وصیت نامه پدر به فرزندان
راهنمای نوشتن وصیت نامه
وصیت نامه چیست؟ وصیت نامه سندی است که هر شخص میتواند آن را به صورتهای مختلف تهیه کرده و تکلیف بعضی از امور را برای بعد از مرگش مشخص کند. وصیتها معمولا دلایل مختلفی میتوانند داشته باشد برای مثال شخصی میتواند در وصیت نامه تکلیف اموال و دارایی خود را مشخص کند که چه مقدار از اموال به کدام یک از وراثش برسد.
انجام تمام مراحل انحصار وراثت توسط بهترین وکیل در قم
اخذ گواهی انحصار وراثت بدون نیاز به حضور وراث در هیچ مرحلهای
بدون نیاز به تایید همه وراث
تعیین و تکلیف مالیات بر ارث
یا شخصی میتواند تکلیف بدهیهایش را مشخص کند و یا هر مورد دیگری که شخص دوست دارد بعد از مرگش نسبت به آن رسیدگی شود. وقتی وصیت نامهای توسط متوفی در زمان حیاتش تنظیم شده باشد باید حتما قبل از تقسیم اموالش وصیت نامه ایشان مطالعه و بر اساس آن تصمیم گیری شود. وقتی صحبت از وصیت نامه و انحصار وراثت میشود باید درباره موضوع محرومیت از ارث صحبت شود که در ادامه این مقاله هم درباره این موضوع هم درباره انواع وصیتنامهها و اعتبار آنها صحبت میکنیم. اطلاعات زیادی در این زمینه وجود دارد که بهتر است حتما درباره آن بدانید.
چه افرادی شامل وراث میشوند؟
قبل از اینکه بخواهیم درباره انواع وصیت نامه صحبت کنیم بهتر است که ابتدا بدانیم که چه کسانی میتوانند جز وراث باشند. بر اساس نسبت و موارد دیگری در قانون افراد به سه دسته تقسیم میشوند که در هر کدام از این دستهها قرار بگیرند بر اساس آن میتوانند شامل وراث باشند.
دسته اول شامل پدر، مادر و فرزندان متوفی میباشد. در صورت فوت فرزند ایشان، نوه و در صورت فوت نوه، نتیجه شامل وراث میشوند. بهتر است توجه داشته باشید که در صورت که این افراد این دسته در قید حیات باشند افراد دسته بعدی شامل ارث نمیشوند مگر در صورت که خود متوفی سهمی را برای ایشان در به صورت مکتوب در نظر گرفته باشد.
دسته دوم شامل مادربزرگ، پدربزرگ، خواهر و برادر متوفی میشوند که در صورت فوت خواهر و برادر، فرزندان ایشان شامل وراث هستند.
دسته سوم را اقوامی مانند خاله، عمه، عمو و دایی تشکیل میدهد که مانند دسته قبل در صورت فوت آنها، فرزندانشان ارث میبرند.
انواع وصیت نامه
وصیت نامهها از نظر نوع تنظیم به چند دسته تقسیم میشوند. وصیت نامه دست نویس، رسمی و سری.
وصیت نامه دست نویس
وصیت نامه دست نویس همانطور که از اسم آن مشخص است، خود شخص آن را مینویسد و تقسیم اموال و اموری که انجام آن مربوط به بعد از مرگش است را مشخص میکند. این نوع از وصیت نامه شرایطی برای پذیرش از نظر دادگاه را دارد که در صورت نبودن هر یک از شرایط این وصیت نامه معتبر محسوب نمیشود.
اولین شرط اعتبار این است که تمام آن به خط خود شخص باشد پس اگر شخصی سواد نوشتن نداشته باشد وصیت نامهی دست نویس برای ایشان اعتباری ندارد. شرط دیگر این است که حتما باید تاریخ آن به صورت کامل و واضح نوشته شده باشد. همینطور باید به امضای خود شخص رسیده باشد. در این قسمت بهتر است بدانید که مهر یا اثر انگشت اعتبار امضا را ندارند و قابل قبول نیستند.
وصیت نامه رسمی
وصیت نامه رسمی ازآنجایی که در دفاتر ثبت اسناد تنظیم میشوند از اعتبار کافی برخوردار هستند. اعتبار این نوع سند به قدری است که بدون نیاز به تائید دادگاه میتوان اقدامات لازم را انجام داد. برای تهیه این سند کافی است با مدارک شناسایی به دفتر اسناد مراجعه کنید لیستی از اموال را مشخص کرده و بر اساس آن وصیت کنید.همینطور باید بدانید که داشتن سواد در تنظیم این نوع از سند نیاز نیست.
وصیت نامه سری
این نوع وصیت نامه در دفتر اسناد تنظیم میشود همچنین میتواند به دست خط خود فرد باشد و امضای ایشان است که در این نوع بسیار مهم است. فرقی که در وصیت نامه سری با رسمی و دست نویس وجود دارد در این است که بعد از تنظیم در دفتر اسناد به امانت گذاشته میشود و در زمان بعد فوت شخص به وراث داده میشود.
محرومیت از ارث
پاراگراف قبل را برای این در این مقاله ذکر کردیم که بدانید شخص فقط اختیار یک سوم اموال خود را برای وصیت کردن دارد و برای وصیت بیشتر از یک سوم باید اجازه ورثه را داشته باشد. حتما شما هم این جمله را از اطرافیان یا فیلمها شنیدهاید که پدر یا مادر خانواده به حالت تهدید به فرزندان خود میگویند که از ارث محرومت میکنم.
این جمله فقط در فیلمها کاربرد دارد و از نظر حقوقی و در دنیای واقعی امکان پذیر نیست. فقط در صورتی فرزند یا یکی از وراث از ارث محروم میشوند که متوفی به دست ایشان به قتل رسیده باشد. بهتر اس بدانید اگر شخصی در زمان حیات وصیت کرده باشد که یک سوم از اموالش به نام شخصی بشود، بعد از زمان فوت ایشان یکی از وراث قانونی حساب میشود و اگر وراث دیگر تصمیمی برای اموال متوفی داشته باشند باید اجازه ایشان را هم که یک سوم اموال به نامش است، رو داشته باشند.
وصایا متوفی در چه صورت اعتبار دارد؟
- باید با امضای خود شخص رسیده باشد.
- شخصی که قصد تنظیم آن را دارد باید سواد خواندن و نوشتن را داشته باشد.
- وصیت نامه باید مهر و موم شود.
- شخصی که در دفتر اسناد این وصیت را تحویل و تنظیم میکند باید تاریخ تحویل آن را تائید کند.
وصیت نامه در شرایط نامناسب
همانطوری که میدانید ممکن است گاهی افراد در شرایط کاملا نامناسبی قرار بگیرند که احتمال مرگ آنها وجود داشته باشد. حال اگر شخص قبلا وصیت نامه دیگری تنظیم نکرده باشد و شخص دیگری در کنار ایشان حضور داشته باشد، میتوانند وصیت خود را به ایشان بگویند.
قانونی برای این نوع وصیت وجود دارد که با توجه به قانون میتواند اعتبار داشته باشد. اگر فرد در وضیعت نامناسب جنگی و نظامی قرار بگیرد، اگر بیماری مسری در حال شیوع باشد، اگر فرد در حال سفر در دریا باشد یا در مواجه با بلایای طبیعی مانند زلزله باشد، میتواند از این وصیت شفاهی استفاده کند.
نکات مهم
- بهتر است بدانید که فقط اموالی را میتوان وصیت کرد که قابل معامله کردن باشند مانند منزل شخصی، ماشین یا زمین و … و اموال عمومی و اوقافی را نمیتوان معامله کرد.
- وصیت کردن درباره مواردی مانند مواد مخدر یا خلاف قانون و شرع باشد، باطل است.
- مالی که قرار است بعدا بوجود آید مانند میوه درخت، را میتوان وصیت کرد.
پاسخ به یک پرسش
پدرم قبل از فوت، نزد چند تن از فرزندان و مادرم وصیت نامه ای به صورت دست نویس تنظیم نمودند تا بعد از تایپ محضری شود، ولی در اثر تاخیر محضری نشد. بنا بر این فاقد امضای وصیت کننده، وصی و ناظر و سایر افراد حاضر در آن جلسه می باشد. اولا آیا این وصیت نافذ است؟ ثانیا در صورت اعتراض و تردید سایر وراث در صحت آن تکلیف شرعی چیست؟
خداوند متعال در آیات متعدد قرآن مجید به ضرورت وصیت و لزوم پایبندی مومنین و پرهیز از دست کاری و ایجاد تغییر در آن تصریح و تاکید فرموده است.
در آیات 180 و 181 سوره مبارکه بقره چنین میفرماید:
کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِینَ ﴿180﴾ فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿181﴾
یعنی: نوشته شده است بر شما که چون یکی از شما را مرگ فرا رسد اگر مالی باز گذاشته است وصیت کند برای پدر و مادر و خویشان به چیزی معروف، این حقی است پر هیزکاران (180) پس هرگاه کسی پس از شنیدن وصیت، آن را تغییر دهد و بر خلاف حقیقت رفتار کند گناه این کار بر آنهایی است که عمل بر خلاف وصیت کنند؛ همانا خداوند شنوا و داناست.
مطابق تحریر الوسیله که متن آن در ذیل میآید، در وصیت، لفظ خاصى معتبر نیست و هر لفظی از هر لغتی که باشد و دلالت بر آن داشته باشد، کفایت مىکند. پس در وصیت تملیکیّه مىگوید: «براى فلانى وصیت کردم به چنین چیزی» یا «به فلانى بعد از فوت من چنین چیزی بدهید» یا «براى فلان است بعد از فوت من، چنان چیز» و مانند آن به هر نحوى که مفید آن باشد. و در وصیت عهدیه مىگوید: «بعد از مرگم انجام بدهید چنین و چنان»؛ و ظاهر آن است که نوشتن نیز کفایت میکند هر چند که توانایى بر نطق داشته باشد خصوصا در وصیّت عهدیه، البته در صورتى که معلوم شود که او در مقام وصیّت کردن است و عبارت آشکارا بر مقصود او دلالت نماید؛ بنا بر این نوشتهاى که به خط و امضا یا مهر موصى باشد، کفایت مىکند، در صورتى که از قرائن و احوال معلوم شود که به عنوان وصیت بوده است. پس تنفیذ آن واجب است. بلکه اکتفا کردن به اشارهاى که مُفهِم باشد حتى اگر قادر بر نطق یا نوشتن باشد، خالى از قوت نیست، اگر چه احتیاط آن است که در حال اختیار به اشاره وصیت ننماید.
بر اساس آن چه که بیان گردید: هر گاه شخص در مقام وصیت بوده و به قصد آن متنی را بنویسد و یا بگوید معتبر و عمل به آن واجب میباشد و ثبت محضری شرط اعتبار شرعی وصیت نیست.
برای اثبات وصیت نیز همانند هر موضوع دیگر، راههای شرعی مشخصی است که تفصیل و جزئیات آن در تحریر الوسیله، ج2، کتاب الوصیة، مسأله 63؛ بیان شده است؛ لذا بر فرض وجود تردید و اختلاف، باید به حاکم شرع و محکمه صالحه مراجعه شود.
عبارت تحریر الوسیله که مورد بحث و استناد قرار گرفت، چنین است:
«مسألة 3 – یکفی فی الوصیة کل ما دل علیها من الألفاظ من أیّ لغة کان، و لا یعتبر فیها لفظ خاص، ففی التملیکیة یقول: «أوصیت لفلان بکذا» أو أعطوا فلانا أو ادفعوا إلیه بعد موتی أو لفلان بعد موتی کذا و نحوها بأیّ نحو یفید ذلک، و فی العهدیة افعلوا بعد موتی کذا و کذا، و الظاهر الاکتفاء بالکتابة حتى مع القدرة على النطق خصوصا فی الوصیة العهدیة إذا علم أنه کان فی مقام الوصیّة و کانت العبارة ظاهرة الدلالة على المعنى المقصود، فیکفی وجود مکتوب من الموصی بخطه و إمضائه أو خاتمه. إذا علم من قرائن الأحوال کونه بعنوان الوصیة، فیجب تنفیذها، بل الاکتفاء بالإشارة المفهمة حتى مع القدرة على النطق أو الکتابة لا یخلو من قوة و إن کان الأحوط عدم الإیصاء بها اختیارا»