یادگیری کودکان تیزهوش
واقعیت تأسف آوری که در حال حاضر غالباً مشاهده می شود این است که برخی از خانواده ها گاهی بر اساس ضوابط غیر قابل اعتماد و احساسات و عواطف شخصی و احیاناً اظهار نظر افراد غیر متخصص، فرزندان خود را کودکان تیز هوش تصور می کنند و آنان را وا می دارند تا دورة تحصیلات خود را در مدت کوتاهی به پایان رسانند یا اینکه اشعار طولانی و مطالب جغرافیایی و غیره را طوطی وار حفظ کنند. بدین ترتیب، بدون توجه به هدف نهایی تربیت کودکان تیز هوش، به رشد متعادل جسمی و عاطفی آنان لطمه می زنند.
برای پرهیز از این گونه اشتباه ها باید دید مهم ترین « مباحث اساسی در تربیت کودکان تیز هوش» که مدت ها مورد بحث علمای تعلیم و تربیت کشور های مترقی بوده است، کدام اند ونظرات مبتنی بر تحقیق کارشناسان فن در بارة هر یک از این مسائل چیست؟
جنس بهکار رفته لباس نظامی پلیس بچهگانه در فروشگاه ما از کیفیت خاصی برخوردار است به همین دلیل از خارش و حساسیت پوستی کودک دلبرتان جلوگیری مینماید.
مباحث اساسی در تربیت کودکان تیز هوش چیست؟
الف) هدف های اصلی تعلیم و تربیت کودکان تیز هوش
در پرورش کودکان تیز هوش، رشد دادن طرز تفکر علمی آن ها و ایجاد و تقویت علاقة آن ها به تحقیقات و مطالعات وسیع و عمیق باید در درجة اول اهمیت قرار گیرد و ضمن توجه به رشد متعادل جسمی، عاطفی، اجتماعی و فرهنگی کودکان هدف های آنی و آتی به طور یکسان در نظر گرفته شود.
مثلاً کوشش برای اینکه کودک مراحل تحصیلی را در مدتی خیلی کوتاه و بدون کسب مهارت های لازم طی کند و یا محروم ساختن کودک از لذات دوران کودکی و جدا کردن او از دنیای کودکان به خاطر مطالعة مداوم و سریع، در راه پرورش انسان متعادل موانعی به وجود می آورد. پس، به جای انباشتن ذهن کودک از محفوظات، لازم است در پرورش قدرت تفکر و استدلال و قدرت درک روابط منطقی بین علت و معلول، رابطة بین انسان و محیط و تأثیر متقابل آن دو بر یکدیگر، کوشید.
ب) ضوابط و معیار های شناخت کودکان تیز هوش
با هوش دانستن کودکان بر اساس نتایج کار علمی آنان و یا استعداد و توانایی شگرف ایشان در دروس نظری، بدون توجه به سایر عوامل، معنی چندانی نخواهد داشت .در مراحل تعیین کودکان با هوش باید قدرت خلاقانه، استعداد رهبری، استعداد کارهای فیزیکی یا مکانیکی، قدرت نویسندگی، استعداد هنری، استعداد آموختن زبان خارجی و علوم و ریاضیات ارزشیابی شود.
در این ارزشیابی، اولیای کودکان و نیز معلمان و روان شناسان هر کدام نقشی بر عهده دارند و البته سهم روان شناسان، به علت انتقاد آن ها از تست های عینی زیادتر است. زیرا گاهی دیده شده است کودکانی که مطیع اوامر اولیا و معلمان خود هستند، بیش از کودکانی که در مقابل رفتار و دستور های بزرگ تر ها مقاومت نشان می دهند، به عنوان افراد با هوش انتخاب شده اند.
برای این که دچار چنین اشتباهی نشویم، باید از تست های هوشی و تست های معلوماتی استاندارد و همچنین تست هایی که قدرت ابتکار را می سنجند و بالاخره ارزیابی استعداد های خاص در تعیین کودکان با هوش، استفاده کنیم.
به علاوه، معیار های اندازه گیری دیگری نظیر تاریخچة زندگی، خاطرات روزانه، شرح حالِ نوشتة خود شخص، نمودارهای جامعه سنجی و تست های شخصیت و کشف علاقه ها و انگیزه ها و کیفیت و نتیجة کاردر گذشته، در تشخیص کودک با هوش اهمیت دارند.
تحقیقات لویس ترمن
فعالیت های مداوم و پیگیر لویس ترمن در زمینة شناخت کودکان باهوش، نتایج نیکویی به بار آورده است. خصوصاً کودکان باهوش از نظر او به طور خلاصه عبارت اند از:
1.وضع جسمانی فرد متوسط از گروه کودکان با هوش در مقایسه با وضع جسمانی فرد متوسط از گروه کودکان عادی، مختصری بهتر است.
- توانایی کودک تیز هوش در تست های مربوط به قرائت، تکلم، استدلال در حساب، علوم، ادبیات و هنر، نسبت به کودکان متوسط بارز است. ولی در حساب کردن املاء و اطلاعات در زمینة مسائل تاریخی و تعلیمات مدنی تفوق کودکان تیز هوش کمتر به چشم می خورد.
3.توجه کودکان تیز هوش چند جانبه است. آنان خواندن را آسان تر فرا می گیرند، کتاب های بیشتر و بهتری می خوانند، مجموعه های مختلف را جمع آوری می کنند، به انواع سرگرمی ها علاقه مندند و از بازی ها و نمایش ها بیش از کودکان متوسط کسب معلومات می کنند.
- در مقایسه با کودکان معمولی، در بارة دانش خود کمتر لاف می زنند و در مواردی که وسوسة تقلب وجود دارد، بیشتر قابل اعتماد هستند. رفتار اجتماعی آن ها سالم تر و در تست های مربوط به تعادل روحی برجسته ترند.
ادامة بررسی ترمن در مورد کودکان تیز هوش نشان داده است که از میان 800 دانش اموز پسر، دانشمندان، پزشکان، نویسندگان و مورخان ممتازی بر خاسته اند.نتیجة تست هوش دیگری نشان داد که استعداد برجستة آن ها در طول مدت زندگی ادامه داشته است.
این بررسی در مورد دختران با هوش چندان گویا نبوده است. زیرا اغلب آنان ازدواج کرده و مشاغل خاصی را احراز نکرده بودند. به طور خلاصه، نتیجة تست ها و بررسی ها گویای این واقعیت بود که نه تنها میزان هوش آنان پایین نیامده، بلکه بر عکس تفاوت هوشی آن ها نسبت به کودکان عادی بیشتر شده است.
یاد آوری این نکته لازم است که این استنتاج کلی در مورد معدودی از کودکان صادق نیست و باید اضافه کرد که مطالعة ترمن شامل کودکان محروم و کودکان بسیار خلاق نبوده است. بهترین قیمت لباس یگان ویژه بچه گانه را از ما بخواهید.
تحقیقات در زمینة جامعه سنجی نشان داده است که بین هوش بهر و محبوبیت رابطة مستقیم وجود دارد. این تحقیقات حقایق متفاوتی را نیز نشان داده است که اشارة مختصر به آن ها شاید برای خوانندگان و مخصوصاً اولیای کودکان تیز هوش و مربیان بی فایده نباشد:
- وضع محبوبیت اجتماعی کودکان تیز هوش دردبیرستان تا حدودی کاهش می یابد.
- کودکان تیز هوش به دوستی با سایر کودکان تیز هوش تمایل بیشتری نشان می دهند.
- تسریع در طی دورة دبستان، از نظر انطباق با محیط، برای کودکان تیز هوش مشکلات جدی ایجاد نمی کند.
- کودکان تیز هوش برای کودکان عادی نمونة ایده الی هستند و به همین دلیل، کودکان عادی ترجیح می دهند آنان را برای دوستی انتخاب کنند.
- کودکانی که هوش بهر آنان خیلی بالاو در حدود 180 تا 200 است، از نظر انطباق با محیط کودکان معمولی، دچار مشکلاتی می شوند. اینگونه کودکان فوق العاده با کودکان مستعدی که هوش بهر آنان بالاتر از 130 باشد، بهتر معاشرت می کنند.
کودکان تیز هوش عقب مانده
تحقیقات نشان داده است که اثر خانواده و مخصوصاً پدر از نظر پیشرفت تحصیلی بسیار زیاد است. به طور کلی، کودکانی که پدرشان در تعلیم آنان نقش مؤثر و مستقیم دارند، از نظر تحصیل نسبت به سایر کودکان تیز هوش پیشرفته ترند.
کودکان تیز هوش که مورد بی توجهی و بی مهری پدر هستند، اغلب از نظر تحصیل نیز عقب می مانند. یکی از علل مهم عقب ماندگی آن ها این است که آنان از بی توجهی خسته و متنفر می شوند وفرصت ابراز استعداد و قدرت خلاق خود را پیدا نمی کنند. این گونه کودکان از نظر ایجاد رابطه با سایر کودکان نیز چندان موفق نیستند. لباس پلیس بچه گانه در کرج به عنوان یکی از محبوبترین و پرطرفدارترین لباسهای است که علاوهبر شهر کرج در تمامی استانها هم مورد پسند بسیاری قرار میگیرد.
نتیجة تحقیق دیگری نمودار این واقعیت بوده که ناراحتی های داخلی خانواده، در عقب ماندگی کودکان کاملاً تأثیر می گذارد.کودکان تیز هوشی که از نظر تحصیل عقب مانده اند، نسبت به کودکان تیز هوش دیگر، از نظر شخصیت نیز ضعیف ترند، بدین معنی که بد بین و نسبت به تحصیل بی میل و علاقه اند. اعتقاد به شانس و سرنوشت غالباً در افرادی دیده می شود که اعتماد به نفس خویش را از دست داده اند.