستان خیالی میکند که دوست فضانوردش شکلات را خورده است. در این مرحله شما ممکن است به منظور راهنمایی و بدون توجه به تاثیر کلامتان به او بگویید: «من دارم سعی میکنم که از تو آدم بهتری بسازم ولی تو داری بهم دروغ میگی!»
وقتی که بچهها شروع به داستانسرایی میکنند، سوالی که برای والدین پیش میآید این است که آیا او دروغ میگوید یا با خیالپردازی سعی در جلب توجه ما دارد؟ داستانهای موجود در ذهن کودکان مانند فیلمنامههایی هستند که آنها را به بازی سوق میدهند. کودکان از دو سالگی خیالپردازی را شروع میکنند. در این دوران از خود داستانی را سرهم میکنند و نمیتوانند تفاوتی بین واقعیت و خیال قائل شوند.
سالها اینگونه تصور میشد که تخیل برای کودکان به عنوان راه فراری از واقعیت است و اعتقاد بر این بود که وقتی به سن خاصی برسند، را کنار گذاشته و با دنیای واقعی روبهرو میشوند. امروزه متخصصان رشد کودک روز به روز بیشتر به اهمیت خیالپردازی و نقش آن در درک واقعیت پی میبرند. باعث تاسف است که بعضی مواقع ما در این توهم به سر میبریم که با حذف خیالپردازیهای آنها سعی در پرورش کودکانی راستگو داریم. متاسفانه ما بازی خیالی را با دروغگویی اشتباه میگیریم.
بازی خیالی برای رشد فرایندهای ذهنی کودک لازم است و به او کمک میکند تا واکنشهای عاطفی خود را کنترل کند. ما به عنوان والدین نه تنها باید آنها را تشویق به بازی تخیلی کنیم، بلکه میتوانیم در آن شرکت کرده و با آنها بازی کنیم. دوستان خیالی کودکان بخشی از پیشرفت سالم دوران کودکی است که به آنها کمک میکند تا از محیط اطراف خود اطلاعات بیشتری کسب کنند و در مغز خود ارتباطاتی را برقرار سازند تا بتوانند تفکر مستقل و خود مختار داشته باشند. بنابراین آنها به تدریج مهارتهای تصمیمگیری را پرورش میدهند.
والدین باید پیشرفت تدریجی خلاقانه و تخیلی فرزندان خود را تشویق کنند نه اینکه آنها را با تنبیه، تهدید کنند. در مراحلی خاص از دوران کودکی، دروغ گفتن رفتاری عادی است. بسیاری از کودکان برای تنبیه نشدن یا جذاب کردن داستانها دروغ میگویند. نقش والدین در اینجا این است که به کودک کمک کنند تا واقعیت را از خیال تشخیص دهد و آنها را باهم قاطی نکند. به عنوان مثال وقتی کودکی نمیخواهد زود بخوابد، دروغ می گوید و برای اینکه از لحاظ عاطفی از مادرش باج بگیرد تظاهر میکند که گرسنه است تا با پرت کردن حواس مادر برای دقایقی بتواند کارتون مورد علاقه خود را ببیند.
وقتی کودک برای جذاب کردن داستانهایش شروع به دروغگویی میکند که معمولاً به صورت عادت در مهمانیها این کار را انجام میدهد، والدین باید به اهمیت صداقت در هر رابطهای تاکید کنند و به کودک عواقب اعتماد از دست رفته را توضیح دهند و اینکه دیگران چگونه میتوانند از آن رنج ببرند. کودکان در دوران رشد آمادهی یادگیری هستند. درک والدین هنگامی که کودکان از قوه تخیل خود استفاده میکنند، بسیار اهمیت دارد.
-داستانت شگفتانگیز بود. کی اتفاق افتاد؟ توی خونه اتفاق افتاد؟ یا مدرسه یا توی ذهنت بود؟
-داستان تخیلیای که تعریف کردی عالی بود.
صحبت کردن درباره خیالپردازی کودک به تعیین جایگاهش در واقعیت کمک میکند. هنگامی که تخیل کودکان را تایید میکنید، در واقع آن را تحریک کردهاید و با مسؤلیتپذیری به آنها آموزش میدهید که برای صداقت ارزش قائل شوند و مرز باریک بین دروغ و خیالپردازی را تشخیص دهند.