وکلای دادگستری در توصیف قتل همکار خویش چه گفتند

هفته ای که گذشت نهاد وکالت داغدار قتل یکی از اعضاء شریف و مردم دار خویش بود.وکیل علی سلیمانی که به گواه همکاران،موکلان،مقامات قضایی حوزه ی لارستان و مردم این دیار انسانی مردم دار و صلح طلب و به معنای اکمل کلمه سرباز عدالت بود، برای تحقق این گمشده ی بشر امروز در حد وسع و بضاغت خویش تلاش داشت.عطف به ضایعه هجرت این همقطار شریف که جامعه وکالت خاصه وکلای فارس را در بهت و اندوه فرو بُرد،هر یک از همکاران را دعوت کردم تا با تیتر و عنوانی نظر و احساس خویش را بیان کنند.

در همین راستا آقای بابک توانا با تاکید بر این امر که واژگان شایسته ی بازگویی این روزگار غدار و سیاه نیست در غم خالد عزیز نوشت:کانون های وکلا نماد پاسداری از آزادی های فردی و اجتماعی در برابر دولت ها هستند و جناب یاسر ایزدپناه با اشاره به این امر که وکلا یک بال فرشته عدالت هستند گفت:تیر رها شده از چله کمان جهل و تعصب در بال شکسته فرشته عدالت نشست و عدالت خونین بال شد،آقای فرهاد فرهادپور بر حقوق عمومی مردم تاکید و لذا  قتل وکیل دادگستری را به ریشه کنی آگاهانه و سوء قصد به حقوق مردم  تعبیر کرد و جناب پیمان زارع با عبارت مدافع حقیقت ،قربانی سیاست به هجمه های سیاسیون علیه نهاد وکالت تاکید دارد و در همین راستا خانم فاطمه رنجبر بر این باور که وکلا شریان اگاهی بخشی جامعه هستند نوشت : قتل وکلا  یا مرگ تدریجی جامعه و آقای علی پورقیمی با عبارتی کنایه ای می گوید:ظاهرا وکلا مشکل اصلی دستگاه قضا و جناب امین مهبودی با تاکید بر عبارت وکیل کشی چنین تیتری را انشاء کرد:بانیان وکیل کشی همه برای وکیل کشی و جناب حمید نوروزی در ادامه به عبارت تبلیغات وکیل کشی اشاره کرده خانم خورشیدی با اشاره به یکی از وظایف ذاتی وکلا می گوید:وکیل مستقل زنگ خطری برای قدرت های پوشالی.

واکنش و مطالب بیان شده از سوی وکلای دادگستری نقدی است بر هجمه ها و چالش هایی که طی چند سال گذشته از سوی برخی وابستگان به حکومت به بهانه‌های واهی و غیر منطقی علیه حرفه‌ی وکالت و کانون وکلا تحمیل شده،از هر سو بر این نهاد دیرپای مدنی می‌تازند.یک روز فلان مقام قضایی این نماد مدنیت و دموکراسی را یادگار طاغوت می داند و آن یکی مقام دولتی که علیرغم ادعای نخبگی چندین مرتبه در آزمون کانون وکلا مردود شده،برای توجیه عدم موفقیت خویش دروغی بزرگ تحت عنوان انحصار طلبی مطرح و با پشتوانه‌ی برخی دولتمردان و مجلسیون طرح و ایده ای ناپخته و سراسر ایراد ( طرح تسهیل) را به قانون تبدیل و به موازات چنین اقدامی، صدا و سیما تریبون کارشناسی موضوع را در اختیار یکی دیگر از وابستگان وزارت اقتصاد دولت سیزدهم قرار داد تا وی چشم به دوربین با انگشت تهدید، خطاب به وکلا و مردم بگوید: *هر وقت وکلا مُفتَکی کار کردند بگویند کاسب نیستند* و صد افسوس که انجا آزاده ای نبود تا هزاران پرونده ای که وکلا به عنوان وکیل تسخیری یا معاضدتی قبول وکالت کرده اند را به وی یادآور شود یا کارشناس کاربلد و مسلط به موازین حقوقی حضور نداشت تا متذکر شود آنچه وی و سایر معاندان حرفه ی وکالت مطرح می کنند، ناقض اصول بنیادین حقوق شهروندی و برخلاف اصول قانون اساسی است.

چراکه مستند به اصول قانون اساسی وتفسیری که از حقوق اساسی ملت می شود وجود وکیل ، تضمینی است بر دادرسی عادلانه و مانعی است در تضییع حقوق ملت. با چنین دیدگاهی جایگاه وکلا در نظام تقنینی ایران کارکردی نهاد محور دارد و نمیتوان به صرف یک شغل یا ممر درآمد به آن نظر کرد. تخصص های متعددی در جامعه به عنوان ضرورت رفع نیازهای افراد جامعه در قالب سازمان های تابع تعریف میشوند اما تنها تخصصی که بهره مندی از آن جزء حقوق اساسی ملت تعریف شده وکالت  است.خاصیت و ضرورت این فن و هنر شریف در کجا نهفته  که تا به این حد مورد توجه تئوریسین های حقوق و فلسفه ی حقوق قرار گرفته؟ اگر تعریف وکیل همان برداشت سطحی و کم اثری است که بعضا برخی افراد نا اگاهانه به عنوان شغل و حرفه ای جهت کسب درآمد به آن می پردازند چرا آن را یک نهاد مدنی مدافع حقوق مردم دانسته یا درعالی ترین قانون کشور از آن به عنوان حق مسلم ملت یاد شده است.؟ با مداقه و تحقیق پیرامون وظایف ذاتی/ حرفه ای وکلا دو کارکرد اصلی برای مدافعان حق قائل می شویم:

 کارکرد اولیه وکیل در دفاع از حقوق اشخاص  تعریف می شود که به موجب قراردادی تحت عنوان وکالتنامه وکیل دارای وظیفه ای صنفی است،وی به طور خاص و مشخص مکلف  است از حقوق موکل خویش دفاع نماید،در این حالت گرچه وکیل به طور خاص در استخدام موکل خویش درآمده تا بنا بر اطلاعات و مستندات موجود از حقوق فرضی موکل دفاع نماید اما در همین حالت نیز وی مکلف به رعایت اصول و ضوابط قانونی/ حرفه ای خویش می باشد،اما انچه که به عنوان کارکرد غالب و اصلی وکالت در جامعه تعریف میشود:

 محدود به حق دفاع در محاکم قضایی نیست بلکه وکلا بنا بر تکلیف ذاتی خویش باید در جامعه و بزنگاه های اجتماعی نقش آفرینی موثری  داشته باشند که مصداق آن را در اعتراضات1401 یا دفاع از متهمین سیاسی-امنیتی یا حضور در مجامع بین المللی و دفاع از حقوق ملی و سرزمینی و…دید.

وکیل دادگستری-شیراز