عمومی

فقط حجاب نیست، زیست زنانه تغییر کرده است

حضور اجتماعی زنان به یک ارزش تبدیل شده است. به گونه ای که حتی سال گذشته در جریان انتخابات ریاست جمهوری، دختر آقای رئیسی به عنوان کاندیدای جریان سنتی محافظه کار در تلویزیون ظاهر شد و به تبلیغ پدرش پرداخت; اتفاقی که هرگز در رادیو رخ نداده است.

به گزارش مجله زنده خبری سرزمین مادری وی نوشت: چهل روز از درگذشت مهسا امینی می گذرد. اتفاقاتی که در این مدت در کشور رخ داده باید به دقت بررسی شود. پس از این حادثه دردناک در فضای مجازی، رسانه های رسمی، روزنامه ها و… بحث های زیادی در مورد حجاب و نحوه برخورد دولت با این موضوع مطرح شده است. اتفاقاتی که در این یک ماه رخ داد، پیامد اجتناب ناپذیر تحولات مغفول مانده در عرصه «زندگی زنان» (1) در ایران است.

در اینجا می خواهم از مشاهدات شخصی خود برای توضیح تغییرات زندگی زنان در جامعه ایران استفاده کنم. من حدود یازده سال است که در شهر قم زندگی می کنم، در ابتدای مهاجرتم به شهر قم تعداد زنان مانتو یا حجاب های مختلف انگشت شمار بود، اما اکنون با یک پیاده روی کوتاه در خیابان های اصلی شهر قم. در شهر، زنان زیادی را در مقایسه با قبل با مانتو می بینید، آرایش غلیظ دارند و… این مشکل بیشتر در بین نوجوانان و جوانان دیده می شود. کنار چترهای مادرشان با شال و مانتوهای باز راه می روند. گهگاه، به ویژه در فصل گرما، سخنوران و سخنوران، تغییرات در عرصه پوشش در این شهر مقدس را به دسیسه دشمنان نسبت می دهند. (2)

دخترم کلاس چهارم است و هفته گذشته برای جلسه مادران به مدرسه رفتم. در میان 17 مادر، تنها یک نفر چادر به سر داشت. در حالی که سال گذشته هفت نفر از این مادران از چادر استفاده می کردند. البته هنوز هم بسیاری از بانوان کمیانی از چادر استفاده می کنند، اما این تغییرات شتاب می گیرد و تغییرات زندگی زنان در میان این افراد متدین نیز قابل تامل است.

نمونه هایی از شهر قم آورده ام تا توضیح دهم که جامعه ایران حتی در شهر مذهبی قم نیز تغییر چشمگیری داشته است. روند تحولات جامعه زنان ایران مربوط به امروز و دیروز نیست و پس از درگذشت مهسا امینی هم تثبیت نشده است. این اتفاق تنها به روند تغییرات سرعت بخشید و چشم ها و ذهن ها را متوجه اهمیت این موضوع کرد. این تغییرات فقط مربوط به حجاب و حجاب نیست و به نظر من تغییر حجاب سطح ظاهری و آشکار این معضل است، تغییر پوشش نشانه تغییر عمیق‌تر نگرش زنان به زندگی است. تعریف رسمی از هویت زن که تنها نقش مادری و همسری را در جامعه ایفا کند و در زندگی خصوصی و صحنه اجتماعی همواره از مردان پیروی کند، دیگر مورد قبول اکثریت افراد جامعه نیست.

برای کشف عواملی که در حال حاضر نگرش زنان را تغییر داده است، باید وقایع سال های گذشته را بررسی کرد. در طول 20 سال گذشته، نسبت دختران در بین داوطلبان دانشجو برای آزمون دانشجوی داوطلب همیشه بیشتر از پسران بوده است. تنها در چهار سال گذشته نسبت داوطلبان زن در کنکور سراسری از 58 درصد به 61 درصد افزایش یافته است. (3) همچنین در حالی که در سال 1389 زنان شرکت کننده در آزمون دکتری در ایران 16 درصد از کل جمعیت شرکت کنندگان در آزمون را تشکیل می دادند، این رقم در سال 1401 به 45 درصد افزایش یافت. تاکنون زنان در آموزش عالی و ورود به دانشگاه از مردان پیشی گرفته اند. در چنین شرایطی انتظار می رود که زنان پس از اتمام تحصیلات، جایگاه بهتری در بازار کار داشته باشند. اگرچه نرخ بیکاری زنان همیشه به طور قابل توجهی بیشتر از مردان است…

قوانین کار که برای زنان نوشته شده است، با ارائه مرخصی زایمان که به جای قانونی برای حمایت از زنان، کارفرما را مجبور به استفاده کمتر از نیروی کار زنان می کند، از منافع آنها حمایت نمی کند و حتی در برخی موارد به آنها آسیب می رساند. آمار روشنی از زنانی که پس از زایمان شغل خود را از دست داده اند وجود ندارد. آمارهای مرکز آمار ایران حاکی از بیکار شدن 830 هزار زن در دوره کرونا است. بسیاری از زنانی که دارای تحصیلات عالی هستند، اما شغلی متناسب با این تحصیلات ندارند، باید خود را وقف مشاغل و مشاغل کمتر مهم کنند، قطعاً از این وضعیت راضی نیستند.

با وجود موانع زیاد، این سطح پایین مشارکت نیروی کار بر استقلال زنان تأثیر دارد. کسب درآمد به زنان این امکان را می دهد که در سایر زمینه های زندگی خود تصمیم بگیرند. آمار رو به رشد بانوان ورزشکار، رشد باشگاه های بانوان در شهرهای کوچک و بزرگ، روند شگفت انگیز جراحی های زیبایی، رشد آرایشگاه های زنانه، افزایش طلاق، کاهش زاد و ولد و… همه مؤید تغییر سبک زندگی زنان در ایران است. قوانین و سیاست های رسمی در مورد زنان با چنین تغییراتی سازگار نیست و شکاف فزاینده ای بین جریان زندگی و اشکال رسمی (مانند قوانین، سیاست های رسمی فرهنگی و …) ایجاد کرده است. بسیاری از مشکلات حل نشده در این زمینه وجود دارد. مسائلی مانند مهریه زنان، حق حضانت فرزند، اجازه خروج از کشور و ….

حضور اجتماعی زنان به یک ارزش تبدیل شده است. به گونه ای که حتی سال گذشته در جریان انتخابات ریاست جمهوری، دختر آقای رئیسی به عنوان کاندیدای جریان سنتی محافظه کار در تلویزیون ظاهر شد و به تبلیغ پدرش پرداخت; اتفاقی که هرگز در رادیو رخ نداده است.

تحولات جهانی در زمینه برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان و به رسمیت شناختن آنها در جامعه را نباید نادیده گرفت. نوجوان امروزی نه تنها محصول اجتماعی شده نهادهای آموزشی و فرهنگی جامعه و حتی خانواده خود است، بلکه در عین حال و شاید در مواردی از طریق محصولات فرهنگی یا فضای مجازی تحت تأثیر فرهنگ جهانی قرار می گیرد. بسیاری از نوجوانان در مقایسه با والدین خود بیشتر از فضای مجازی استفاده می کنند و از تغییرات جهانی آگاه هستند و از آن استقبال می کنند. نوجوانانی که با آنها کار می کنم فیلم ها و سریال ها را در نتفلیکس تماشا می کنم و ارزش ها، نگرش ها و هنجارهای رفتاری زیادی را از این فیلم ها و سریال ها یاد می گیرم. برای آنها قابل درک نیست که تا زمانی که یک زن به بالاترین درجات علمی یا سیاسی در خارج از ایران می رسد، چرا باید از ورود به ورزشگاه منع شود. اگرچه عوامل متعددی منجر به بروز پدیده شکاف نسلی در ایران شده است، اما می توان گفت که تغییرات جهانی و استفاده مداوم نوجوانان از فضای مجازی در ایران، شکاف نسلی بین نوجوانان و نسل گذشته را تسریع کرده است. تغییراتی از این دست که به برخی از آنها اشاره شد نشان می‌دهد که سیاست‌های رسمی کارآیی خود را در برخورد با این نسل از دست داده و تداوم آنها نتیجه‌ای جز ایجاد تنش و درگیری بین این نسل و فضای رسمی ندارد و باید منتظر ماند. برای مدتی این تعارض باید به صورت علنی و جمعی بیان شود.

زنان با استفاده از فضای مجازی سبک جدیدی از زندگی زنانه را در جامعه بازتولید می‌کنند، سبک‌های زندگی که با مقاومت نظام روبه‌رو شده اما امروزه با تکثیر در اشکال مختلف آنقدر مقبولیت یافته است که دیگر نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.

همه این تغییرات در سطح تحصیلات زنان، میزان مشارکت اجتماعی زنان، شکاف بین نسل های نوجوان، تقاضای عمومی و گسترده حجاب و… نشان می دهد که روابط اجتماعی موجود در جامعه ایران با وجود مقاومت مسئولان، ساختار قدرت و حتی بخشی از بدنه مذهبی جامعه دیر یا زود تغییر خواهد کرد. اگر حوزه سیاست‌های رسمی همچنان بر روی یک پاشنه می‌چرخد، این تضادها احتمالاً از شکل اجتماعی به شکل سیاسی تبدیل می‌شوند و هر تغییری به عقب‌نشینی تعبیر می‌شود. اما اگر اکنون این سیاست های رسمی تغییر کند، نشان از انعطاف و اعتماد نهادهای رسمی خواهد بود.

PS:

1- زندگی زن یعنی هر آنچه در دنیا وجود دارد که به نحوی بر زندگی زنان در جامعه تأثیر می گذارد. زندگی یک زن می تواند شامل یک حوزه فردی و اجتماعی از زندگی باشد. هابرماس جهان زندگی را قلمرو فرهنگ، شخصیت، معنا و نمادها تعریف می کند که همگی پایه و اساس ارتباط و تفاهم را تشکیل می دهند. اصطلاح «زندگی زن» برگرفته از این مفهوم است.

۲- https://aftabnews.ir/fa/news/660460

3- https://d-mag.ir/p4130

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا