عمومی

آقایان! اینقدر با هم دعوا نکنید

هم اکنون مشخص نیست که وی پس از ترک پست خود چه کاری انجام خواهد داد. ماهیت نبردها و درگیری ها در حضور دشمن در کمین چیزی جز این نیست. در یک روستا ، دو برادر یا دو پسر عموی نمی توانند برتری متقابل خود را ببینند. یک غریبه باید بیاید و قدرت را در دست بگیرد. این امر در مورد شهرها و کشورهای کوچک نیز صادق است ، جایی که نمی توان دو رقیب ، دو حزب یا دو جریان را تحمل کرد و این منجر به سلطه خارجی می شود. این نشانه عدم بلوغ است. البته اوضاع در آمریکا همین بود و هست. اما تفاوت با کشوری مثل کشور ما این است که دیگران در این امر دخالت نمی کنند.

اگر صداقت و بزرگی برای کشور است ، یکدیگر را تأیید کنید. چرا شما طرح مجلس را بر ضد خود می دانید؟ پارلمان با هر اهمیتی که به آن قائل هستید از حق قانونی خود استفاده کرده است. آیا نمی توانید ساکت بمانید و خصومت نکنید؟ با این حال ، حتی اگر شما قصد مذاکره دارید ، من فکر می کنم این قطعنامه پشتیبانی خوبی برای مذاکره بیشتر است. به نظر شما آیا مجلس از حق خود استفاده نکرده است؟ اگر برخی آن را عجله یا آسیب و تهدید می دانند ، آن را به فرصتی تبدیل می کنند. چه فایده ای دارد که دائماً از او انتقاد کنید و او را با بایدن و ترامپ پیوند دهید؟

چرا اینقدر بر حقانیت برجام پافشاری می کنید و چنان مغرور می شوید که مورد قبلی را فراموش می کنید؟ بله ، کفش ها در صحرای قدیمی طعمه هستند ، اما آیا همیشه باید در بیابان زندگی کنید؟ برجام یک برنامه اضطراری بود و هست.

خوب ، می توان گفت که این واکنش اشتباه دیگری است که منجر به صدور قطعنامه هایی علیه ما شده است. آیا باید تصحیح خطا به قانونی بودن اصل کار که برای همیشه ادامه دارد تعبیر شود و اینکه بگوییم برجام یک افتخار دائمی است؟ برجام مجبور شد ما را بازدارنده و یک سنت غلط ایجاد کند و وقتی اطلاعات زیادی به دست او رسید ، چشم آنها را به حرص و طمع برای کشورمان باز کرد. آنها ناچار آن را به ما تحمیل کردند. این را نمی توان فراموش کرد.

در این شرایط ، روزنامه ها و خبرگزاری ها مملو از نظرات هستند: یکی فصل هفتم شورای امنیت را معرفی می کند. انسان ترس ایجاد می کند و ترس را القا می کند. یکی راه بایدن را نشان می دهد. یکی می گوید اصولگرایان خود به دنبال مذاکره و ارسال پیام هستند. آیا این تعارضات به نفع امنیت ملی است؟ چرا هیچ صدایی برای امنیت ملی وجود ندارد؟ خوشبختانه چند روز بعد او آمد و برنامه مجلس را تصویب کرد. دفعات استفاده از کلمه “آمریکا” امروز ، اگر محاسبه شود ، ممکن است از خود ایران بالاتر باشد. بعد می گویند برای ما مهم نیست که کی سر کار می آییم!

من برجام را با عقل ناقص خود و با زبانی ساده به شرح زیر ترسیم می کنم:

اتومبیل سواری برای هدفی خاص در حال حرکت به سمت بالا است. مخالفان او دام هایی را در مسیر او قرار دادند. گوش نمی دهد و سرعت می گیرد. در همین حال ، راننده به دلایلی در حال تغییر است. دشمنان او می گویند اگر با آنها برخورد کند جلوی انفجار را می گیرند. او را ایجاد و تحمیل می کنند. قبول می کند و امضا می کند. خوب ، تا زمانی که تصویب توافق منهای متن برای جلوگیری از انفجار دام (در صورت واقعی بودن) قابل قبول است. اما آنچه وی امضا کرده قابل بحث است. همچنین وی نمی تواند ادعا کند که این توافق نامه افتخار بزرگی است. بله ، به هر دلیلی ، او از خطر انفجار جلوگیری کرد ، اما نباید فراموش کنیم که دام ها حق چنین کاری را نداشتند و باید اصل تفکر مجرمانه آنها فراموش شود و به حاشیه رانده شود و فقط دومی باید افتخار کند. . طرف دیگر قرارداد تازه قول داده است و دائماً مطالبات بیشتری از شما می خواهد.

پس از این حادثه ، مردم به گروههایی تقسیم شدند و گفتند تهدید آنها اصلا جدی نیست. آنها هرگز منفجر نشدند. برخی می گویند شما خوب موافقت کردید ، اما چرا مشورت نکردید؟ دیگران می گویند چرا متن توافق نامه را منتشر نکردید و برخلاف رویه قانونگذاری ، عجولانه عمل کردید؟ بعضی از افراد می گویند که هر توافق نامه بین المللی باید به دو زبان باشد و هر دو نسخه باید در یک جمله باشند ، چرا فقط متن انگلیسی قابل قبول است که توسط افراد آشنا به آن زبان قابل تفسیر و استفاده باشد؟ برخی می گویند اکنون که کار در گذشته انجام شده است ، چرا برای جبران و تشویق دشمن برای اقدام مکرر اقدامی انجام نمی دهیم؟ دیگران می گویند که ما به این چیزها علاقه نداریم ، ما می خواهیم زندگی کنیم و نمی توانیم صبر کنیم تا با یک ابرقدرت بجنگیم و همچنین …

به طور خلاصه ، آنها به جای استدلال بر اینكه دشمن حق ندارد مانع یك كشور آزاد شود ، در مورد خوب یا بد این تعهد بحث می كنند ، خواه ادامه دهند یا نه.

کدام انسان وطن پرست این عمل را می پذیرد؟ آیا باید دو جریان در کشور ریشه های خود را فراموش کرده و به قبایل بچسبند و با یکدیگر بجنگند و اسرار کشور را فاش کنند و با تحلیل های خود راه را به دشمن نشان دهند!

به نظر من بسیار دشوار است که ملتی با اینقدر قدرت و منشأ تاریخی متکی به زیردستان باشد و با دشمن مستقیم یا غیرمستقیم همکاری کند و منافع ملی را به نام حزب و جناح خود نادیده بگیرد. آیا ماجرای کودکی را به یاد می آورید که هم مادران ادعا می کردند و هم حضرت علی قضاوت می کرد که او کودک را به نصف تقسیم کرده و مادر اصلی منصرف شده است ، درست است؟ برای نجات کشور ، از خودخواهی و حزب گرایی غیر منطقی دست بردارید و به فکر ایران باشید. از ایالات متحده بیاموزید که هر دو نامزد ، هر چند شرور ، در مورد سیاست خارجی و سیاست خود در خاورمیانه ، به ویژه در مورد ایران ، توافق دارند. اگر برجام یک افتخار است ، چرا برجام برای سایر کشورها نیست؟ آیا این افتخار است یا قید پای ماست؟ آنها به جای اینکه دو طرف بنشینند و به گره گشایی فکر کنند ، در مورد تقویت آن صحبت می کنند و با نظرات و تحلیل های خود به دشمن پیام می دهند. سریال غفلت ، اگر خیانت نباشد. در روز روشن دانشمند شما کشته می شود و شما در مورد چگونگی برقراری ارتباط صحبت می کنید؟

س isال این است که آیا اصولگرای واقعی به دنبال ایجاد تنش است؟ آیا طرح مجلس یا برخی اقدامات انقلابی جنگ با آمریکا است؟ آیا ادعای حق شما برابر با جنگ است؟ یا اگر اصلاح کننده واقعی به دنبال مذاکره است ، هدف او پذیرش مذاکره با تحقیر و استفاده کامل از حقوق جعلی ایران نیست؟ من این را به عنوان یک اصولگرا و اصلاح طلب واقعی می گویم تا معترضین را از هر دو طرف کنار بگذارم. بنابراین در این حالت ، کلمات هر دو یکسان هستند. پس چرا می جنگید؟ در غیر این صورت ، مانند داستان مولانا ، ما برای ازن ، گریپ فروت و انگور مبارزه خواهیم کرد و زبان خود را نمی فهمیم. این برای ملتی با سابقه فرهنگی چند هزار ساله زشت و مضر است. فکر نکنید که این مربوط به این دوره است ، من در مجلس دوم و سوم شاهد این تنگ نظری از هر دو طرف بوده ام.

آیا این نوع بحث در مورد ترس یا تحریک خط ترس به دشمن برای ارزیابی وضعیت درونی نیست؟

اگر می خواهید کشور برای افزایش شور و نشاط انتخاباتی در آینده دو قطبی شود ، حداقل آن را با ایالات متحده مرتبط نکنید. چرا در مورد برنامه خود صحبت نکنید تا نشان دهید ما کار خود را انجام می دهیم و با قدرت از منافع ملی دفاع می کنیم. چقدر تحلیل در خبرگزاری ها یا روزنامه ها منتشر شده است که طرح پارلمان به نفع ماست یا به ضرر ما یا ایالات متحده است؟ چه مقدار از برجام به عنوان تنها داروی قطعی ذکر شده است؟ بگذارید اصل کشور را فراتر از اصولگرایی و اصلاح طلبی بررسی کنیم. بزرگان هر دو طرف باید کنار هم بنشینند ، اوضاع را بررسی کنند و تصمیم اساسی بگیرند. آیا می خواهیم در انتخابات بعدی مسیر آمریکا را دنبال کنیم؟

* استاد تمام دانشگاه تهران

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا