روایتی از عشق های دروغین و سطحی در «دلبر رند»/تقابل جبر و اختیار را به نمایش در آوردیم
یک کارگردان تئاتر در گفت وگو با آنا؛
رویا آذر کارگردان نمایش «دلبر رند» عنوان کرد: موضوع اصلی نمایشنامه عشق های دروغین و سطحی نگرانه است، درون مایه کار تقابل جبر و اختیار است که در قالب سه شخصیت زن روی پرده می آید.
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، نمایش «دلبر رند» به کارگردانی رویا آذر و مهرداد اعلایی مدتی است که اجرایش را در تماشاخانه مهرگان آغاز کرده است.
آذر یکی از کارگردان های نمایش در گفت وگو با آنا عنوان کرد: همانطور که میدانید محتوا و مضمون مهمترین عنصر هنر تئاتر به عنوان یک هنر ترکیبی و فرهنگ ساز است اینکه شما باید به عنوان فرستنده با گیرنده یعنی مخاطب در انتقال پیام مشارکت کنید.
وی در ادامه افزود: جرقه اصلی این نمایش از یک سال پیش با خواندن متن بیوه زیرک از کارلو گولدونی شکل گرفت بعد از آن متون زیادی را مطالعه کردم، اما هیچ کدام به اندازه این متن نظرم را جلب نکرد، چون ضمن اینکه ژانر کمدی برای ایجاد نشاط در تماشاگر یکی از دغدغههای من بوده و هست، پیامی که در متن در غالب طنز نهفته، جزو دغدغههای همیشگی من بوده است. فقط به نظر میرسید باید تغییراتی در آن صورت می گرفت. وقتی تصمیم بر این شد که با مهرداد اعلایی همکاری داشته باشم به پیشنهاد من و تایید اوتصمیم گرفتیم به عنوان دستمایه و ماده اصلی بر روی متن کار کنیم و با تغییراتی که دادیم داستانی متناسب با ذائقه تماشاگر ایرانی شد.
آذر اظهار داشت: نمایشنامه داستان زنی است که در جامعه سنتی و مردسالار مورد تهاجم و سوءاستفاده قرار میگیرد و با خودباوری و همچنین با توجه به واقعیتهای آشکار. دست به انتخابی میزند که برخاسته از حقیقت باطنی و وجودی اوست.
وی با بیان اینکه نمایشنامه در اصل به قلم کارلو گلدونی است، توضیح داد: او نویسندهای است که به شیوه کمدی دلارته آثارش را به نگارش درآورده است. ما به عنوان کارگردان باید یک اثر دراماتیک را تئاتریکال میکردیم لذا با وفاداری به متن اصلی در اجرا با انتخاب شخصیتهای تیپیکال ضعفهای انسانی را با رگههای طنز عریان کردیم. گاهی اوقات اشتباهات یا ضعفهای انسانی موجب حوادث عجیب و خسارت بار میشود ما با بهره گیری از تکنیکهای تیپیکال کمدیا دلآرته و در فضایی شاد، بیمکان و بیزمان سعی کردیم که خصلتهای زشت انسانی را نمایان سازیم.
این کارگردان افزود: شخصیتها اگرچه ساده و تک بعدی هستند و قصه نیز پیچیده نیست، اما نگاه تلخ انتقادی و اجتماعی سبب میشود مخاطب با آن همذات پنداری کند و این مفهوم در کل ساختار درام مستتر است. امیدوارم توانسته باشیم در ارتباط با مخاطب موفق باشیم.
وی موضوع اصلی نمایشنامه را عشقهای دروغین و سطحی نگرانه به شمار آورد و گفت: اینکه زن جامعه سنتی بر اساس دیدگاهها و نظرات دیگران باید مسیر زندگی خود را انتخاب کند بنابراین درون مایه نمایشنامه تقابل جبر و اختیار است در این نمایشنامه سعی شده است حقیقت و دروغ در قالب تیپهای جامعه به تصویر کشیده شود سه شخصیت زن این نمایشنامه هر کدام قربانی بخشی از سنتها و نگاه مردسالارانه هستند که هر کدام از یک زاویه مورد بررسی و آنالیز قرار گرفته است و در نهایت درون مایه درام به سمتی میرود که با نگاهی طنز خصلتهای چندگانه هم آشکار میشود و در پایان تماشاگر لایههای زیرین و پنهان افراد را میبیند.
آذر درباره دیگر ابعاد کار گفت: این نمایش در بخش نوشتاری از داستان و شخصیتهای ساده برخوردار است و در مجموع دور از تصنع و هرگونه پیچیدگی است تیپهای ساده و تک بعدی در موقعیتهای روزمره گرفتار میشوند و همین مخمصهها موجب گرفتاریها و دردسرهای خندهدار میشود با این مقدمه مشخص است که نمایشنامه یک نوع کمدی موقعیت با رگههای طنز است و در اجرا به سبک کمدیا دلارته نزدیک میشود.
وی در پایان افزود: اگر این مفهوم که تئاتر پدیدهای است فرهنگی و در رشد و توسعه فرهنگی به عنوان یک شاخصه مهم مطرح است متاسفانه در جامعه امروزی تبدیل به یک سوء تفاهم شده است؛ که گاهی مورد سوء استفاده سوداگران و سرمایهداران قرار گرفته است و فهم هنر حقیقی و غیرحقیقی دچار اختلال شده است. هنرمندان جوان بدون هرگونه حمایت مادی و معنوی به سراشیبی خطرناک سوق داده میشوند عدهای به نام هنر تئاتر از طریق به کارگیری بلاگرها و ستاره سازیهای سوداگرانه تماشاگران ناآگاه را به سمت سالنها میکشانند تهیه کنندهها به هنر وقعی نمینهند ، حمایتهای دولتی کمافی سابق در تخصیص سالن و تسهیلات اجرایی برای هنرمندان به ویژه جوانان راهی ندارد و در این زمینه ها باید کار کنیم.