خلاصه کتاب وقتی بهترین تو کافی نیست – کوین لمان
 
خلاصه کتاب وقتی بهترین تو کافی نیست: رمز و راز کامیابی ( نویسنده کوین لمان )
وقتی بهترین تلاش های انسان هم در چشمان او ناکافی به نظر می رسد و دائماً احساس می کند «به اندازه کافی خوب نیست»، اینجاست که در دام پدیده ای به نام کمال گرایی مخرب گرفتار آمده است. کتاب «وقتی بهترین تو کافی نیست: رمز و راز کامیابی» اثر دکتر کوین لمان، دقیقاً به این دغدغه عمیق می پردازد و راهی برای رهایی از این تله ذهنی پیشنهاد می دهد. این اثر، تنها به نشان دادن مشکل بسنده نمی کند، بلکه مسیر دستیابی به خودپذیری و کامیابی واقعی را روشن می سازد.
در زندگی بسیاری از افراد، تلاش بی وقفه برای بی عیب و نقص بودن، به جای موفقیت، تنها خستگی و ناامیدی به ارمغان می آورد. گویی هرچه بیشتر می دوند، خط پایان دورتر می شود و رضایت از خود دست نیافتنی تر. این کتاب داستانی است از این جست وجوی پایان ناپذیر و عواقب دردناک آن، اما در عین حال، نوید رهایی از زنجیرهایی را می دهد که خودمان، ناخواسته، به دست و پایمان بسته ایم. دکتر کوین لمان، روانشناس برجسته و نویسنده پرفروش، با نگاهی همدلانه و تحلیلی، ریشه های این احساس ناکافی بودن را می کاود و راهکارهایی عملی برای خروج از آن ارائه می دهد. او این کمال گرایی را نه یک فضیلت، بلکه یک سندرم می نامد؛ سندرمی که می تواند مانع از تجربه واقعی زندگی و لذت بردن از دستاوردها شود.
کمال گرایی: سندرمی با ریشه های عمیق
دکتر کوین لمان، کمال گرایی را نه تنها یک ویژگی شخصیتی، بلکه همچون یک سندرم می بیند؛ حالتی که ریشه های عمیقی در دوران کودکی و الگوهای خانوادگی و اجتماعی دارد و بر تمام جنبه های زندگی فرد سایه می افکند. این دیدگاه، تفاوتی اساسی میان تلاش برای برتری و تلاش بیمارگونه برای بی عیب و نقص بودن قائل می شود. در حالی که برتری جویی می تواند انگیزه ای سازنده برای پیشرفت باشد، کمال گرایی ناسالم فرد را در چرخه ای از استرس، اضطراب و احساس ناکافی بودن گرفتار می کند.
افراد کمال گرا غالباً به دنبال رضایت دیگران هستند و از اشتباه کردن وحشت دارند. این ترس، به نوبه خود، منجر به تعویق انداختن کارها می شود؛ چرا که شروع نکردن یک کار، بهتر از انجام دادن آن با احتمال خطا یا نقص است. آن ها اهداف غیرواقعی برای خود تعیین می کنند و وقتی به آن ها دست نمی یابند (که معمولاً هم دست نیافتنی هستند)، احساس شکست و بی ارزشی می کنند. این سندرم، فرد را وادار می کند تا برای راضی نگه داشتن محیط اطراف، ماسکی بر چهره بزند و همواره بهترین و بی عیب و نقص ترین نسخه از خود را ارائه دهد، حتی اگر این کار به قیمت انکار وجود و خواسته های واقعی اش تمام شود. لمان با تاکید بر این نکته که این یک انتخاب آگاهانه نیست، بلکه الگویی ریشه دار است، به خواننده کمک می کند تا با همدلی بیشتری به خود یا اطرافیان کمال گرای خود بنگرد و ریشه های این رفتار را درک کند.
داستان هایی که زنگ خطر را به صدا درمی آورند: قربانیان کمال گرایی
برای ملموس کردن اثرات مخرب کمال گرایی، دکتر لمان داستان هایی واقعی و تکان دهنده را روایت می کند که به عمق جان خواننده می نشیند و ابعاد پنهان این سندرم را آشکار می سازد. این داستان ها، نه تنها صرفاً مثال هایی برای تایید نظریه نویسنده نیستند، بلکه آینه ای از واقعیت تلخ زندگی بسیاری از افراد به شمار می آیند.
تراژدی جان: بار انتظارات غیرقابل تحمل
یکی از این روایت های دردناک، داستان جان است؛ دانشجویی مستعد که در طول چهار سال تحصیل در کالج، هرگز نمره ای پایین تر از «الف» نگرفته بود. او در آستانه فارغ التحصیلی قرار داشت و آینده ای درخشان در انتظارش بود، اما ناگهان همه چیز به پایان رسید. جان خودکشی کرد. در یادداشت خودکشی اش، او جملاتی را نوشت که قلب هر خواننده ای را به درد می آورد: «من نمی توانم انتظارات این جهان را برآورده کنم. شاید در دنیای بعدی موفق تر باشم.»
این داستان، نمونه ای تراژیک از فشار غیرقابل تحملی است که انتظارات بی حد و حصر، چه از سوی خود فرد و چه از سوی جامعه و والدین، بر دوش کمال گراها قرار می دهد. لمان تحلیل می کند که چگونه جامعه و حتی والدین، ناخواسته، این فشارها را بر فرزندان تحمیل می کنند. او به مثال های رایج در زمینه ورزش اشاره می کند که چگونه مربیان و خانواده ها، کودکان را برای پیروزی به هر قیمتی تحت فشار قرار می دهند. کودکی که در یک رشته ورزشی استعداد طبیعی ندارد، اما برای ستاره شدن تحت فشار است، احساس ناکافی بودن و شکست را تجربه می کند. جان نیز قربانی همین چرخه بود؛ او احساس می کرد هرگز نمی تواند به آن ایده آل دست نیافتنی که برایش تعیین شده بود برسد، و این احساس او را به پایان راه رساند.
معمای جیم: کمال گرایی پنهان در روابط
داستان جیم، تصویری متفاوت اما به همان اندازه نگران کننده از کمال گرایی ارائه می دهد. جیم مردی خوش چهره و ورزشکار بود که در کارش بسیار موفق به شمار می رفت، اما زندگی عاطفی و روابط او همواره به شکست منجر می شد. او یک بار ازدواج کرده بود که بیش از پنج سال دوام نیاورد و پس از آن، تمام روابطش به ناکامی کشیده می شد. جیم ناامیدانه به دنبال زنی می گشت که زندگی اش را با او سهیم شود، اما در عین حال، به طور ناخودآگاه، خود را از تمام این موهبت ها محروم می ساخت.
لمان نشان می دهد که چگونه جیم، به دلیل ترس از برآورده نکردن انتظارات دیگران و احساس ناکافی بودن، دست به رفتارهای خودتخریبی می زد. او در روابطش بهانه می تراشید، ایرادهای کوچک می گرفت و آنقدر غرولند می کرد تا طرف مقابل از ارتباط با او دست بکشد. به این ترتیب، جیم شروع کننده جدایی نبود، اما در واقع با رفتار خود، جدایی را رقم می زد و خود را از تعهد و صمیمیت محروم می کرد. او ناخودآگاه به این نتیجه رسیده بود که نمی تواند خودش را انسانی ارزشمند بداند و به همین دلیل، هر دختری را که به او اهمیت می داد، از خود دور می کرد. این رفتار او نشان می داد که کمال گرایی نه تنها در زمینه موفقیت های بیرونی، بلکه در عمیق ترین لایه های روابط انسانی نیز می تواند ریشه دواند و منجر به تنهایی و انزوا شود. جیم نیز مانند جان، قربانی باورهای ریشه دار خود بود که به او اجازه نمی داد خود واقعی اش را بپذیرد و به سوی سعادت گام بردارد.
سفر به سوی خود واقعی: ساختار کتاب وقتی بهترین تو کافی نیست
کتاب «وقتی بهترین تو کافی نیست» با ساختاری هدفمند و گام به گام، خواننده را در سفری عمیق به سوی درک کمال گرایی و رهایی از آن همراهی می کند. دکتر کوین لمان این کتاب را به سه بخش اصلی تقسیم کرده است که هر یک جنبه ای از این پدیده را روشن می سازد و راهکارهایی برای مقابله با آن ارائه می دهد.
بخش ۱: شروع حرکت با پای اشتباه
این بخش به ریشه ها و چگونگی شکل گیری الگوهای کمال گرایی در زندگی افراد می پردازد و به خواننده کمک می کند تا نقاط شروع این معضل را درک کند.
- 
        فصل ۱: چرا نمی توانم به خوبی او باشم؟
در این فصل، لمان به نقش مخرب مقایسه می پردازد. او توضیح می دهد که چگونه افراد کمال گرا، با مقایسه مداوم خود با دیگران (چه در واقعیت و چه در ذهنشان)، احساس ناکافی بودن را در خود تقویت می کنند. این مقایسه ها معمولاً ناعادلانه هستند و تنها بر نقاط قوت دیگران و نقاط ضعف خود تمرکز دارند، که نتیجه آن چیزی جز احساس حقارت و ناامیدی نیست. این فصل خواننده را به چالش می کشد تا از این چرخه مقایسه مضر خارج شود و به جای آن، بر مسیر و پیشرفت شخصی خود تمرکز کند. 
- 
        فصل ۲: سبک زندگی یعنی چه؟
این فصل به مفهوم «سبک زندگی» (Life Style) از دیدگاه آلفرد آدلر، که لمان نیز از نظریات او الهام گرفته است، می پردازد. سبک زندگی، مجموعه الگوهای رفتاری، باورها و واکنش هایی است که در اوایل زندگی فرد شکل می گیرد و بر نحوه تعامل او با جهان تأثیر می گذارد. لمان توضیح می دهد که کمال گرایی نیز می تواند بخشی از این سبک زندگی باشد؛ یک الگوی آموخته شده که فرد در تلاش برای یافتن جایگاه و ارزش خود در دنیا، آن را برگزیده است. درک این ریشه، گام اول در تغییر آن است. 
- 
        فصل ۳: شکل گیری الگوها
در این فصل، نویسنده عمیق تر به این مسئله می پردازد که چگونه کمال گرایی در شخصیت افراد ریشه می دواند. او به تأثیر محیط خانوادگی، انتظارات والدین، ترتیب تولد فرزندان و تجربیات اولیه زندگی اشاره می کند. لمان معتقد است که کمال گرایی اغلب پاسخی به نیاز به پذیرفته شدن، دوست داشته شدن یا اثبات ارزش خود در محیطی است که فرد در آن احساس می کند باید بی نقص باشد تا شایستگی عشق و توجه را داشته باشد. این الگوها به مرور زمان تثبیت می شوند و به بخشی جدایی ناپذیر از هویت فرد تبدیل می گردند. 
بخش ۲: خود واقعی تان را کشف کنید
این بخش به خواننده کمک می کند تا به درون خود سفر کند، ریشه های احساس گناه و انتظارات غیرواقعی را بشناسد و زخم های گذشته را التیام بخشد.
- 
        فصل ۴: پدر یا مادر منتقد و شما
لمان در این فصل، تأثیر عمیق انتظارات و انتقادات والدین (چه آشکار و چه پنهان) را بر شکل گیری کمال گرایی بررسی می کند. او نشان می دهد که چگونه برخی کودکان، برای جلب رضایت والدینی که ممکن است بیش از حد سخت گیر یا کمال گرا بوده اند، تلاش می کنند تا همیشه بی عیب و نقص باشند. این نیاز به تأیید والدین، می تواند به یک الگوی رفتاری مادام العمر تبدیل شود که در آن فرد همواره به دنبال تأیید از سوی مراجع قدرت یا افراد مهم زندگی اش است. 
- 
        فصل ۵: درگیری با احساس گناه
کمال گرایی و احساس گناه اغلب دست در دست هم حرکت می کنند. در این فصل، لمان چرخه معیوب کمال گرایی، شکست (حتی شکست های کوچک یا غیرواقعی) و احساس گناه را تحلیل می کند. افراد کمال گرا، حتی پس از دستاوردهای بزرگ نیز ممکن است احساس گناه کنند که می توانستند بهتر باشند، یا اگر اشتباهی مرتکب شوند، غرق در احساس گناه می شوند. نویسنده راهکارهایی برای شکستن این چرخه و رهایی از بار سنگین احساس گناه پیشنهاد می دهد. 
- 
        فصل ۶: آیا زمان آن نیست که میله پرش ارتفاع زندگی را پایین تر بیاورید؟
این فصل، دعوتی است قدرتمند برای بازنگری در اهداف و انتظارات. لمان با استعاره «میله پرش ارتفاع»، از خواننده می خواهد که اهداف غیرواقع بینانه و دست نیافتنی خود را کنار بگذارد و اهداف معقول تر و قابل دستیابی را جایگزین کند. او توضیح می دهد که چگونه تعیین اهداف واقع بینانه، نه تنها باعث کاهش استرس می شود، بلکه احتمال موفقیت و تجربه احساس رضایت را به شدت افزایش می دهد. پذیرش این ایده که «کافی بودن» یک موفقیت است، گامی بزرگ در مسیر رهایی است. 
- 
        فصل ۷: دل شکسته  خود را التیام بخشید
در این فصل، نویسنده بر اهمیت خودپذیری و بخشش خود تأکید می کند. بسیاری از افراد کمال گرا، زخم های عمیقی از گذشته با خود حمل می کنند؛ زخم هایی ناشی از انتقادات، شکست ها یا احساس ناکافی بودن. لمان خواننده را تشویق می کند تا با شفقت به خود بنگرد، زخم های گذشته را بپذیرد و خود را برای اشتباهات گذشته ببخشد. او معتقد است که التیام دل شکسته، مقدمه ای برای آغاز یک زندگی سالم تر و شادتر است. 
بخش ۳: آن هایی که در بازی زندگی نباختند
این بخش به امید و الهام بخشی اختصاص دارد و نشان می دهد که چگونه می توان از دام کمال گرایی رها شد و به آرامش درونی دست یافت.
- 
        فصل ۸: چند نفر که به لیاقتشان نرسیدند
این فصل به معرفی الگوهایی از افرادی می پردازد که با وجود داشتن پتانسیل کمال گرایی، موفق شدند از این دام رها شوند و به کامیابی های واقعی دست یابند. این افراد، درس های ارزشمندی از خودپذیری، انعطاف پذیری و تمرکز بر ارزش های واقعی زندگی به خواننده می دهند. لمان نشان می دهد که رهایی از کمال گرایی، به معنای دست کشیدن از تلاش نیست، بلکه به معنای تلاش با رویکردی سالم تر و واقع بینانه تر است. 
- 
        فصل ۹: عالی است که خودتان باشید
این فصل، اوج گیری به سمت پذیرش خود واقعی، اعتماد به نفس و یافتن آرامش درونی است. لمان در این بخش نهایی کتاب، خواننده را به سوی درک این واقعیت هدایت می کند که «عالی بودن» در بی عیب و نقص بودن نیست، بلکه در پذیرش کامل خود با تمام نقاط قوت و ضعف است. او بر اهمیت عشق به خود، ارزش گذاری بر ویژگی های منحصربه فرد و زندگی کردن بر اساس ارزش های درونی، نه انتظارات بیرونی، تأکید می کند. این فصل به خواننده قدرت می دهد تا با افتخار بگوید: «من همین طور که هستم، عالی هستم.» 
درس های کلیدی و راهکارهای عملی برای غلبه بر کمال گرایی
کتاب «وقتی بهترین تو کافی نیست» مملو از بینش های عمیق و راهکارهای کاربردی است که می تواند چراغ راهی برای هر فرد کمال گرایی باشد. در اینجا به برخی از مهم ترین درس های کلیدی و استراتژی های عملی برای رهایی از این سندرم اشاره می شود:
- 
        پذیرش نقص ها و انسانیت خود:
یکی از بزرگترین درس های کتاب، این است که اشتباهات و نقص ها، نه تنها نشانه ای از ضعف نیستند، بلکه بخشی جدایی ناپذیر از فرآیند رشد و تکامل انسانی به شمار می آیند. انسان باید بیاموزد که با خود مهربان باشد و بپذیرد که کامل بودن، ایده ای غیرواقع بینانه و دست نیافتنی است. پذیرش این حقیقت، اولین گام برای کاهش فشار درونی و رهایی از استرس بی وقفه برای بی نقص بودن است. 
- 
        بازنگری در انتظارات:
افراد کمال گرا اغلب اهداف غیرممکن برای خود تعیین می کنند. لمان توصیه می کند که اهداف واقع بینانه و قابل دستیابی جایگزین این انتظارات غیرمنطقی شوند. کاهش میله پرش ارتفاع زندگی، به معنای دست کشیدن از جاه طلبی نیست، بلکه به معنای تعیین مسیری منطقی تر و لذت بخش تر برای رسیدن به اهداف است. 
- 
        رهایی از قید مقایسه:
مقایسه مداوم خود با دیگران، سمی ترین عادت برای افراد کمال گرا است. کتاب بر این نکته تأکید دارد که هر فردی مسیر و توانایی های منحصربه فرد خود را دارد. تمرکز بر پیشرفت شخصی و قدردانی از دستاوردهای فردی، به جای نگاه کردن به موفقیت های دیگران، راهی برای بازیافتن عزت نفس و آرامش درونی است. 
- 
        اهمیت فرآیند به جای نتیجه:
کمال گراها اغلب تنها بر نتیجه نهایی تمرکز می کنند و از فرآیند یادگیری و تلاش غافل می شوند. لمان تشویق می کند که از مسیر لذت ببرید، به تلاش های خود ارج بگذارید و هر مرحله از کار را یک تجربه ارزشمند بدانید، فارغ از اینکه نتیجه نهایی چقدر کامل باشد. 
- 
        شناسایی ریشه ها:
درک اینکه کمال گرایی از کجا نشأت گرفته (مثلاً تأثیر تجربیات کودکی، انتظارات والدین یا الگوهای تربیتی)، می تواند به فرد کمک کند تا با ریشه های مشکل خود مواجه شود و گام های مؤثری برای تغییر بردارد. این شناخت، آغاز مسیر خودشناسی و رهایی است. 
- 
        مهربانی با خود:
تمرین خود-دلسوزی (Self-compassion) و بخشش خود در لحظات شکست، بسیار حیاتی است. به جای سرزنش و انتقاد بی رحمانه از خود، باید با همان لطفی با خود رفتار کرد که با یک دوست خوب رفتار می شود. 
- 
        پیام برای والدین:
کتاب همچنین به والدین درس های مهمی می دهد؛ اینکه چگونه می توانند فرزندانشان را به گونه ای تربیت کنند که در دام کمال گرایی ناسالم نیفتند. تشویق به تلاش، پذیرش اشتباه و تمرکز بر رشد، به جای تحسین بی قید و شرط یا انتقاد مفرط، می تواند به کودکان کمک کند تا با اعتماد به نفس و خودپذیری بیشتری رشد کنند. 
- 
        قدرت کافی بودن:
شاید مهمترین پیام کتاب این باشد که همین حالا هم انسان کافی است. نیازی به اثبات چیزی به خود یا دیگران نیست. درک این قدرت درونی، به فرد اجازه می دهد تا از تلاش های بی وقفه و خسته کننده برای بهتر بودن دست بردارد و آرامش واقعی را بیابد. 
کمال گرایی تنها یک ویژگی شخصیتی نیست؛ بلکه سندرمی است که ریشه های عمیقی در تجربیات گذشته دارد و می تواند شادی و آرامش زندگی را از انسان سلب کند.
چه کسانی باید وقتی بهترین تو کافی نیست را بخوانند؟
این کتاب، ندایی است برای کسانی که احساس می کنند در چرخه ای بی پایان از تلاش و نارضایتی گرفتار شده اند و به دنبال راهی برای رهایی هستند. مطالعه «وقتی بهترین تو کافی نیست» به افراد زیادی توصیه می شود، به ویژه:
- افراد کمال گرا: کسانی که دائماً از خود انتظارات غیرواقعی دارند، از اشتباه کردن می ترسند، کارها را به تعویق می اندازند و احساس می کنند هیچ گاه به اندازه کافی خوب نیستند. این کتاب می تواند نقطه عطفی در زندگی آن ها باشد.
- افراد درگیر با اهمال کاری: بسیاری از اهمال کاری ها ریشه در کمال گرایی دارند. ترس از انجام ندادن کار به بهترین شکل ممکن، باعث می شود فرد اصلاً شروع نکند. این کتاب به شناسایی این ریشه ها و ارائه راه حل کمک می کند.
- کسانی که از راضی نگه داشتن دیگران خسته شده اند: افرادی که زندگی شان حول محور تأیید دیگران می چرخد و به خاطر این موضوع، خواسته های خود را نادیده می گیرند، در این کتاب بینش هایی ارزشمند برای بازپس گیری قدرت خود می یابند.
- والدین و مربیان: کسانی که می خواهند فرزندان یا دانش آموزانشان را به گونه ای تربیت کنند که دچار کمال گرایی ناسالم نشوند و مسیر خودپذیری و اعتماد به نفس را در پیش گیرند، از آموزه های این کتاب بهره خواهند برد.
- علاقه مندان به توسعه فردی و خودشناسی: این کتاب یک ابزار قدرتمند برای هر کسی است که به دنبال رشد شخصی، بهبود روابط، کاهش استرس و دستیابی به آرامش درونی است.
اگر نشانه هایی از کمال گرایی ناسالم را در خود یا اطرافیانتان مشاهده می کنید، یا اگر احساس می کنید با تمام تلاش هایتان، باز هم احساس ناکافی بودن می کنید، مطالعه این کتاب می تواند دریچه ای جدید به سوی درک خود و آغاز مسیری متفاوت بگشاید.
شما می توانید چرخه معیوب کمال گرایی را بشکنید. قدرت واقعی در پذیرش خود واقعی نهفته است، نه در پیگیری بی پایان کمال دست نیافتنی.
نتیجه گیری: رهایی در پذیرش
کتاب «وقتی بهترین تو کافی نیست: رمز و راز کامیابی» اثری قدرتمند و روشنگر از دکتر کوین لمان است که به کاوش عمیق در پدیده کمال گرایی ناسالم می پردازد. این کتاب نه تنها ریشه های این سندرم را در دوران کودکی و الگوهای خانوادگی و اجتماعی روشن می سازد، بلکه با روایت داستان هایی تأثیرگذار مانند جان و جیم، ابعاد دردناک و پنهان آن را به تصویر می کشد. پیام اصلی کتاب یک دعوت قدرتمند است: رها شدن از قید انتظارات غیرواقعی، پذیرش نقص ها و یافتن آرامش درونی از طریق خودپذیری.
لمان با زبانی همدلانه و کاربردی، خواننده را در مسیری گام به گام همراهی می کند تا با مقایسه های بی ثمر خداحافظی کند، اهداف واقع بینانه تعیین کند و به جای تمرکز بر نتایج بی نقص، از فرآیند زندگی لذت ببرد. او تأکید می کند که انسانیت ما در نقص هایمان نیز نهفته است و تنها با پذیرش خود واقعی، می توان به معنای حقیقی کامیابی و آرامش دست یافت. این کتاب به هر کسی که از بار سنگین «بهترین بودن» خسته شده، یادآوری می کند که «کافی بودن» خود یک موهبت بزرگ است. رهایی از کمال گرایی، به معنای کنار گذاشتن تلاش نیست، بلکه به معنای تلاش با عشق، هوشمندی و درک عمیق از ارزش خود است؛ ارزشی که نیازی به اثبات ندارد و در ذات وجود هر فرد نهفته است.
معرفی نویسنده و مترجم
کوین لمان
دکتر کوین لمان، روانشناس و سخنران برجسته آمریکایی، بیش از ۴۵ اثر تالیفی در زمینه خودسازی و توسعه فردی دارد. او یکی از نویسندگان پرفروش و محبوب آمریکایی به شمار می آید که علاوه بر نویسندگی، در حوزه گویندگی و اجرا در رادیو و تلویزیون نیز فعالیت می کند. دکتر لمان به دلیل نظریات منحصربه فردش درباره تأثیر ترتیب تولد فرزندان بر شخصیت (که در کتاب معروف «ترتیب تولد» به آن پرداخته) و همچنین رویکردهای کاربردی اش در روانشناسی خانواده، شهرت بین المللی دارد. آثار او همواره با زبانی ساده و مثال هایی ملموس، به خوانندگان کمک می کنند تا پیچیدگی های روانشناختی را درک کرده و راهکارهایی عملی برای بهبود زندگی خود بیابند.
مهدی قراچه داغی
مهدی قراچه داغی، مترجم توانمند و نام آشنای ایرانی، نقش بسزایی در معرفی آثار ارزشمند روانشناسی و خودیاری به جامعه فارسی زبان داشته است. او با ترجمه های دقیق و روان خود، بسیاری از کتاب های برجسته در این حوزه را به دست مخاطبان ایرانی رسانده است. ترجمه «وقتی بهترین تو کافی نیست» نیز یکی از آثار موفق ایشان است که با حفظ اصالت متن و انتقال صحیح مفاهیم، زمینه را برای درک عمیق تر خوانندگان فارسی زبان از نظریات دکتر کوین لمان فراهم آورده است.