فرهنگ و هنر

نخستین شعر «سایه» از کیوان به دستم رسید

ایرج افشار گفت: اولین شعری که از سایه دیدم از زحل به من رسید.

به گزارش مجله زنده خبری، سایت بنیاد دکتر محمود افشار به مناسبت ششم اسفندماه 94 سالروز ولادت امیرهوشنگ ابتهاج (ه.ش) شاعر پیشکسوت، مطلبی را در مورد ایرج افشار، فرهنگی فقید نوشت. کتابچه ای از 23 جایزه ادبی-تاریخی دکتر محمود افشار (امیرهوشنگ ابتهای (ح.، انتشارات دکتر محمود افشار، ص 18-21)، به شرح زیر به اشتراک گذاشته شده است: «با سایه ای در سایه خاطرات.

یادم نیست اولین دیدار شاد با سایه در تهران کجا بود، اما چون می دانم سایه در اواسط سال 1325 از رشت به تهران آمد، البته یکی دو ماه بعد از آمدنش شروع به ملاقات و گفتگو کرد. . بدون شک واسطه این رابطه مرتضی کاوان بود. مگر اینکه سایه بگوید او نبود و شخص دیگری بود…

اولین شعری که از سایه دیدم از زحل بود. سنت کیوان این بود که یک نسخه ماشینی از شعرهای خوب بسازد و برای دوستانش بیاورد. هفته ای نبود که من با چنین بناهایی بدشانس باشم. بنابراین شعرهای زیادی را در سایه دیدم و خواندم. وقتی به کوه و صحرا رفتیم، کیوان شعرهایی از همان سبک جدید خواند. انگار وظیفه دارد به آنها بگوید.

سایه به زودی در محیط شعر «غیر تداعی» تهران به شهرت رسید. به خصوص بعد از شاعر نامدار آن زمان مهدی حمیدی که هنوز دکتر نشده است مقدمه ای بر دفتر اول شعر سایه نوشته است.

سايه پس از ورود به تهران با فريدون تولي نيز ديدار كرد. گمان نمی‌کنم شیوه‌ی دلنشین تولی و طبع نوآورانه‌اش در شعر فارسی، شاعران تازه‌کار را به دیدن او واداشته باشد. سایه به دلیل طبع بالای شاعرانه اش با شهریار و حنلری و البته نیما که مستعد سه جریان مختلف هستند همسفر می شود.

به نشانه اینکه مجموعه ای برای سایه ها در حال آماده شدن است، وسعت ارادت و دوستی قدیمی را دیدم تا چند کلمه از دوران جوانی را یادآوری کنم. برای او دقیقاً شصت سال آرزوی سلامتی دارم.

اولین شعر سایه را از زحل دریافت کردم

انتهای پیام/

دکمه بازگشت به بالا